كـاخی‌ میـان‌ خـون‌

sherpur

سر تبهكاران‌ «ائتلاف‌ شمال‌» با همدستان‌ و بله‌گویان‌ پست‌ و حقیر شان‌ بی‌اعتنا به‌ رسوایی‌ مسئله‌ در سطح‌ جهانی‌، به‌ اعمار منازل‌ بر زمین‌های‌ غصب‌ شده‌ در شیرپور ادامه‌ می‌دهند. فقط‌ با استقرار دولتی‌ مردمی‌ است‌ كه‌ جلو اینگونه‌ رهزنی‌ها و رذالت‌ها گرفته‌ خواهد شد و تعمیرهای‌ آباد شده‌ در شیرپور نیز به‌ تملك‌ دولت‌ در خواهد آمد.



برای‌ شیرپور

كـاخی‌ میـان‌ خـون‌

بر تارك‌ فلك‌زده‌ی‌ قرن‌
با آتش‌ دگر
چرخید
بلدوزر ستم‌
آن‌ سان‌ كه‌ بر بلندگه‌ «جولان‌»
اینك‌
خودكامگان‌ لشكر بیداد
شیار می‌كشند بر جراحات‌ قلب‌ مان‌
مستانه‌ می‌خرامند و آباد می‌كنند
كاخی‌ میان‌ خون‌
با شانه‌ی‌ خمیده‌ی‌ ویران‌ گشته‌گان‌
بر «نخبگان‌» ناخلف‌ و عاق‌

مردم‌
دژخیم‌ را ببین‌
بی‌هیچ‌ ندامتی‌
بر پهنه‌ی‌ حریم‌ شهیدان‌
بر گور نامراد هزاران‌
از چك‌ چك‌ چكیدن‌ اشك‌ برهنگان‌
از استخوان‌ خواهر در رنج‌ سوخته‌ام‌
از كوچه‌سار منفجرِ فقر
از عصمت‌ رفته‌ به‌ تاراج‌ مادرم‌
بی‌شرم‌تر ز پیش‌
می‌آرایند به‌ ذوق‌ زمانه‌
عمارتِ شاه‌ وزیران‌

اینجا عدالتی‌
صدایی‌
خدای‌ نیست‌
حتی‌ به‌ چشم‌ كركسی‌ شان‌
سر را پناهی‌ نیست‌

من‌ تحملم‌ شكسته‌
من‌ آتشم‌ دگر
فریاد من‌ دست‌ تو را می‌دهد صدا

شیرپور قوغیست‌
در زیر سم‌ این‌ همه‌ جلاد
با خشمی‌ از جگر
در خرمنِ پخل‌
در انتظار حادثه‌ها
تار می‌تند

محمد. ف‌. آژن‌ - ۱۲ ثور ۱۳۸۳