حامد كرزی، ضد بنیادگرا؟

آقای حامدکرزی، مسخره ترین اشتباه اینست که کسی شما را به عنوان جاسوس بگیر و ضد جنایتکاران بنیادگرا قبول کند. در غیر آن چگونه ممکن بود این همه جاسوس و جنایت پیشه و فاسد مثل سیاف، قانونی، ربانی، صدیقه بلخی، سرور دانش، دوستم، آمنه افضلی، خلیلی، مسعوده جلال، محقق، داود پنجشیری، عطا محمد، عمر صمد، حسین انوری، ولی مسعود، تورن اسماعیل، ضیا مسعود و دهها خاین دیگر را به مقام های وزارت، سفارت و ولایت گمارده و از آنان دفاع کنید؟

و از جانب دیگر این حرف تان هم مطلقا عوامفریبی است که به گاردین (۱۳ جولای ۲۰۰۴) فرموده بودید: «جنگ سالاران و ملیشاهای شخصی که زمانی منحیث متحدان سرسخت غرب در افغانستان به شمار می رفتند، اکنون بزرگترین تهدید نسبت به طالبان برای کشور محسوب می شوند.»

ریاكاری در دفاع از عبدالرحمان

زمانیکه عبدالرحمان، یک افغان عیسوی شده در کابل دستگیر شد، قسمی بنظر می رسید که ایالات متحده امریکا و اکثر دولت های غرب از خواب بیدار شدند! ناگهان بخاطر یک فرد، واکنش وسیعی - حتی جهانی- علیه بنیادگرایانی مانند ملافضل هادی شینواری و اطرافیان ملایش به عمل آمد. در حالیکه ما بخاطر آزادی های بیشتری مبارزه می کنیم، تمام چشم ها در غرب بسوی آزادی یک فرد متمركز شد. در کشور ما انسان های زیادی وجود دارند که به اندازه ی رحمان «خوشبخت» نبوده اند تا یكچنان علاقمندی جامعه جهانی را بخود جلب کنند.

همانند اکثر رسانه ها، نشریه ی "کریسشین ساینس مانیتور» مقاله ای را در باره عبدالرحمان به قلم «تونی پرکنز» بتاریخ ۲۴ مارچ ۲۰۰۶ بچاپ رسانیده است. از آنجاییکه به نظر ما مقاله مذکور نمایانگر ذهنیت اکثر اشخاص در غرب می باشد، می خواهم با استفاده از موقع در زمینه تبصره ای كنم.

امضای‌ «تفاهمنامه‌» خیانت‌ به‌ استقلال‌ افغانستان

آقای‌ كرزی‌ «تفاهمنامه‌ همكاری‌ استراتژیك‌ میان‌ امریكا و افغانستان‌» را به‌ امضا رسانید كه‌ به‌ موجب‌ آن‌ نیروهای‌ نظامی‌ امریكا اجازه‌ خواهند یافت‌ تا مدتی‌ نامحدود و با آزادی‌ عمل‌ در افغانستان‌ باقیمانده‌ و پایگاه‌های‌ نظامی‌ داشته‌ باشند. این‌ مهمترین‌ نكته‌ی‌ تفاهمنامه‌ است‌ و چون‌ حساسیت‌برانگیز است‌ و مردم‌ ما هرگز آن‌ را نخواهند پذیرفت‌ از اینجاست‌ كه‌ باید تمهیداتی‌ عوامفریبانه‌ قبل‌ از امضای‌ آن‌ صورت‌ می‌گرفت‌ كه‌ گرفت‌:

۱) جلسه‌ای‌ یكروزه‌ از اعضای‌ لویه‌ جرگه‌ تصویب‌ قانون‌ اساسی‌ دعوت‌ شد كه‌ چون‌ اكثر اعضایش‌ بنیادگرا و غیر بنیادگرا و عناصر ضد ملی‌ بودند، طبعاً شتابان‌ و خندان‌ و الله‌اكبر گویان‌ به‌ خواست‌ كرزی‌ به‌ نیابت‌ از امریكا رأی‌ مثبت‌ دادند. و به‌ ملالی‌جویا كه‌ ممكن‌ بود بار دیگر با الهام‌ از روحیه‌ و حرف‌ دل‌ مردم‌، افشاگر معامله‌ باشد، هیچگاه‌ فرصت‌ صحبت‌ داده‌ نشد. از آن‌ جدی‌تر این‌ كه‌، كار لویه‌ جرگه‌ با تصویب‌ قانون‌ اساسی‌ پایان‌ یافته‌ بود و بنابرین‌ دارای‌ مشروعیت‌ و صلاحیت‌ تصمیم‌گیری‌ روی‌ مسئله‌ای‌ ملی‌ نبود. ولی‌ چون‌ امریكا عجله‌ داشت‌ و تا شروع‌ كار پارلمان‌ آینده‌ ماه‌ها مانده‌ بود، ازینرو تایید لویه‌ جرگه‌ی‌ سر تروریست‌ها و نوكران‌ شان‌ آسانترین‌ و كوتاهترین‌ راه‌ كسب‌ «تایید ملت‌» بود. ولی‌ آقای‌ كرزی‌ نمی‌داند كه‌ این‌ خود اولین‌ سوراخ‌ را در تفاهمنامه‌ تشكیل‌ می‌دهد.

انتخابات‌ پارلمانی‌ زیر سایه‌ی‌ اسماعیل‌، قانونی‌، خلیلی و سایر جنایت‌سالاران‌!

به‌ انتخابات‌ پارلمانی‌ اگر باز هم‌ به‌ تعویق‌ نیفتد، حدود سه‌ ماه‌ مانده‌ است‌، فرصتی‌ ناچیز و هیچ‌ برای‌ به‌ اصطلاح‌ «شفاف‌» و آزاد و بی‌تقلب‌ برگزار كردن‌ آن‌.

در شرایطی‌ كه‌ جنایت‌سالاران‌ در كلیه‌ مقامات‌ عالی‌ در پایتخت‌ و ولایات‌ و سفارت‌های‌ خارجی‌، حاكمان‌ اصلی‌ اند و بسیاری‌ از ولایات‌ و ولسوالی‌ را تیول‌ پدری‌ خود می‌انگارند؛ در شرایطی‌ كه‌ بوی‌ وزیران‌ و والیان‌ و معینان‌ و رئیسان‌ قاچاقبر آنقدر بالا گرفته‌ كه‌ رسانه‌های‌ خارجی‌ ناگزیر از اشاره‌ به‌ آنان‌ شده‌ اند؛ در شرایطی‌ كه‌ دی‌دی‌آر حاصل‌ قابل‌ اعتنایی‌ نداشته‌ و انفجار هولناك‌ دیپوی‌ اسلحه‌ یكی‌ از خاینان‌ جنایت‌سالار در بغلان‌ نمونه‌ كوچكی‌ از وجود صدها دیپو از این‌ قبیل‌ در سراسر كشور است‌ كه‌ چگونه‌ جنایت‌سالاران‌ ذخایر اسلحه‌ خود را دست‌ نخورده‌ نگهداشته‌ اند زیرا می‌دانند كه‌ با ضبط‌ اسلحه‌ و پول‌ به‌ هیچ‌ بدل‌ می‌شوند؛ در شرایطی‌ كه‌ تجاوز به‌ زنان‌ و خودسوزی‌ و ستم‌های‌ بی‌نظیر نسبت‌ به‌ آنان‌ بدتر از هر زمان‌ دیگر ادامه‌ دارد، در شرایطی‌ كه‌ بلیون‌ها دالر كمك‌های‌ خارجی‌ از سوی‌ «مقامات‌ مسئول‌» چاپیده‌ می‌شود و افغانستان‌ فقیرترین‌، بیسوادترین‌ و در عین‌ حال‌ بزرگترین‌ مولد مواد مخدر به‌ شمار می‌رود؛

تظاهرات‌، فریاد فروخورده‌ی عوام یا «تحریكات‌ و سؤاستفاده‌ القاعده‌»؟

تظاهرات‌های‌ اخیر در چند شهر كه‌ به‌ قول‌ غیر قابل‌ اعتماد منابع‌ سركاری‌ دست‌ كم‌ ۱۷ كشته‌ در برداشتند، از سوی‌ دولت‌ و تقریباً تمامی‌ رسانه‌ها به‌ سادگی‌ كار «عده‌ای‌ آشوب‌طلب‌» و «دست‌ بیگانه‌» خوانده‌ شدند.

ولی‌ دم‌ خروس‌ از لابلای‌ این‌ تبصره‌های‌ آشنای‌ انگلیس‌وار، ساواكی‌ و خادی‌ بوی‌، زمانی‌ عیان‌ شد كه‌ خود آقای‌ كرزی‌ گفت‌:

«اشتباهات‌ عملیات‌ نظامی‌ نیروهای‌ امریكا، باعث‌ ایجاد جوی‌ از عصبانیت‌ و بیزاری‌ در افغانستان‌ شده‌ و در خشونت‌هایی‌ كه‌ در جریان‌ تظاهرات‌ اخیر در جلال‌آباد و دیگر شهرهای‌ افغانستان‌ بروز كرد، نقش‌ داشت‌.»

(بی‌بی‌سی‌ فارسی‌، ۱۵ می‌ ۲۰۰۵)