اگر ورزشكاران‌ ما به‌ اعتراض‌ برخیزند

مطبوعات‌ پاكستان‌ در ۲۱ اكتبر ۱۹۹۸ خبر خنده‌آور و درعینحال‌ دردناكی‌ را انتشار دادند حاكی‌ از اینكه‌ ۳ نفر بوكسر افغان‌ از شركت‌ در مسابقه‌ای‌ جهانی‌ در كراچی‌ بازنگهداشته‌ شدند زیرا سه‌ ورزشكار مذكور ریش‌ داشتند و طبق‌ قواعد «انجمن‌ جهانی‌ بوكسنگ‌ غیرحرفه‌ای‌»، بالا شدن‌ در رینگ‌ با ریش‌ ممنوع‌ است‌.

تف‌ این‌ ریشخند و رسوایی‌ هم‌ كه‌ در دنیا نظیر نداشته‌ و نخواهد داشت‌، طبعاً بروی‌ «امارت‌» غیر انسانی‌ طالبان‌ می‌افتد. اما تأسف‌ و درد اینجاست‌ كه‌ چرا برخی‌ ورزشكاران‌ ما از آنقدر عزت‌ نفس‌ و شخصیت‌ و این‌ آگاهی‌ بسیار ابتدایی‌ برخوردار نیستند كه‌ شركت‌ در مسابقات‌ خارج‌ كشور ـصرفنظر از احیاناً پیروز شدن‌ ایشان‌ـ در درجه‌ اول‌ به‌ كسب‌ اعتبار برای‌ رژیم‌ غیرانسانی‌ طالبان‌ می‌انجامد. ورزشكاران‌ ما تنها زمانی‌ كه‌ از فرصت‌ حضور در مسابقات‌ جهانی‌، برای‌ فریاد كردن‌ عذاب‌ مردم‌ نگونبخت‌ شان‌ بر ضد بنیادگرایان‌ استفاده‌ كنند، مقام‌ قهرمانان‌ واقعی‌ و ارجمند را در تاریخ‌ ورزش‌ كشور احراز خواهند كرد.

!جنگ‌طلبی ‌خاینان جهادی و طالبی ‌را با مبارزه در راه سرنگونی ‌آنان پاسخ گوییم

افغانستان در سایه جهادیان و طالبان این نوكران بیگانه‌، به صورت میدان شغالی‌ای در آمده كه كشورهای مختلفی بر آن چشم دوخته اند و در این اواخر بیش از همه شاهد كشمكش‌ها و چانه‌زدن‌ها بر سر این سرزمین ویران بوده‌ایم‌.

امریكا زیر نام زدن جاسوس یاغی شده‌اش اسامه ‌بن‌لادن‌، كشور ما را هدف راكت كروز قرار داده و هموطنان بیگناه ما را به قتل می‌رساند تا به كشورهای همجوار و رقیبان غربی‌اش برساند كه افغانستان در بالاجیبش قرار دارد و نباید آرزوی حاكمیت بر آن را درسر بپرورانند. ایران كه ‌با پیشروی‌های طالبان‌، مزدبگیرانش را در شكست و درماندگی دید، زیر نام كشته شدن «دیپلمات‌» هایش‌، به نمایشات مسخره‌ای دست زد تا برای نوكرانش وقت كمایی كرده‌، آنان را دمی داده و هم توجه مردم ایران را از بحران‌های عمیق اجتماعی موجود منحرف سازد. و طالبان نیز به تحریك و با اتكا به بادران شان از جنگ با ایران صحبت به میان آوردند.

ما مدتها قبل گفتیم كه ربانی و داره‌اش با تمام تبلیغات ضد پاكستان نمی‌تواند مردم ما را به جنگ با این كشور بكشانند. این گفته در مورد طالبان نیز صادق است كه با بالا كردن هیچ گرد و باد شداد و غلاظ ناسیونالیستی قادر نخواهند شد مردم ما را به جنگ با ایران راضی سازند. همانگونه مردم ایران نیز از طالبان حاكم در كشور شان به جان رسیده اند و دیگر هرگز آلت دست آن رژیم نشده و به این جنگ تن نخواهند داد. توده‌های ایران وافغانستان زیر ستم بنیادگرایان دریافته اند كه تنها با سرنگونی جلادان مذهبی است كه می‌توان زنجیرها را از دست و پای خویش پاره كرد و بس‌. لذا به یقین می‌توان گفت كه درگیری احتمالی میان ایران و طالبان را توده‌ها و نیروهای آزادیخواه دو كشور در مسیری هدایت خواهند نمود كه منجر به سرنگونی هر دو نیروی تا مغز استخوان مرتجع و ضد مردمی گردد.

«دیپلمات‌»های‌ جهادی‌ به‌ اصل‌ خود باز می‌گردند

طبق‌ خبری‌ («نیوز»، ۶ اكتبر ۱۹۹۸)، چندین‌ نفر از «وزرا»ی‌ برهان‌الدین‌ ربانی‌ تقاضای‌ پناهندگی‌ به‌ كشورهای‌ غربی‌ را كرده‌ اند.

صدیق‌چكری‌ به‌ آسترالیا رفته‌ است‌. شمس‌الدین‌ باعث‌ به‌ اصطلاح‌ سكرتر اول‌ سفارت‌ افغانستان‌ در اسلام‌آباد از طریق‌ مالیزیا به‌ زیلاند نو رسید. عبدالقادرعلم‌ نماینده‌ ربانی‌ در پاكستان‌ و مسئول‌ دفتر جمعیت‌ اسلامی‌ در پشاور كه‌ برای‌ شركت‌ در مجلس‌ افغان‌ها به‌ بن‌ (آلمان‌) رفته‌ بود، دوباره‌ برنگشته‌ بلكه‌ هالند رفت‌ و از آن‌ كشور تقاضای‌ پناهندگی‌ كرد. داكتر رسول ‌طالب‌، نماینده‌ حزب‌ وحدت‌ كریم‌ خلیلی‌ در پشاور با هشتصدهزار دالر خود را به‌ امریكا رساند. سه‌ تن‌ دیگر از «دپیلمات‌»های‌ دوران‌ ربانی‌ نیز تقاضای‌ پناهندگی‌ به‌ غرب‌ را داده‌ اند: نورالهدی‌ سفیرربانی‌ درامارت‌ متحده‌عربی‌ كه‌ فعلاً وارد كالیفرنیا شده‌ است‌، محمداحمد «جنرال‌ قونسل‌» در جده‌ فعلاً در سیدنی‌ بسر می‌برد و عبدالاحد تاراشی‌ كه‌ سكرتر اول‌ سفارت‌ افغانستان‌ در كویت‌ بود اكنون‌ مقیم‌ آلمان‌ است‌.تمامی‌ این‌خاینان‌ جنایتكار از عاقبت‌ خود خبر بودند كه‌ اگر زمانی‌ به‌ دست‌ مردم‌ ما گرفتار آیند یا حتی‌ گیر برادران‌ طالبی‌ شان‌ بیفتند، با آنان‌ چگونه‌ و منحیث‌ كی‌ رفتار خواهد شد. اینست‌ كه‌ همه‌ با پول‌ های‌ كلانی‌ كه‌ زده‌ بودند (۸۰۰ هزار دالری‌ را كه‌ خاین‌ رسول‌ طالب‌ بالا رفته‌، كمترین‌ مقدار است‌) روز شماری‌ می‌كردند كه‌ به‌ كشورهای‌ غربی‌ بروند تا اگر در سرویس‌های‌ جاسوسی‌ امریكا، انگلستان‌ وغیره‌ كار و تضمین‌ نیافتند، همچون‌ سایر جنایتكاران‌ جنگی‌، با دالرهای‌ زدگی‌، زندگی‌ تجملی‌ و پر عشرتی‌ را بدور از چشم‌ مردم‌ ما در سرزمین‌های‌ مختلف‌ ادامه‌ دهند.

به‌ یقیین‌ آن‌ زمان‌ هم‌ رسیدنی‌ است‌ كه‌ بشنویم‌ «استاد» و باقیمانده‌ اعضای‌ «كابینه‌» و «دیپلمات‌»هایش‌ و نیز «طلبه‌كرام‌» در كشورهای‌ غربی‌ سوراخ‌ بپالند.

رسول‌ امین‌ خواستار چه‌ نوع‌ فاشیزم‌ است‌؟

پروفیسر عبدالرسول‌ امین‌ معرف‌ حضور خوانندگان‌ عزیز ماست‌. وی‌ همانیست‌ كه‌ از سر خطایی‌ انسانی‌ كلمه‌ «مبارزه‌ قاطع‌» را به‌ زبان‌ آورده‌ بود ولی‌ زمانی‌ كه‌ متوجه‌ شده‌ بود چه‌ اصطلاح‌ ضد «نظم‌ نوین‌ جهانی‌»، «كمونیستی‌»، «چپ‌»، «انقلابی‌» و «خطرناكی‌»، در گفتارش‌ راه‌ یافته‌، بلافاصله‌ از حاضران‌ در جلسه‌ به‌ سبب‌ بكاربرد آن‌ كلمه‌ وحشت‌انگیز، عذر خواهی‌ و لاحول‌ كرد! (ر. ش‌. «پیام‌ زن‌» شماره‌ ۴۴)

اخیراً او در مصاحبه‌ای‌ با «فرنتیرپست‌» (۷ فبروری‌ ۱۹۹۸) نكات‌ جالبی‌ اظهار داشته‌ كه‌ به‌ یك‌ خنده‌ می‌ارزند مخصوصاً كه‌ «پیام‌ زن‌» فاقد صفحه‌ «قتقتك‌» است‌.

پروفیسر ضمن‌ اشاره‌ به‌ ظاهرشاه‌ طلبی‌اش‌ از ۱۹۸۰ به‌ این‌ سو می‌گوید: «در جامعه‌ سنتی‌ افغانی‌ ما، شخصی‌ می‌تواند بر آنان‌ حكومت‌ كند كه‌ مافوق‌ هرگونه‌ انتقاد باشد. افغانستان‌ سرزمین‌ شهزادگان‌ است‌ و تنها شهزادگان‌ بر این‌ سرزمین‌ حاكم‌ بوده‌ می‌توانند.»

از فرمایشات‌ شیر محمد استانكزی‌ وزارت‌ خارجه‌ای

روزنامه‌ «فرنتیرپست‌» (۱ می‌ ۱۹۹۷) از زبان‌ شیرمحمد عباس‌ استانكزی‌ (۱) كه‌ خود را معاون‌ وزیر خارجه‌ افغانستان‌ می‌نامد، نوشت‌:

«شیرمحمد ضمن‌ محكوم‌ ساختن‌ ایران‌، با اشاره‌ به‌ تروریزم‌، طیاره‌ ربایی‌ و خرابكاری‌ به‌ عنوان‌ مثالهای‌ فعالیت‌های‌ غیر اسلامی‌ ایران‌ در كشورهای‌ دیگر مدعی‌ شد كه‌ تمام‌ دنیا می‌داند كه‌ ایران‌ چیست‌، دولت‌ آن‌ چیست‌ و سیاست‌ آنان‌ چیست‌.»

شیرخان‌ یقیناً می‌داند كه‌ رژیم‌ ایران‌ ید طولایی‌ در كشتار و اعمال‌ فاشیزم‌ دارد منتها دلش‌ می‌خواهد به‌ برادران‌ ایرانیش‌ توصیه‌ كند كه‌ قاچاق‌ چرس‌، هیروئین‌ و معاینه‌ روزمره‌ سنتهای‌ مردان‌ را در پیش‌ گیرند تا فعالیتهای‌ شان‌ اسلامی‌ ناب‌ شود.

او علاوه‌ می‌كند:

«قوانین‌ در مورد ریش‌ و زنان‌ بخشی‌ از "تصامیم‌ عاجل‌" است‌ به‌ خاطر تأمین‌ هویتی‌ مشترك‌ در كشوری‌ كه‌ بیش‌ از ۱۷ سال‌ درگیر جنگ‌ خونین‌ داخلی‌ بوده‌ است‌.»

باز هم‌ طالب‌ بچه‌ای‌ كه‌ پایش‌ در وزارت‌ خارجه‌ باز شده‌ می‌تواند بفهمد كه‌ ستمكاری‌ای‌ جانورمنشانه‌ نسبت‌ به‌ زنان‌ و انبوه‌ شدن‌ ریش‌ و پشم‌ مردان‌، هیچ‌ چیزی‌ به‌ كشوری‌ محتضر و مورد تجاوز فاشیست‌های‌ جهادی‌ و طالبی‌ قرار گرفته‌، به‌ ارمغان‌ نمی‌آرد؟ ولی‌ اربابان‌ استانكزی‌ها دستور داده‌ اند كه‌ ازین‌ «هویت‌ مشترك‌»ها توفان‌ برپا كنید تا چهره‌ مزدور تان‌ از چشم‌ مردم‌ پنهان‌ بماند؛ تا همیشه‌ رعب‌ و وحشت‌ را در دل‌های‌ مردم‌ زنده‌ نگهدارید؛ تا مردم‌ نگویند كه‌ شما تا دیروز نواله‌ خواران‌ پشت‌ دروازه‌ها، هیچ‌ «حرف‌ و طرحی‌» از خود ندارید!




یادداشت ها:

۱) معلوم‌ نیست‌ چرا این‌ آقا طالب‌، صفاتی‌ مانند متقی‌، خاكسار، آخند، آخندزاده‌، مجاهد، حقانی‌، حقجو، حق‌یار، شریعتیار و... را در نامش‌ اضافه‌ نمی‌كند كه‌ گویا شرط‌ لیدر بودن‌ و «طلبه‌ كرام‌» بودن‌ است‌!