خواهران! با پیکار قاطع زنجیرهای استعمار خارجی و استبداد داخلی را پاره باید کرد!




باز هم هشت مارچ روز جهانی زن فرا می‌رسد و زنان کشور ما کماکان در جهنمی بنام افغانستان که توسط امریکا و دستپروردگان طالبی، داعشی، جهادی و تکنوکرات‌اش برپا گردیده است، می‌سوزند. سرزمینی که ۱۷ سال قبل توسط امریکا و متحدانش مورد اشغال نظامی قرار گرفت تا زنان آن «آزاد» گردند حالا در هر گوشه‌اش جنایت و بربریت علیه زنان جاریست و فضای معافیت کامل برای پلیدترین دشمنان زن مهیا گردیده است. قتل و سوزانیدن، بینی‌ و گوش بریدن، لت و کوب، تجاوز جنسی، سنگسار و به گلوله بستن و شلاق زدن در محضر عام، از واقعاتی‌ست که زنان افغان در زیر پرچم دروغین «دموکراسی و حقوق زن» امریکا هر لحظه آن را تجربه می‌کنند.

در سالی که گذشت ددمنشان طالبی و داعشی به کمک آی.اس.آی پاکستان و «واواک» ایران در تبانی با حامیان شان در ارگ حملات وحشتناک انتحاری را در کابل و سایر ولایات انجام دادند که جان صدها هموطن بیگناه ما را گرفت. ضمن این که تعداد زنان در بین جانباختگان کم نبود، اما با هر حمله انتحاری صدها مادر در غم فرزندان خود می‌نشینند. دیدن اشک‌ این مادران قلب هر انسان باوجدان را سخت می‌فشارد و نفرین ابدی را نثار عاملان آن و مخصوصا بچه نازدانه سی.آی.ای راکتیار می‌کند که با بی‌شرمی خاص یک بنیادگرای خونخوار از انتحاریون حمایت نموده تحت عنوان «استشهاد» به آن پایه مذهبی می‌تراشد.

راه مینا راه رهایی از اشغال و استبداد بنیادگرایی‌ست!



۱۵ دلو (۴ فبروری) مصادف است با سالروز جان‌باختن مینا، رهبر و بنیانگذار «جمعیت انقلابی زنان افعانستان» (راوا). ۳۱ سال قبل دشمن پلید گلوی زنی را فشرد که نماد آزادگی، ایستادگی و رزمندگی در برابر اشغالگران روسی و بنیادگرایان خونخوار بود. جاویدانه شدن مینا نه تنها «راوا» بلکه جنبش رهایی‌بخش و دموکراسی‌طلب افغانستان را از داشتن رهبر فرزانه و باصلابت محروم کرد.

با وجود حضور زنان آگاه در جنبش پیشرو و مترقی دهه چهل و پنجاه شمسی در افغانستان، هنوز هم مسئله زن برای کلیه سازمان‌ها و جریان‌های دموکراسی‌خواه آن زمان به طور جانبی مطرح بوده و به ندرت از مبارزه برای رهایی این نیمه پامال‌شده صحبت به میان می‌آمد. درست در همان موقع مینا و همرزمانش ندا برآوردند که زنان افغان می‌توانند بخش مهمی از هر تحول سیاسی‌-‌اجتماعی در کشور باشند با این شرط اساسی که این «شیران خفته» آگاه شده و به حرکت آیند تا نقش عظیم خویش را در تحولات سیاسی ایفا نمایند.

اشغالگران امریکایی و ناتو با پوشالیان و گرگان طالبی و داعشی شان عوامل فاجعه جاری اند!

اشغالگران امریکایی و ناتو با پوشالیان و گرگان طالبی و داعشی شان عوامل فاجعه جاری اند!


۱۶ سال قبل، ارتش جنایت‌کار امریکا به همدستی استعمارگر پیر، انگلیس، سرزمین ما را زیر نام «جنگ علیه تروریزم» و نابودسازی طالبان و لانه‌های القاعده مورد تجاوز نظامی قرار دادند. اشغالگران در ظرف چند هفته نوکران طالبی خود را سرنگون و متواری نمودند اما گرگان جهادی را که خون هزاران انسان از سر و روی شان جاری بود، در قدرت نصب کردند.

دولت متجاوز امریکا با هم‌پیمانان خود در ناتو هزاران افغان بی‌گناه را در جریان عملیات‌های نظامی به رگبار بسته و با بی۵۲ و طیاره‌ّهای بدون سرنشین جان د‌ه‌هاهزار تن از مردم مظلوم ما را گرفته است. «محکمه بین‌المللی جزایی»ICC در گزارش اخیر خود پرده از شکنجه‌های تکاندهنده‌ جسمی و روحی نظامیان امریکایی برداشت که علیه غیرنظامیان افغان در زندانی‌های مخفی سی.آی.ای روا داشته می‌شود. اما این گزارش که ماه‌ها از انتشار آن می‌گذرد وجدان هیچ یک از مقامات و روشنفکرانی را که به عنوان «کارشناس» و «تحلیلگر سیاسی» در میزگردها گلو می‌درند، تکان نداد، زیرا اکثر آنان خودفروخته و وطنفروش اند و همت و جرات ایستادگی در برابر باداران شان را ندارند.

دست کثیف امریکا و چاکرانش در خون معصوم میرزااولنگی‌ها آغشته است!

درندگان طالبی و داعشی این بار در میرزااولنگ سرپل جنایت آفریدند و ده‌ها زن، کودک و مرد معصوم را با وحشت کم‌مانندی قتل‌عام نمودند. در حالی که گوشه و کنار کشور ما غرق جنگ و ماتم است، جنایت‌پیشگان دور دسترخوان غنی در ارگ و نیز گرگان دور مانده از ارگ، هر کدام زنجیر غلامی یک بادار بیرونی را به گردن انداخته مصروف ائتلاف‌سازی و بزکشی برای بدست آوردن سهم بیشتری از قدرت اند.

زمونږ خلک د «نظام» د راپرځیدو غوښتونکی دی نه د لیوه پر ځای د سپی د کیناستو!

نور دا د کابل د ویرجنو خلکو د ژوند برخه ګرځیدلی چی هر څو ورځې وروسته د خپلو ځیګر ټوټو او ډوډۍ راوړونکو په تازه او ځناوریز ویر کی کښینی. خو د غبرګولی لسم برید وروسته، خلکو د ۱۶۰ تنو وژل شویو درد په زړه کی غوښتل چی د جهادی او غیر جهادی رژیم پر وړاندی راولاړ شی او په کلک ګمان چی سرتاسری کیده او دا خیانت‎کونکی «نظام» یی راپرځاوه. خو جمعیت اسلامی د لطیف پدرام، ضیا مسعود او څو تنو انجویی دلالانو په استولو سره د غنی او بنسټ‎پالو پر وړاندی ددغه پاڅون مخه له غنی سره د سپیتانه جګړې په لور راوګرځوله او ځانونه یی د هغه او د هغه پښتنو پلویانو ځای ناستي اعلان کړل. ددې ترڅنګ هغوی د ارګ نیولو لپاره د جمعیتیانو د یو وژل شوی کس په جنازه کی درې چاودنې (هغو هیڅ کله د ۱۶۰ تنو بیوزله او نوم‎ورکو په اور کی نه سوځيدل) او د جمعیتیانو جنایتکاره مشرانو په حقه او مظلوم ښودل پلمه ورګرځوله!

خو دا پوښتنه چی د ټولو ذهن یی نیولی بی ځوابه پاتی شوه چی څرنګه په دغو چاودنو کی چی د جمعیت په آند د حنیف اتمر کار وو، عبدالله، مسعود، قانونی، امرالله صالح، عطا محمد او نورو ته زیان و نه رسیده؟