كاش‌ از كوسوو بودم...

به‌ خواست‌ امریكا و متحدانش‌، كوسووی‌ یوگوسلاویا هم‌ باید مثل‌ مقدونیا، بوسنیا، كروشیا و سلوانیا از پیكره‌ آن‌ جدا می‌شد. برای‌ به‌ زانو درآوردن‌ میلوسویچ‌ و رژیمش‌ و زهر چشم‌ نشان‌ دادن‌ به‌ ملل‌ و كشورهایی‌ كه‌ به‌ حرف‌ «آقایان‌ جهان‌» گوش‌ ندهند، ناتو ابری‌ از جهنم‌ شد و بر سر یوگوسلاویای‌ با ۱۰ میلیون‌ جمعیت‌، باریدن‌ گرفت‌ تا آنرا در محراب‌ «نظم‌ نوین‌ جهانی‌» قربانی‌ كند.

اما اینها برای‌ من‌ شگفتی‌ ندارد. سالهاست‌ با واقعیت‌ پردرد و تحقیر زورگویی‌ مشتی‌ قدرت‌ بزرگ‌ در برابر كشورهای‌ كوچك‌ آشنا هستم‌. آنچه‌ با دیدن‌ در تلویزیون‌ مرا در خود پیچید و مجدداً ناكامی‌های‌ مردم‌ بدشانس‌ و تیره‌بختم‌ مبهوتم‌ كرد، دیدن‌ مهاجران‌ از كوسوو به‌ مناطق‌ دیگر بود و هجوم‌ كم‌نظیر خبرنگاران‌ و فلمبرداران‌ و تلاش‌ خیره‌كننده‌ برای‌ رساندن‌ هرگونه‌ كمك‌ به‌ مهاجران‌ كوسوو. آه‌، چه‌ خیمه‌ها، چه‌ شالها، چه‌ بسته‌های‌ زیبا و اشتهاآور موادخوراكی‌ و آب‌ آشامیدنی‌ صحی‌ در بوتل‌های‌ سربسته‌! دل‌ من‌ به‌ یاد شرایط‌ ذلتبار و غیرانسانی‌ هموطنانم‌ در پاكستان‌ و ایران‌ سوخت‌ كه‌ چگونه‌ به‌ اثر خستگی‌، گرسنگی‌ و یا فقدان‌ دوا و داكتر مثل‌ مور و ملخ‌ در راه‌ یا در دوزخ‌ كمپ‌ها جان‌ می‌دادند و جان‌ می‌دهند و از سوی‌ رسانه‌های‌ جهانی‌ مدتهاست‌ به‌ فراموشی‌ سپرده‌ شده‌ اند.آیا رنج‌ اروپاییان‌ مهمتر و خون‌ شان‌ سرختر است‌؟ هرچه‌ باشد، مرا حسرت‌ وضع‌ پناهندگان‌ كوسوو فرا گرفت‌. رنج‌ مردم‌ فلكزده‌ی‌ من‌ چه‌ مهاجر و چه‌ غیرمهاجر با رنج‌ هیچ‌ ملت‌ بلادیده‌ قابل‌ مقایسه‌ نیست‌. خوشحال‌ خواهم‌ بود اگر این‌ غم‌ بزرگ‌ را در شعر كوچك‌ ذیل‌ با شما خواهران‌ فداكارم‌ كه‌ به‌ نام‌ و رزم‌ تان‌ می‌بالم‌، بازگو كرده‌ باشم‌.
با احترام
ف‌. سَینجُر ـ پشاور ‌



كشورم
‌     رایحه‌ی‌ صبح‌گهش‌ خونین.
كشورم

«ادبیات‌ كودكان‌» و كودكان‌ ادبی

children of Afghanistan
آقای‌ آصف‌ معروف‌،
این‌ است‌ آن‌ «دفترچه‌های‌ ویژه‌» و «صندوقچة‌ زیورات‌» كودكان‌ افغانستانِ اسیرِ مشتی‌ خاین‌ مذهبی‌.

ما زمانی‌ نوشته‌ بودیم‌ كه‌ هیچ‌ داستانی‌، هیچ‌ گزارشی‌، هیچ‌ فلمی‌ و هیچ‌ شعری‌ قادر نیست‌ عمق‌ درد و نكبت‌ و سهمگینی‌ فاجعه‌ی‌ ورود تجاوزكاران‌ جهادی‌ به‌ كابل‌ را بیان‌ كند. و چند بار اتفاق‌ افتید كه‌ آشنایانی‌ كه‌ تازه‌ از كابل‌ آمده‌ بودند و برای‌ تهیه‌ گزارش‌ برای‌ «پیام‌زن‌» از آنان‌ می‌خواستیم‌ چشمدیدهای‌ شان‌ را بنویسند، به‌ ما می‌گفتند: «خرابكاری‌ و بی‌ناموسی‌ و خونخوری‌ و رهزنی‌ این‌ جهادی‌های‌ خاین‌ به‌ هیچ‌ زبان‌ و در هیچ‌ كتابی‌ راست‌ نمی‌آید. شما اگر در جایی‌ از ناانسانی‌ترین‌ جنایتها توسط‌ مشتی‌ جانور وحشی‌ انسان‌نمای‌ كلاشنكوف‌ بدست‌ خوانده‌ باشید، آنها را بیاورید تا كمی‌ چهره‌ كابل‌ مجسم‌ شود. كابل‌ طعمه‌ و لگدمال‌ جاسوسانی‌ شده‌ كه‌ حین‌ بی‌ناموسی‌ و جنایت‌ اللهاكبر سر می‌دهند و...»

و این‌ جهنم‌ سیاه‌ كه‌ جای‌ اغلب‌ دروازه‌بانان‌ جهادی‌اش‌ را طالبانی‌ گرفته‌ اند كه‌ در یك‌ دست‌ كلاشنكوف‌ و در دست‌ دیگر قرآن‌ دارند، كماكان‌ می‌جوشد و خون‌ و آتش‌ باد می‌كند و قربانی‌ می‌گیرد. اشغالگران‌ و سگان‌ شان‌ از گرده‌ی‌ ملتی‌ فقیر و عقب‌نگهداشته‌ شده‌ برخاستند و اكنون‌ بر گلویش‌ دژخیمانی‌ نشسته‌ اند با تیغ‌ و تیر مذهب‌ و قومیت‌ و شریعت‌.

اسرائیل‌ در ازای‌ میدان‌ هوایی‌ بگرام‌ از مسعود پشتیبانی‌ می‌كند

داكتر جاسم‌ تقی‌ از نویسندگان‌ طرفدار بینادگرایان‌، در روزنامه «فرنتیرپست‌» (مارچ‌ ۱۹۹۵) طی‌ مقاله‌ای‌ با عنوان‌ بالا از قول‌ یكی‌ از رهبران‌ طالبان‌ نوشت‌: «اسرائیل‌ به‌ مسعود وعده‌ كرده‌ كه‌ در ازای‌ سپردن‌ میدان‌ هوایی‌ بگرام‌ به‌ او كمك‌ خواهد كرد تا حاكمیت‌ ملیشاهای‌ طالب‌ را در كابل‌ ساقط‌ سازد. اسرائیل‌ در نظر دارد تا از میدان‌ هوایی‌ مذكور به‌ منظور منهدم‌ كردن‌ فابریكه‌ راكت‌سازی‌ هستوی‌ پاكستان‌ در خوشاب‌ و نیز حملات‌ پیشگیرانه‌ علیه‌ تاسیسات‌ هستوی‌ و راكتی‌ ایران‌ استفاده‌ كند... روسها نیز در همدستی‌ با اسرائیل‌ می‌خواهند قدرت‌ فزاینده‌ی‌ طالبان‌ و «خطر هستوی‌» از سوی‌ اسلام‌آباد را مهار كنند.»

داكتر اكـرم‌ عثمان‌، اجنت‌ يا اجنتِ اجنت‌؟ (۲)

قسمت‌ دوم‌

شما حق‌ داريد و بايد به‌ عنوان‌ يك‌ نمك‌خور و دست‌ راست‌ نجيب‌، به‌ قدر توان‌ و تا آخر زندگی، با «پرهيز» از «ذهنیگری و برخوردی شتابزده‌» بكوشيد «مو به‌ مو» «كارهای خوب‌» سرور تان‌ را «به‌ ترازو بكشيد» به‌ اين‌ نيت‌ كه‌ خودفروختگی خود و ساير «اهل‌ پژوهش‌ و تحقيق‌» و كليه‌ اعضای «اتحاديه‌ نويسندگان‌» را به‌ او و رژيمش‌ توجيه‌ نماييد. شما و شركاء به‌ جلاد «قول‌» داده‌ بوديد و «مردها ره‌ قول‌ اس‌»! ليكن‌ هرچند از لحن‌ ما عليه‌ ولينعمت‌ تان‌ مثل‌ مار به‌ خود بپيچيد و به‌ زبان‌ خادی به‌ ما بتازيد كه‌ «بهتر است‌ هم‌ از نظر دانشی و هم‌ اخلاقی به‌ خود بپردازيد تا كمالات‌ معنوی تان‌ فزونی گيرد و از عقده‌های سركوفته‌ و ورم‌ كردة‌ تان‌ چرك‌ و ريم‌ جاری نشود»، ما تا هر شرايطی كه‌ لازم‌ باشد، شما و شركاء را كماكان‌ بنام‌ جاسوسان‌ کی‌جی‌بیو چهره‌ های فرومايه‌ی رژيم‌ افشاء خواهيم‌ نمود.

اعترافات‌ «كانديداكاديمسين‌» ناقص‌ است‌

و خاطرات‌ دلنشين‌ و حسرتبار از «رئيس‌ جمهور» با اين‌ كلمات‌ پايان‌ میگيرد:

سی‌آی‌ای‌ به‌ افغانستان‌ فراوان‌ اسلحه‌ می‌فرستد

پشاور ۲۵ فبروری‌ ـ خانم‌ فریال‌ گوهر (درامه‌نویس‌ و هنرمند برجسته‌ و معروف‌ پاكستان‌) فاش‌ ساخته‌ كه‌ سی‌آی‌ای‌ در طول‌ ۱۹ سال‌ جنگ‌ داخلی‌ ۶۵۰۰۰ تن‌ سلاح‌ را از طریق‌ اردوی‌ پاكستان‌ به‌ افغانستان‌ فرستاده‌ و حالا نیز ارسال‌ اسلحه‌ به‌ آن‌ كشور جنگ‌ زده‌ ادامه‌ دارد.

وی‌ ضمن‌ یك‌ مصاحبه‌ مطبوعاتی‌ اظهار داشت‌ كه‌ این‌ ارقام‌ از طرف‌ سازمان‌ عفوبین‌الملل‌ به‌ نشر سپرده‌ شده‌ است‌.

او علاوه‌ نمود كه‌ یك‌ ماین‌ زمینی‌ ۳/۸ دالر قیمت‌ دارد اما پاك‌ كردن‌ یك‌ ماین‌ ۱۰۰۰ دالر تمام‌ می‌شود.

«مسلم‌»، ۲۶ فبروری‌ ۱۹۹۸

/h1>