به قول دانشمندی وا به حال ملتی كه نیاز به قهرمان داشته باشد. ولی هزار بار تأسف به وضع جماعتی كه قهرمانی قلابی برای شان درست كنند. و ما پس از فاجعه هشت ثور شاهدیم كه جماعت نویسندگان و شاعرانی كه با سقوط رژیم نجیب سرسبیل ماندند، ناگهان پشت واصف باختری را گرفتند، مقام او را به عرش رساندند، در تمجید او یكی از دیگر بیشتر غلو به خرج داده و میكوشد خود را یگانه مرید و مدافعش بنمایانند. درین تنور داغ سینهزدن دیوانهوار برای واصفباختری، فاروقفارانی در نشریهاش، گفتگویی با وی انجام داد به این امید كه تمام حریفان را در زدن دهل برای واصف باختری شكست دهد اما چانس با آن بیچاره یاری نكرد و گفتگو طوق لعنتی شد نه فقط برای ممدوح كه برای مداح بداقبالش كه با وجد كودكانهای نوشته بود: «شاعر بزرگ كشور ما و فعلاً در سطح بالا یگانه شاعر»!
حكومت وحشت طالبان كه در كابل مستقر شد و سنگسار و بریدن دست و پا و اعمال هرگونه خفقان و ستمكاری ضدانسانی ممكن نسبت به زنان به طرز گستردهای آغاز شد، یونوكال UNOCAL آن را «انكشافی بسیار مثبت» نامید زیرا این شركت عظیم انرژی امریكایی، از لوله گاز طبیعی و نفت خام كه از تركمنستان از طریق افغانستان به پاكستان كشیده شده و سپس به بازار جهانی به فروش برسد، سود كلانی میبرد.
روزنامه «وال استریتژورنال» Wall Street Journal درسرمقاله مورخ ۲۳ می ۱۹۹۷ خود نوشت كه منافع اصلی امریكا در افغانستان اینست كه آن كشور را به «گذرگاهی برای صدور نفت، گاز و دیگر منابع وسیع طبیعی آسیای مركزی تبدیل كند» و «در این لحظه از تاریخ افغانستان، طالبان لایقترین نیرو جهت تأمین صلح در كشور به شمار میروند.»
و روزنامه «نیویارك تایمز» در ۲۶ می ۱۹۹۷ خاطر نشان ساخت كه «اداره كلنتن بر آنست كه پیروزی طالبان به مثابه فشاری متقابل به ایران خواهد بود... و امكان دستیابی به راههای تجارتی جدیدی را مساعد میسازد كه موجب تضعیف نفوذ روسیه و ایران در منطقه خواهد گردید.»
آیا امریكا به تمام این اهدافش پشت پا زده و واقعاً بر سر بار دیرینش اسامهبنلادن، با طالبان كه از دوران ضیأالحق آنان را در هزارها مدرسه در پاكستان پروراند، بطور جدی قهر است؟ هیچكس باور نمیكند. زن و شوهر جنگ كنند و خیلهها باور!
مطبوعات پاكستان در ۲۱ اكتبر ۱۹۹۸ خبر خندهآور و درعینحال دردناكی را انتشار دادند حاكی از اینكه ۳ نفر بوكسر افغان از شركت در مسابقهای جهانی در كراچی بازنگهداشته شدند زیرا سه ورزشكار مذكور ریش داشتند و طبق قواعد «انجمن جهانی بوكسنگ غیرحرفهای»، بالا شدن در رینگ با ریش ممنوع است.
تف این ریشخند و رسوایی هم كه در دنیا نظیر نداشته و نخواهد داشت، طبعاً بروی «امارت» غیر انسانی طالبان میافتد. اما تأسف و درد اینجاست كه چرا برخی ورزشكاران ما از آنقدر عزت نفس و شخصیت و این آگاهی بسیار ابتدایی برخوردار نیستند كه شركت در مسابقات خارج كشور ـصرفنظر از احیاناً پیروز شدن ایشانـ در درجه اول به كسب اعتبار برای رژیم غیرانسانی طالبان میانجامد. ورزشكاران ما تنها زمانی كه از فرصت حضور در مسابقات جهانی، برای فریاد كردن عذاب مردم نگونبخت شان بر ضد بنیادگرایان استفاده كنند، مقام قهرمانان واقعی و ارجمند را در تاریخ ورزش كشور احراز خواهند كرد.
افغانستان در سایه جهادیان و طالبان این نوكران بیگانه، به صورت میدان شغالیای در آمده كه كشورهای مختلفی بر آن چشم دوخته اند و در این اواخر بیش از همه شاهد كشمكشها و چانهزدنها بر سر این سرزمین ویران بودهایم.
امریكا زیر نام زدن جاسوس یاغی شدهاش اسامه بنلادن، كشور ما را هدف راكت كروز قرار داده و هموطنان بیگناه ما را به قتل میرساند تا به كشورهای همجوار و رقیبان غربیاش برساند كه افغانستان در بالاجیبش قرار دارد و نباید آرزوی حاكمیت بر آن را درسر بپرورانند. ایران كه با پیشرویهای طالبان، مزدبگیرانش را در شكست و درماندگی دید، زیر نام كشته شدن «دیپلمات» هایش، به نمایشات مسخرهای دست زد تا برای نوكرانش وقت كمایی كرده، آنان را دمی داده و هم توجه مردم ایران را از بحرانهای عمیق اجتماعی موجود منحرف سازد. و طالبان نیز به تحریك و با اتكا به بادران شان از جنگ با ایران صحبت به میان آوردند.
ما مدتها قبل گفتیم كه ربانی و دارهاش با تمام تبلیغات ضد پاكستان نمیتواند مردم ما را به جنگ با این كشور بكشانند. این گفته در مورد طالبان نیز صادق است كه با بالا كردن هیچ گرد و باد شداد و غلاظ ناسیونالیستی قادر نخواهند شد مردم ما را به جنگ با ایران راضی سازند. همانگونه مردم ایران نیز از طالبان حاكم در كشور شان به جان رسیده اند و دیگر هرگز آلت دست آن رژیم نشده و به این جنگ تن نخواهند داد. تودههای ایران وافغانستان زیر ستم بنیادگرایان دریافته اند كه تنها با سرنگونی جلادان مذهبی است كه میتوان زنجیرها را از دست و پای خویش پاره كرد و بس. لذا به یقین میتوان گفت كه درگیری احتمالی میان ایران و طالبان را تودهها و نیروهای آزادیخواه دو كشور در مسیری هدایت خواهند نمود كه منجر به سرنگونی هر دو نیروی تا مغز استخوان مرتجع و ضد مردمی گردد.
طبق خبری («نیوز»، ۶ اكتبر ۱۹۹۸)، چندین نفر از «وزرا»ی برهانالدین ربانی تقاضای پناهندگی به كشورهای غربی را كرده اند.
صدیقچكری به آسترالیا رفته است. شمسالدین باعث به اصطلاح سكرتر اول سفارت افغانستان در اسلامآباد از طریق مالیزیا به زیلاند نو رسید. عبدالقادرعلم نماینده ربانی در پاكستان و مسئول دفتر جمعیت اسلامی در پشاور كه برای شركت در مجلس افغانها به بن (آلمان) رفته بود، دوباره برنگشته بلكه هالند رفت و از آن كشور تقاضای پناهندگی كرد. داكتر رسول طالب، نماینده حزب وحدت كریم خلیلی در پشاور با هشتصدهزار دالر خود را به امریكا رساند. سه تن دیگر از «دپیلمات»های دوران ربانی نیز تقاضای پناهندگی به غرب را داده اند: نورالهدی سفیرربانی درامارت متحدهعربی كه فعلاً وارد كالیفرنیا شده است، محمداحمد «جنرال قونسل» در جده فعلاً در سیدنی بسر میبرد و عبدالاحد تاراشی كه سكرتر اول سفارت افغانستان در كویت بود اكنون مقیم آلمان است.تمامی اینخاینان جنایتكار از عاقبت خود خبر بودند كه اگر زمانی به دست مردم ما گرفتار آیند یا حتی گیر برادران طالبی شان بیفتند، با آنان چگونه و منحیث كی رفتار خواهد شد. اینست كه همه با پول های كلانی كه زده بودند (۸۰۰ هزار دالری را كه خاین رسول طالب بالا رفته، كمترین مقدار است) روز شماری میكردند كه به كشورهای غربی بروند تا اگر در سرویسهای جاسوسی امریكا، انگلستان وغیره كار و تضمین نیافتند، همچون سایر جنایتكاران جنگی، با دالرهای زدگی، زندگی تجملی و پر عشرتی را بدور از چشم مردم ما در سرزمینهای مختلف ادامه دهند.
به یقیین آن زمان هم رسیدنی است كه بشنویم «استاد» و باقیمانده اعضای «كابینه» و «دیپلمات»هایش و نیز «طلبهكرام» در كشورهای غربی سوراخ بپالند.
- رسول امین خواستار چه نوع فاشیزم است؟
- از فرمایشات شیر محمد استانكزی وزارت خارجهای
- صهیونیستهای اسرائیل تازهترین خریدار میهنفروشان جهادی
- تیمی تلویزیونی در جستجوی قوم گم شدهی یهودی در افغانستان
- مدافعان قلمبدست طالب در تقابل با مدارك
- امیرالمؤمنین» نمیفهمد یا دروغ میگوید؟»
- سیآیای و مزدبگیران مذهبی آن
- داكتـر اكـرم عثمان، اجنت یا اجنتِ اجنت؟ (۱)
- از شـوخی هـای وزیر خارجه امریكا
- غفورزی سوخت، جایش را كدام خاین خواهد گرفت؟
- ... و دروغی دیگری از دروغستانی
- دستیابی باند ربانی و شركاء به اسلحه كیمیاوی به دلالی داكتر روان فرهادی
- با مردم و رزم آزما در راه ایجاد جبهه ضد بنیادگرایی
- باز هم سیلیهایی بروی قدریهیزدانپرست، آمنهافضلی، صدیقه بلخی و سایر مشاطهگران جنایتكاران جهادی
- چسنالههای داكتر محمداكرم عثمان برای صلح