سازش با هر گروهی از بنیادگرایان خیانت است‌!



«طلبه كرام‌» از روزی كه فرمان گرفتند تا برادران ایدیولوژیك‌، سیاسی‌، فرهنگی‌، مكتبی و غیره جهادی خود را قلع و قمع كرده و چهار نعل به سوی كابل پیش روی كنند، فقط بر سه چیز تكیه كردند: اطمینان اربابان شان‌، سازوبرگ نظامی بهتر و بیشتر، و استفاده‌جوی از كارد ستمگری و بی‌ناموسی احزاب خاین جهادی كه از استخوان مردم گذشته است‌.

ولی دو چیز را نادیده انگاشتند: نیروی برادران اخوانی شان و از آن مهمتر مخالفت و مقاومت مردم‌.

طالبان نمی‌فهمند كه برادران خاین جهادی خیلی پیشتر از آنان خود را به قدرتهای منطقه و جهانی فروخته اند و سرنخ شان در دست سرویس های جاسوسی بیگانه است‌. پس از فاجعه ۸ ثور رشته‌های وابستگی باندهای خاین تغییراتی بخود دید اما بهیچوجه از ناف ولینعمتان غربی‌، پاكستانی‌، ایرانی و عربستانی كنده نشد.

بنیادگرایان تركی و چیلر فاسد‌

خاینان بنیادگرا چه وطنی و چه غیر وطنی‌، آنجا كه پای منافع سیاسی شان بند باشد بیشرمترین و كثیفترین نوع ریاكاران اند.

مدتهاست كه طشت فساد و سوءاستفاده‌های مالی خانم‌تانسوچیلر صدراعظم سابق و وزیر خارجه فعلی تركیه از بام افتاده است و آنقدر بویش بالا گرفت كه مسئله در پارلمان آن كشور نیز مطرح و كمیته‌ای پارلمانی برای تحقیق اتهامات علیه وی تشكیل یافت‌. اما براساس گفته‌ی رئیس كمیته مذكور در ۱۵ جنوری ۱۹۹۷، ۸ نفر وابسته به حزب صدراعظم نجم‌الدین اربكان وحزب چیلر به طرفداری از چیلر رأی دادند و ۷ نفر متعلق به نماینده اپوزیسیون خواستار محاكمه وی شدند.

بدینترتیب زنی كه نه با «حجاب اسلامی‌» و «دلاق و برقع اسلامی‌» آشناست و نه به هیچیك از سیاستهای قرون وسطایی بنیادگرایان اسلامی تركیه بهایی قایل بوده و علاوتاً متهم است كه با سوءاستفاده از مقام و قدرت دولتی دهها میلیون دالر را زده است‌، به كمك برادران تركی ربانی‌، گلبدین‌، طالبان و سایر خاینان‌، از قرار گرفتن پشت میز محاكمه نجات یافت‌.

بنیادگرایان جنایتكار تا آنجا و آن زمان با اسلامِ ساخت خود به بازیگری می‌پردازند یا آنرا بسادگی در چشمهای خود فرومی‌برند كه منافع سیاسی و اقتصادی شان اقتضاء كند.

«علما» و «امیرالمؤمنین‌» عربی و طالبی‌

قرار گزارش روزنامه «مسلم‌» (۱۹ جون ۱۹۹۶)، ۱۲۰۰ نفر از به اصطلاح «علما» در ولایت كنر، جنگ سالار عربی بنام ابوعبداله محمد را كه اخیراً خود را «امیرالمؤمنین‌» اعلام كرده سزاوار مرگ دانستند. او متهم است كه لشكری متشكل از عربها و افغانها تشكیل داده و دست به فعالیتهای «اسرارآمیز» می‌زند و از آن مهمتر «امیرالمؤمنین‌» مولوی محمد عمرخان را به مصاف طلبیده و آن را دروغین خوانده‌است‌!

آن مزدوران جنگی و تروریستهای كثیف عرب كه سالها برای گلبدین و سیاف و ربانی و سایر خاینان جنگ جاسوسی و دلالی كردند، حالا كه رؤسای جیره دهنده‌ی خود را با برادران طالبی در حال روده كشیدن می‌بینند، میدان را آنقدر شغالی و جنگلی تشخیص داده‌اند كه هم لشكر درست می‌كنند و هم «امیرالمؤمنین‌» بازی‌.

راستی هم‌، تروریستهای فاسد عرب مقابل آن خاینان چرا كوتاه بیایند و از آن فعالیتهای جهادی نكنند؟ حتی اگر اینان ولایتی از افغانستان را شیخ نشینی «عربی‌» نام گذارند، كدامیك از میهنفروشان جهادی و غیر جهادی جرأت و منطق اعتراض را خواهد داشت‌؟ زیرا كه بنابر درك خاینان مذكور، «جهاد» فقط زمانی مطرح است كه كشور مورد حمله «كفار» قرار گیرد!

اعتصاب‌ زندانيان‌ تركيه‌ و شيپور تلايی‌ «حقوق‌ بشر»

‌ در ۲۹ ماه‌ جولای‌ خبرگزاری‌ فرانسه‌ گزارش‌ داد كه‌ زندانيان‌ مربوط‌ سازمان‌های‌ چپ‌ طرفدار ماركسيزم‌ ـ لنينيزم‌ به‌ يك‌ سلسله‌ شورش‌های‌ دامنه‌دار و اعتصاب‌ غذايی‌ ۶۹ روزه‌ در تركيه‌ دست‌ زدند تا خواست‌های‌ شان‌ را كه‌ شامل‌ بهبود شرايط‌ زندان‌، مراقبت‌های‌ طبی‌ بهتر، بستن‌ زندان‌ (۱)(Eskisehir) وغيره‌ می‌شد برآورده‌ سازند.

اعتصاب‌ غذايی‌ كه‌ در جريان‌ آن‌ ۱۲ زندانی‌ جان‌ خويش‌ را از دست‌ دادند و حدود ۲۰۰ زندانی‌ ديگر به‌ اغما رفتند، از جانب‌ سازمان‌های‌ چپ‌ سازماندهی‌ شده‌ بود و تا زمانی‌ خاتمه‌ نيافت‌ كه‌ دولت‌ مطالباتی‌ از آنان‌ را برآورده‌ ساخت‌.

از جمله‌ كسانيكه‌ در جريان‌ اعتصاب‌ جان‌ باختند، زن‌ ۲۲ ساله‌ای‌ بود موسوم‌ به‌ ايوی ‌اديل ‌اركمن‌ (Idil Erkmen Ayve) وابسته‌ به‌ يك‌ گروه‌ چپ‌.

نالان ‌دميرجيوگلو (Nalan Demircioglu) در مورد شوهرش‌، حسين‌ (Huseyin) كه‌ بعد از ۶۷ روز اعتصاب‌ غذا در سن‌ ۳۶ سالگی‌ جان‌ سپرد، خطاب‌ به‌ صدها نفری‌ كه‌ در بيرون‌ زندانی‌ واقع‌ در انقره‌ گرد آمده‌ بودند، گفت‌: «شوهرم‌ بخاطر امری‌ باشكوه‌ جان‌ داده‌ است‌. من‌ از اينكه‌ زن‌ يك‌ شهيد هستم‌، احساس‌ افتخار می‌كنم‌.»

راه‌ شفيقه ‌حبيبی‌، راه‌ زنان‌ ستمديده‌ی‌ ما نيست

بروز يكشنبه‌ حدود ۳۰۰ زن‌ كارمند راديوـ تلويزيون‌ دولتی‌ و شركت‌های‌ فلم‌ به‌ سخنگويی‌ خانم‌ شفيقه ‌حبيبی‌، از «حكومت‌ حكمتيار» تقاضا نمودند تا اجرای‌ تمامی‌ برنامه‌هايی‌ كه‌ زنان‌ كشور را از كار و فعاليت‌ باز می‌دارد متوقف‌ ساخته‌ شوند.

اما مسئله‌ اساسی‌ اين‌ است‌ كه‌ زنان‌ ما بايد حقوق‌ شان‌ را بگيرند نه‌ اينكه‌ آن‌ را از «مقامات‌» تقاضا نمايند و بايد مبارزه‌ بر حق‌ شان‌ با رنگ‌ تگدی‌ و زشت‌تر از آن‌، سازش‌ بااين‌ يا آن‌ جناح‌ حاكميت‌ اخوانی‌ آلوده‌ نگردد. ولی‌ در حرف‌های‌ شفيقه‌حبيبی‌، بوی‌ اين‌ آلودگی‌ بخوبی‌ بالاست‌:

«ما اين‌ گردهمايی‌ را براه‌ انداخته‌ايم‌ زيرا شايعاتی‌ موجود اند مبنی‌ بر اينكه‌ حكومت‌ حكمتيار می‌خواهد زنان‌ را از كار و شركت‌ در فعاليت‌های‌ اجتماعی‌ باز دارد. ما زنان‌ می‌خواهيم‌ در مورد خواست‌هايمان‌ بخاطر حقوق‌ خويش‌ سخن‌ گوييم‌ و اينكه‌ مقامات‌ به‌ اين‌ خواست‌ها گوش‌ فرا دهند و عكس‌العمل‌ نشان‌ دهند. هدف‌ ما اين‌ بود كه‌ شركت‌ زنان‌ در همه‌ زمينه‌های‌ زندگی‌ بخاطر ادامه‌ حيات‌ جامعه‌ ضروری‌ است‌ و اينكه‌ دولت‌ را هشدار دهيم‌ تا در مورد زنان‌ سياست‌های‌ سخت‌گيرانه‌ اتخاذ ننمايد.