یاسرعرفات مردی كه با پشت پا زدن به وظیفهاش به مثابه انجنیر، سازمان «الفتح» را به خاطر پیكار مسلحانه برای رهایی فلسطین با تنها پنج نفر از همرزمانش بنیاد گذاشت، در ۱۱ نوامبر ۲۰۰۴ جهان را وداع گفت. با مرگ عرفات دولت غاصب و نژادپرست اسرائیل با خوشحالی تصور میكند كه صدای الهامبخش و پر غرور آزادیخواهی مردم فلسطین را به تدریج و با بند بازیهای گوناگون دیپلماتیك و سیاسی برای همیشه خفه خواهد ساخت. ولی مردمی كه بیش از نیم قرن است با وصف در محاصره بودن و خنجر از پشت خوردنها از سوی ارتجاع عرب، عشق و اراده پولادین شان را به نیل به رهایی ثابت ساخته اند، با از دست دادن رهبران نه اینكه روحیه شان تضعیف نخواهد شد بلكه با جمعبندی از تجربیات مبارزات مسلحانه و غیر مسلحانه شان به یقین جنبش را اعتلا خواهند بخشید.
داكتر محمودگودرزی
درآمـد
بار دیگر بر این باور پای میفشارم كه یاد و بزرگداشت از دستشدگان ما فراتر از به خاطر آوردن زاد روز و یا مرگ روز آنان است. بزرگداشت راستین فرزانگان در گذشته ما در گامزدن در راهی است كه آنان بر ما گشوده اند و پیگیری آمیختههاییست كه آنان دریافته اند. میخواهم از «مینا» بنیادگذار «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» یاد كنم كه در چهارم فوریه ۱۹۸۷ از سوی ماموران «كی.جی.بی» روسیه شوروی در كویته پاكستان ترور شد.

مردكای ونونو Mordechai Vanunu مرد اسرائیلیای است كه ۱۹ سال پیش در برنامه هستوی اسرائیلی كار میكرد ولی با توجه به موقعیت و ماهیت دولت اسرائیل به زودی متوجه شد كه آن كشور طرح بسیار خطرناكی دارد و بنابران با به جان خریدن حتی خطر مرگ تصمیم گرفت دنیا را از آنچه دیده با خبر سازد.
اسرائیل همیشه از داشتن برنامه هستویاش انكار میكرد اما ونونو اسناد سریای را در نشریات برتانیه منتشر ساخت كه خلاف ادعای آن دولت را ثابت میساخت. ولی او در آنجا با زنی امریكایی آشنا شد كه وادارش نمود تا مسافرتی به ایتالیا كند. او نمیدانست كه زن از اجنتهای «موساد» سرویس استخبارات اسرائیل بود و بناءً به مجردیكه به ایتالیا رسید بیهوش ساخته شده و توسط «موساد» به اسرائیل ربوده شد و در آنجا به عنوان یك خاین مورد تحقیق قرار گرفته به ۱۸ سال زندان محكوم گشت. سرانجام در اثر فشار بینالمللی پس از گذراندن ۱۸ سال زندان اكثراً انفرادی در اپریل ۲۰۰۴ رها شد اما محروم از حق داشتن پاسپورت، نزدیك شدن به میدانهای هوایی و بندرها و صحبت با خارجیان.
در نظمی آمده كه: گویند مرا چو زاد مادر ـ پستان به دهن گرفتن آموخت
اما وضع جنایتسالاران وطنی طوریست كه گویی از همان زمان تولد غیر از جنایتپیشگی، یاد گرفته اند تا چگونه به حد اعلی وقیح و دیدهدرا باشند. به دو نمونه تازه توجه كنیم:
نمونه اول:
صدیقه بلخی به اصطلاح وزیر شهدا و معلولین در گفتگویی با روزنامه ایران (۸ ثور ۱۳۸۴) اظهار میدارد: «حضور زنان در دولت كرزی برای ظاهرسازی نیست.»
شوخی كه نمیكنید خانم صدیقه؟

در روزهای انتخابات رياست جمهوری ايران كه رسانههای جهانی كمتر از رسانههای رژيم ايران به آن توجه ننمود، حركتی هم بر ضد جمهوری خيانت و جنايت اسلامی در جريان بود: اعتصاب غذايی داكتر ناصرزرافشان و عدهای از زندانيان ديگر در اعتراض به انتخابات كاذب، فقدان آزادیهای عقيده و بيان، نقض حقوق بشر، و شرايط دشوار و غير انسانی زندان رجايی شهر.
اما طبعاً اين حركت را از رسانههای رژيم كه بگذريم، مطبوعات و راديو و تلويزيونهای جهانی نيز آنطور كه بايد نديدند. مطبوعات وطنی ما هم اغلب بیخبرتر، خودسانسورتر، وابستهتر و ارتجاعیتر از آن اند كه خلاف به اصطلاح «جريان اصلی» و «حكومتپسند» بنويسند.
ولی اعتصاب غذايی دربندان سياسی معروف ايران و همچنين تحصن خانوادههای آنان و جمعی از وكلا برای همبستگی با عزيزان اعتصابگر شان در جلو كشتارگاه اوين، پيام بزرگی از سوی اكثريت مردم ايران به مردم جهان دارد:
در كشوری كه اين همه زندانی و شكنجههای ترسناك بینظير و تيربارانهای جمعی بدون محاكمه و تجاوز به دختران باكره قبل از اعدام وجود دارد، انتخابات مسخره و بیمعنی و عوامفريبی است.
چگونگی تعيين كانديدان و نتيجه انتخابات، با قوت بر درستی پيام مذكور صحه میگذارد. هر سه كانديد مهم، رفسنجانی، احمدی نژاد و مصطفی معين از مهرههای شناخته شدهی جنايتكار رژيم اند و همه با برنامهها و شعارهای به ظاهر متفاوت روی صحنه آورده شدند تا همه نه قاتل هزاران هزار برومندترين فرزندان و از كلانترين چپاولگران دارايی ايران، بلكه اشخاصی «ميانهرو» كه جز خير و سعادت مردم ايران و ابنای بشر آرزوی ديگری ندارند، جلوه نمايند. تمام بازیها در انتخابات فرمايشی اين بود كه هر طوری هست بايد رژيم لرزان خونچكان را از واژگون شدن به دست مردم به جان آمدهی ايران حفظ كرد. اعلام حمايت محمد خاتمی به عنوان نماينده اصلاحطلبان از رفسنجانی، مخصوصاً اين نكته را صراحت بخشيد كه بين به اصطلاح «اصلاحطلبان» و «محافظهكاران» فرقی ماهوی وجود نداشته و هدف هر دو جناح سر پا نگهداشتن رژيم است.
- بشرنورزی، سگ ماهی يا شارك خونخوار؟
- امریكا و دولت كرزی ربایندگان كانتونی را میشناسند
- ملاشینـواری، چاكـر یا احمق؟
- آیا «راوا» انتخابات راتحریم كرد؟
- آیا اسماعیلخویی حق دارد به بـاقر پـرهام ایراد بگیرد؟
- برخورد به جنایتسالاران از كدام موضع؟
- هادیدبیر، جاوید و اوباشخادیهای مثل آنان را مطرح نسازید!
- انتخابات، لگد تاریخی بر پوزهی جنایتسالاران
- «سپیـده»ای كه نبـود
- انسانگـرایی فـراسوی مـرزها
- «پرنیان» فرش راه جانیان!
- چرا «پیام زن» را متهم به «بیعفتی كلام» میكنند؟
- وقتی دو خادی به روی یكدیگر پنجال میافگنند
- فلسطین و آزادیخواهان اسرائیل
- اقتـراح