در تمامی جوامع و بخصوص جوامع عقبمانده و آنهم عقبماندهترین آنها نظیر افغانستان زخمی و شغالی شدهی ما، از انواع هنر، تنها سینماست كه میتواند نقش بسیار گسترده و عظیمی در ارتقای آگاهی مردم و برانگیختن شان بازی كند. زیرا عامه پسندترین هنر در سرزمینی است كه چیزی به نام تفریح، نمایش و سرگرمی وجود ندارد و در یگانه استدیوم ورزشی پایتختاش مزدوران جنایتكار با ریختن خون زنان و مردان هلهله و مستی سر میدهند؛ در سرزمینی كه به علت حاكمیت خاینترین و مرتجعترین دولتها در یك قرن اخیر، هنوز هم ٨۰ در صد مردمش در خندق بیسوادی دست و پا میزنند.
«ادیر» آوازخوان انقلابی الجزایری که نام اصلیاش «حامد شیریت» میباشد در ۱۹۴۹ در یکی از قریههای شمال الجزایز به نام «ایت لسین» در یک خانواده دهقان به دنیا آمد. «ادیر» که به زبان محلی آن منطقه یعنی «بربری» صحبت میکند، تحصیلاتش را در رشته زمینشناسی به پایان رسانید. او همیشه نفرت و انزجارش را از عربهای متجاوز که میخواستند فرهنگ «بربری» را در الجزایر از بین ببرند، بیان داشته و در یکی از آهنگهایش آنان را ملخ خطاب کرده است.
«ادیر» که به خاطر صدایش و تکنوازی گیتار در سرتاسر جهان مشهور میباشد، همیشه کوشیده در آهنگهایش فرهنگ «بربری» را انعکاس دهد و به همین خاطر سفیر این فرهنگ شناخته میشود. اولین البومش به نام «پدر جانم» در سال ۱۹۷۶ به نشر رسید و یکی از آهنگهایش در این البوم به عین نام شهرت جهانی یافت و تا به حال به هفت زبان دیگر ترجمه و خوانده شده است. در البوم دومش، «برای کودکان مان» او از مشکلات اطفال در جهان و بخصوص در الجزایر حرف میزند. «ادیر» تا به حال هشت البوم نشر کرده است و تمام سرودههایش دارای مضمون سیاسی میباشند. در یکی از آهنگهایش که برای زندانیان سیاسی آزادیخواه خوانده است، از واژگونی استثمارگران حرف میزند و میافزاید که زمان، زمان مبارزه است و نه مذاکره و سازش:
نگاهی به كتاب «كرباس پوشهای برهنهپا» از داكتر حسن شرق
كیست كه از خواندن خاطرات یك رجل سیاسی لذت نبرد بخصوص كه وی در دورههای عطف تاریخ یك كشور به سر برده باشد؟ و باز هم موضوع اهمیت مییابد كه صاحب خاطرات متعلق به سرزمینی باشد كه تاریخش به علت سلطهی جنایتكارترین، فاسدترین و ارتجاعیترین دولتهای تاریخ بشری، هیچگاه مدون نشده یا اگر هم كتابهایی به نام تاریخ نوشته شده عموماً چیزهای كم ارزش و غیرعلمی بوده كه فقط بنابر خوشآیند و میل حكمروایان به رشته تحریر درآمده و طبعاً سركاری و دستكاری شده اند. در این میان فقط «افغانستان در مسیر تاریخ» از غلاممحمدغبار است كه همچون ستارهای بین انبوه متون تاریخی وطن میدرخشد.

اوژنگرندل Eugen Grindel معروف به پلالوار Paul Eluard از پر آوازهترین شاعران سدهی بیستم جهان در سال ۱۸۹۵ در سن دنی، حومهی صنعتی و كارگرنشین پاریس زاده شد. در ۱۹۱۷ اولین دفتر شعر خود را به نام «وظیفه و نگرانی» و سال بعد دومین دفتر شعرش را با عنوان «اشعار برای صلح» به چاپ رساند. در سال ۱۹۳۵ در كنگرهی نویسندگان ضد فاشیست شركت كرد. در جنگ داخلی اسپانیا حضور یافت و همراه دیگر نویسندگان و شاعران مترقی جهان در كنار جمهوری خواهان علیه نیروهای فاشیستی فرانكو جنگید. در هنگام اشغال فرانسه به نهضت مقاومت پیوست. الوار همزمان با پایان جنگ اول با آندرهبرتون، لوییآراگون و فلیپسویو آشنا شد و با شركت آنان «بیانیه شعر سورریالیستی فرانسه» را امضا كرد. اما پس از به میان آمدن اختلاف بین اعضای انجمن سورریالیستها جدا گردید و مانند آراگون كه قبل از او به حزب كمونیست پیوسته بود ۱۹۴۲ به حزب كمونیست فرانسه ملحق شد. در طی جنگ دوم جهانی الوار و آراگون در راس شاعرانی بودند كه دلیرانه برای دفاع از وطن خود بر ضد فاشیستهای هیتلری میجنگیدند و اشعار خود را به مثابه سلاحی در مبارزه با اشغالگران آلمانی به كار میبردند. او از شاعران سرآمد نهضت مقاومت گشت و از طرف نهضت به هماهنگ كردن فعالیت روشنفكران در خاك فرانسه مامور شد. اشعار الوار مملو از ستایش عشق، برابری، برادری و آزادی اند.
- باران ﻣﻰبارد
- توهین دو شاعر كوچك غیرملی به شاعر بزرگ ملی ایران
- مـارلـون بـرانـدو هنرپیشه مبارز راه عدالت اجتماعی
- خنجری بر حنجرهی دژخیمان
- صدیقبرمك و «اسامه»اش
- كـاخی میـان خـون
- فرهاد مهراد سیاسیترین خوانندهی ایران
- وجـدان امـریـكا
- خنجـری بر حنجرهی دژخیمـان
- ای كاش پیش از این...
- «سپهسالار»ی «كثیرالابعاد» به روایت شاطرسالاری «قصیرالابعاد»!
- سیداحمد دهزاد، شاعری كه ایستاده مرد
- «راوا»
- خنجری بر حنجرهی دژخیمان
- به شاعری كه برای دژخیم گریست