وقتی بوی هر دولت ارتجاعی و ضد مردمی و متكی بر جنایت سالاران، بالا شد و مردم را به ستوه درآورد، ایجاد مسئلهای با این و آن كشور خارجی را بهترین راه جلوگیری از عصیان توده ها و واژگون شدن بیخ و بنیاد خودش می پندارد. صرفنظر از آنكه امریكا جهت فرار از بن بست مهلكش در عراق، به ایجاد مسئلهی ایران نیاز دارد، برای رژیم جنایت پیشه ی ایران، بالا گرفتن تشنج با امریكا و اسرائیل تلایی ترین فرصت است برای سركوب وحشیانه تر جنبش آزادیخواهانهی مردم و برون رفت از بحران داخلی.
پس از خوابیدن سر و صدای گوشخراش انتخابات كه سرانجام به ایجاد پارلمانی با حضور سرجنایتكاران سیاف، ربانی، قانونی، گلابزوی، راكتی، علومی، رنجبر و اكثریت مردان و زنان موید آنان انجامید، بازی كابینه و كسب رای اعتماد از پارلمان آغاز شد. این نمایش آنقدر كثیف و مبتذل و آزاردهنده است كه حتی مضحكه های رای اعتمادگیری كابینه های دوران ظاهرشاه هم در برابر آن رنگ می بازد.
همه چیز توسط "بالا جای" از قبل فیصله شده است. آقای حامدكرزی فكر می كند به این حقیقت تنها او، كابینه و تعدادی از اعضای پارلمان واقف اند. در حالیكه نمایش چنان ساده و كودكانه شروع شده و پیش رفت كه اغلب مردم ما نیز به ساختگی بودن و تنظیم آن در واشنگتن شكی به خود راه نمی دهند.

پشت جلد این شماره «پیام زن»
نیپال بین چین و هند واقع و مثل افغانستان كوهستانی و محاط به خشكه است. مساحت آن كوچكتر ولی مثل افغانستان جمعیتی حدود ۲۵ ملیون و مثل افغانستان بیش از %۷۰ بیسواد و مثل افغانستان دارای كمترین درآمد سرانه در جهان می باشد. مردم این كشور كه همانند افغانستان قرنهاست زیر سلطه ی رژیم های سلطنتی فاسد و ضد مردمی رنج می كشند و نتوانستند با اتكا به سال ها مبارزه پارلمانی تغییری در حیات پر درد خود ببینند، در ۱۹۹۶ تحت رهبری حزب كمونیست مائویستی نیپال به مبارزه مسلحانه روی آوردند. در دهسال اخیر مناطق متعددی تحت كنترول این حزب درآمده است. ستمكاری و وابستگی و عیش مشتی اعضای سلطنت و كارمندان عالیرتبه دولتی و در مقابل فقر و به جان آمدن توده ها هفت حزب مترقی به شمول حزب مائویستی را برانگیخت تا با هم متحد شده و در راس خیزش ملیون ها تن از مردم نیپال در شهرها و دهات قرار گیرند كه بی اعتنا به اعلان حكومت نظامی در میدان ها و خیابان ها برآمده فریاد نابودی رژیم را سر دهند. مردم كه علت اصلی تمام عقب ماندگی ها و تیره بختی های خود را در وجود نظام سلطنتی می بینند، سرنگونی آن و ایجاد جمهوری دموكراتیك را در راس شعارهای شان دارند. شاهِ هراسان كه مثل هر حاكم جبار و خاین نمی خواهد به میل خود از مقامش بگذرد، گویی صدای انقلاب را نشنیده باشد، گفت كه حاضر است هر فردی را كه هفت حزب برگزینند به عنوان صدراعظم قبول كند! اما توده ها او را تمسخر كرده و گفته اند كه جز به رفتن او و سلطنتش به هیچ چیزی راضی نیستند. او اخیراً باز هم عقب نشسته و اعلام داشت كه پارلمان را (پارلمانی را كه خود منحل نموده بود) احیا می كند. این موضوع موجب شده است تا برخی از احزاب و گروه هایی از مردم به پیروزی تا همین حد اكتفا كنند. اما حزب كمونیست مائویست طالب سرنگونی بدون چون و چرای شاه و نظام فئودالی، پوسیده و غدارش بوده و از خطر سازشكاری هشدار می دهد.
پاسخـی به نوشتـهی «راوا، اپوزیسیـونی نه چنـدان نیرومنـد» در هفتـهنامـهی «چـای داغ»
بارنترابین رئیس مركز پژوهشهای استراتژیك پوهنتون نیویارك و كارشناس امور افغانستان گفت كه «اقتصاد افغانستان، اقتصاد معتاد به مواد مخدر است.» («بیبیسی فارسی»، ۵ دسامبر ۲۰۰۵)
ولی واقعیت اینست كه با هجوم و تسلط بنیادگرایان و سپس نیروهای خارجی، نه صرفاً اقتصاد كه همه چیز این كشور مافیایی شده است.
درجواب به مقاله «معجزه افغانستان» خانم دیان تبلیوس منتشرشده در«سیاتل تایمز»٤ اکتبر ٢٠٠٥
به قلم محموده شکیبا از «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» ۲۵ اکتوبر ۲۰۰۵
چند روز پیش، خانم تبلیوس از كابل به امریكا برگشت. من این نوشته را از درون كشور لگدمال شده ام در جواب به مقاله زشت او می نویسم. به مثابه عضو «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (جازا)، اجباراً در بسیاری از ولایات برای دیدار هر چه بیشتر با مردم در رابطه با انتخابات، بوده ام. تبلیوس می تواند در خانه لوكس خود، از انتخابات مسخره و نفرت انگیز، «معجزه افغانستان» بسازد. در حالی كه من از درون ملتی فریاد می زنم كه در جهنم تروریست های طالبی و «ائتلاف شمال» و همدستان «غرب زده»، آن می سوزد. تبلیوس و دیگر ناظران انتخابات با جلیقه های ضد گلوله و محافظ، تحت نظر سربازان امریكا و سربازان دست نشاندگان افغانی، قرار داشتند. شاید به او در مورد «گسترش نرم نرمك دموكراسی»، «رفاه» و «امنیت كامل» در كشور ما كه در دست ماجراجویان جنگی و نوكران با و یا بدون جیره و مواجب قدرت های خارجی، قرار دارد، صحبت كرده باشند. از سوی دیگر وقتی او توسط دولت امریكا كه كرزی و «ائتلاف شمال» را وارد صحنه كرده، انتخاب شد، جای تعجبی باقی نماند كه او واقعیت ها را آن طور كه هستند بیان نكند. یكی از جملات تعجب برانگیز او چنین است: «مردم افغانستان، امریكاییان را به مثابه آزادكنندگان به حساب می آورند.»
- داكتر نجیب اله لفرایی: بنیادگرایی در پوشش اكادمیك
- فاضل سانچارکی، صدیقه بلخی، اشراق حسینی، آمنه افضلی و... مزدبگیران ایران
- بشردوست، مزدوران بیگانه را افشا می كند
- درنگی بر ژورنالیزم زردِ جنایت سالار پسند شكراله كهگدای
- نصب یك جنایتكار حرفوی (یونس قانونی) در رأس ولسی جرگه
- حامد كرزی، ضد بنیادگرا؟
- ریاكاری در دفاع از عبدالرحمان
- امضای «تفاهمنامه» خیانت به استقلال افغانستان
- انتخابات پارلمانی زیر سایهی اسماعیل، قانونی، خلیلی و سایر جنایتسالاران!
- تظاهرات، فریاد فروخوردهی عوام یا «تحریكات و سؤاستفاده القاعده»؟
- گودرزی زنده خواهد ماند
- زویا فرزند قهرمان روسیه
- مسعودهجلال، اجنت اسرائیل؟
- دروغگویی و ریاكاری مسعودهجلال
- ملا متوكل و سایر سر تبهكاران طالبی