كی از اسلام بیشتر می‌داند، طالبان یا رژیم خامنه‌ای‌؟

خبرگزاری فرانسه در ۱۰ اكتبر ۱۹۹۶ گزارش داد:

علی خامنه‌ای روز دوشنبه اسلام طالبی چاپ در افغانستان را تقبیح كرده و آن را مایه بدنامی دین خواند. او گفت‌: «دنیا آنچه را طالبان بنام اسلام انجام می‌دهند قبول ندارد. ما حتی نمی‌دانیم اینها راجع به اسلام چقدر می‌دانند.»

ولی جناب خامنه‌ای از یاد می‌برد كه نخستین و شدیدترین بدنامی را رژیم ایشان برای اسلام كمایی كرد و بعد هم پیروان و مؤیدان خاین و كثیف افغانی آن در افغانستان‌. یعنی ربانی‌، گلبدین‌، سیاف‌، مسعود، دوستم‌، خالص‌، مجددی و غیره اسلام را چیزی مرادف ترور، جلادی‌، رذالت‌، بیشرافتی‌، بی‌ناموسی‌، رهزنی‌، وابستگی مطلق و ارتجاع نمودند.

ولی طالبان بمثابه برادران هم مسلك و هم جبهه آن خاینان جنایتكار هنوز یك صدم دهشت و ستم و میهنفروشی آنان را هم انجام نداده و در آغاز كار اند.

Sara and Dara, Iranian Islamic Barbi girls
آیا «سارا» و «دارا» نام «گدی های اسلامی‌» ساخت ایران مورد قبول «طلبه كرام‌» خواهد بود؟

ایران در تلاش «اسلامی كردن‌» فحشاء‌

فاشیست‌های دینی در هر زمینه‌ای نیرنگ‌بازی‌های خود را دارند و ترویج فساد و فحشاء هم از این قاعده مستثنی نیست‌. بر همگان پیداست كه صیغه كردن صرفنظر از خوار شمردن زن همان فحشاء و تن‌فروشی است با پوشش و تایید مذهب‌.

بنیادگرایان حاكم در ایران بعد از ۱۹ سال «انقلاب اسلامی‌» كردن‌، برعكس همه گزافه‌گویی‌ها، هنوز هم نتوانسته‌اند نه میزان فحشاء را كاهش دهند و نه از معاشرت جوانان دختر وپسر قبل از ازدواج جلوگیری كنند. بناءً مصلحت را در آن دیده‌اند كه چنانچه بر بسیاری چیزها مهر «اسلامی‌» را كوبیده‌اند (اخیراً حتی گدی‌های اسلامی شان هم به بازار آمد)، صنعت فحشاء را نیز «اسلامی‌» بسازند.

خبرگزاری فرانسه در ۱۳ جنوری ۱۹۹۷ گزارش داد:

آیت‌اله محی‌الدین حائری شیرازی گفت كه دولت باید شریعت اسلامی را در مورد ازدواج مؤقتی معروف به صیغه‌، به مرحله اجرا درآرد.

صیغه به یك مرد و یك زن اجازه می‌دهد كه با انجام تشریفات مختصر مذهبی‌، با هم روابط جنسی داشته باشند. ازدواج مؤقتی برای مدت معینی است و گاهی می‌تواند حتی یك‌روزه باشد.

آیت‌اله شیرازی گفت‌: «جهت جلوگیری از انحراف جوانان‌، ما باید قانون شریعت را در مورد ازدواج عملی‌تر سازیم‌. این (قانون‌) باید مجاز گردد و نه تحریم‌.... در جامعه اسلامی مان‌، در برابر مناسبات نامشروع و پنهانی كه جوانان زیر پرده دوستی برقرار می‌سازند، ما باید به جستجوی راه چاره‌ای برآییم‌.»

و «راه حل‌» را این پهلوانان اسلام فقط در ترویج هر چه وسیعتر صیغه می‌یابند. ولی بنیادگرایان ایران نمی‌دانند كه بنای شان از بنیاد خراب است و اینگونه رنگ وروغن زدن‌ها از سرنگونی محتوم آن جلوگیری نخواهد كرد.



ربانی با بادار ایرانیش

آیا نابینایی گرفتار، كوری كثیف و مغروق را نجات داده می‌تواند؟


مزدوران مالیزیایی هم در افغانستان تعلیم می‌بینند

پشاور ـ مقامات پاكستانی سه چریك مالازیایی را كه در افغانستان آموزش دیده اند، زمانیكه از مرز پاكستان ـ افغانستان عبور می‌كردند دستگیر نمودند. مقامات ابراز داشتند كه افراد مذكور در سازمان دادن یك گروه افراطی در كشور شان دخیل خواهند بود.

.... هر سه فرد اعتراف كردند كه حدود چهار ماه همراه شماری از سایر هموطنان شان در ولایت خوست افغانستان تعلیمات چریكی دیده‌اند.

آنان هویت خود را غلط معرفی نموده بودند. اما طی یك یورش به لیلیه‌ی شان هویت اصلی آنان مشخص گردید. نصیراله‌بابر وزیرداخله پاكستان اظهار نمود: «مربیان افراد مذكور به آنان گفته بودند تا ملیت اصلی شان را فاش نكنند.» او اضافه كرد كه «یكچنین عناصری به بهانه‌ی جنگیدن در افغانستان یا سهمگیری در مبارزه آزادیخواهانه‌ی كشمیر می‌آیند.»

(«نیوز»، ۲۷ جنوری ۱۹۹۶)

سازمان ملل‌: میراث جامعه‌ی افغان در معرض تباهی كامل

نماینده‌ی سازمان ملل كه جهت سروی حقوق بشر در افغانستان اعزام گردید به «رنج و غم انسانی به شدت قابل توجهی كه به شكل قتل‌، ناپدید شدن‌ها و تحمیل شرایطی‌ كه ‌باعث ویرانی فزیكی می‌گردد» دست یافته است‌.

Dar-ul-Aman palace in Kabul
قصر دارالامان در اثر سگ جنگی های خاینان جهادی به ویرانه مبدل گردید.

گزارش می‌گوید كه مواد بنیادی حقوق بشر مثل حق زندگی‌، حق آزاد بودن از شكنجه و قساوت یا رفتار توهین‌آمیز، در افغانستان وجود ندارد.

آیا مزدوران وحدتی واقعاً بر ضد اربابان زبان باز كرده اند؟

روزنامه «مسلم‌» در ۳ سپتامبر ۱۹۹۶ گزارش داد كه «استاد محمد محقق رئیس حزب وحدت در مزارشریف‌، رساندن كمك های نظامی و مالی ایران به گروه اكبری را كه تحت نفوذ احمد شاه مسعود است‌، مایه ایجاد ناآرامی در منطقه نامیده است‌. او گفت كه در این رابطه به ایران اعتراض كرده است‌.»

این مزدورك مایل است مردم او را «اعتراض‌»چی مقابل رژیم ایران بشناسند. اما نمی‌داند كه واقعیت «اعتراض‌»اش جز ناز و نخره‌ای نفرت‌انگیز در برابر اربابانش نیست تا آنان را به دست كشیدن بیشتر و گرمتر بر سر و روی خود جلب كرده و انباق اكبری و گروهش را جاسوسانی بی‌وفا وانمود سازد.

محمد محقق باید بداند كه طویله خیانتكاریها و جنایت‌پیشگی‌ها و وابستگی شخص او و گروه خلیلی و اكبری و غیره آنقدر كثیف و متعفن است كه میلیونها بار از اینگونه گرانفروشی‌های بیشرمانه مقابل صاحبان ایرانی زیر نام «اعتراض‌» قادر نخواهد بود آنها را ذره‌ای هم پاك كنند. مردم ما همانطوریكه هزاره سوزیهای سیاف در كانتینرها را نخواهند بخشید، بیرل های پر از چشم های كشیده شده‌ی مردم بی‌گناه غیر هزاره توسط مزاری‌، خلیلی‌، آقای محقق و غیره همدستان را نیز بدون مجازاتی شایسته نخواهند گذارد.