پیشنهادی به غ‌. ملكزاده‌، فردی كه به بل‌كلنتن نامه نوشت‌



The US crimes in Iraq, 200000 Iraqi people were killed in the Gulf War
«فرشته نجات» در عظیم ترین آزمایشات سلاحهایش بیش از ۲۰۰ هزار عراقی بیگناه را کشت و به اثر تعزیرات شدید اقتصادی در این ۵ سال میلیونها کودک و بیمار عراقی از کمبود غذا و دارو جان سپرده اند.

من منحیث یك زن آزادیخواه از موضعگیری قاطع و افشاگرانه «پیام زن‌» نسبت به نامه ماری طبیبی به رئیس جمهور امریكا شدیداً پشتیبانی می‌كنم‌. اگر«پیام زن‌» به افشای رسوایی‌های ننگین ازینگونه نپردازد در حد نشریه‌ای سقوط می‌كند كه صرفاً پشت مردها و اشتباهات خیانت آمیز آنان را گرفته و اما زنان را هر چه بگویند و یا انجام دهند بخاطر فقط «گل روی‌» زن بودن شان معاف خواهد كرد.

قذافی و اردوی زنانش


معمر قذافی با اردوی زنانش
قذافی در کنار حسنی مبارک با بادیگار زنش

قذافی و اردوی زنانش

مهــریــه‌ (داستانی از جنایات رژیم سربکوبگر جمهوری اسلامی ایران)


رژیم ایران رژیمی نیست كه مسعود بهنود ها و چنگیز پهلوان ‌ها از طریق بی‌بی‌سی به مشاطه‌گری آن می‌پردازند. برای درك ماهیت «جمهوری اسلامی ایران‌» شاید همین كافی باشد كه نجیب‌اله لفرایی این جلادك «دپلمات‌»شده‌ی «رئیس جمهور» ربانی‌، عشق استقرار عین آن نظام را در افغانستان می‌كند.

در ایران اگر «تل‌سیاه‌»ها برای مهاجران تیره‌بخت ماست‌، زندانهای مخوف اوین وغیره برای دهها هزار زن و مرد آزادیخواه ایران است‌. زندانهایی كه در آنها «پاسداران اسلام‌» دختران باكره‌ی محكوم به اعدام را قبل از اجرای حكم مورد تجاوز قرار می‌دهند تا در آخرین روز زندگی شان «پاك‌» شده باشند!

داستان «مهریه‌» فقط گوشه‌ی كوچكی از نظام جهنمی «جمهوری اسلامی ایران‌» را به تصویر می‌كشد. «پیام زن‌»


باز هم در باره روشنفكران تسلیم‌طلب و خاین‌

پاسخ به نامه نفیسه ـ كابل‌،



قبل از پرداختن به جواب نامه‌ی خواهر ما، لازم می‌بینیم جهت روشن نمودن مطلب برای خوانندگان بخش‌هایی از نامه‌ی شان را بیاوریم‌:

«من در شماره ۴۴ "پیام زن‌" مطلبی را تحت عنوان "داكترجاوید از قهارعاصی تا سمنك‌پزی از سمنك‌پزی تا كجا؟" خواندم‌. اول اینكه موضوع خیلی پیچیده بود و من اصلاً پی نبردم كه آیا داكتر جاوید راجع به قهار عاصی سخن پردازی كرده و یا چه‌؟ دوم اینكه با خواندن مطلب مذكور بسیار متأثر شدم كه چرا قهارعاصی شاعر خوب را اینقدر بد و بیراه گفته‌اید. ما نمی‌توانیم قهارعاصی را صرف بخاطر اینكه شعری برای آوازخوانی سروده محكوم كنیم‌.

شما اكادمیسین‌ها، كاندید اكادمیسین ها و محقق‌ها را دست‌نشانده روسها خوانده‌ اید. اكادمیسین‌ها همه دست‌نشانده روس‌ها نیستند.

شما گفته اید كه عشق اساس و بنیاد ندارد. در حالیكه این مفكوره به نظرم غلط است‌. زیر اعشق یك امر طبیعی است و هر انسان این غریزه را داراست‌.»

خـواننـده عـزیـز نفیسه‌،

اگر اندك زحمت به خرج می‌دادید و مطلب «داكتر جاوید، از قهار عاصی تا سمنك پزی از سمنك پزی تا كجا؟» را با دقت می‌خواندید می‌توانستید به مضمون اصلی‌اش كه همانا افشای خصلت واقعی روشنفكران سازشكار است‌، پی ببرید.

سیلی‌ای بروی فاطمه گیلانی از سوی CCA

روزنامه «مسلم‌» در ۲ اگست ۱۹۹۶ از قول «مركز كمك برای افغانستان‌» (CCA) یكی از سازمانهای امدادی غیر دولتی مقیم پشاور نوشت كه مهاجران افغان در ۴۸ كمپ در صوبه سرحد بسر می‌برند كه تعداد شان به ۰۳۷۵۶۵/۱ می‌رسد در حالیكه حدود یك میلیون مهاجر دیگر راجستر شده در خارج كمپ‌ها درشهرهای مختلف پاكستان زندگی می‌كنند. از بین مهاجران راجستر شده چهار صدهزار آنان را كودكان زیر ۱۴ سال تشكیل می‌دهد. از این میان تنها ۴۲۵۴۳ پسر و دختر به كسب آموزش ابتدایی مشغول اند كه فقط ۹ درصد مجموع جمعیت كودكان مهاجر بشمار می‌روند. ۸۹ درصد بقیه كودكان نه مكتب می‌روند و نه پیشه‌آموزی می‌كنند.

احصائیه‌های تازه نشان می‌دهد كه ۳۸۹۱۳۷ كودك مهاجر در وركشاپ‌ها، هوتل‌های متصل سركها، موترشویی‌، زراعت‌، پاكسازی‌، بوت‌دوزی‌، پیشخدمتی‌، صنعت‌خانگی و زباله‌چینی مشغول‌اند.

سروی‌ای حاكی از آن است كه ۸۵ درصد مدارس مهاجران افغان در ساختمان‌های شكسته و ریخته قرار دارند. ۴۵ درصد مكاتب در هوای آزاد دایر می‌شوند. در هیچكدام از آنها از نصاب تعلیمی كه جز اصلی تعلیم و تربیه محسوب می‌شود خبری نیست‌. ۹۵ درصد شاگردان پس از گذراندن امتحانات صنف هشتم از ادامه تحصیل محروم‌اند. تنها یك درصد آنان به تحصیلات بیشتر دست می‌یابند كه آنهم مشروط به پرداخت مخارج آن می‌باشد.