داکتر ذاکر نایک مدافع طالبان

داکتر ذاکر نایک مشهور پاکستانی را بسیاری از مردم افغانستان به خوبی می‌شناسند بخصوص مهاجران ما در آن کشور. این فرد که موعظه‌های اسلامی‌اش را همواره با کرتی و پتلون و حتی نکتایی انجام می‌دهد، براساس فلمی در «یوتیوپ» مدعی می‌شود که فلم «راوا» که طالبی را در حال قمچین زدن به زنان نشان می‌دهد، ساختگی است زیرا او از یک زوج مالیزیایی که داکتر هستند و مدت‌ها در افغانستان بوده اند، شنیده که فردی که زنان را با وحشت شلاق‌کش می‌کند طالب نیست زیرا دستار او به شیوه طالبان بسته نشده است!

جالب است که آقای داکتر ذاکر نایک در همین کلپ اظهار می‌نماید که نمی‌خواهد از طالبان دفاع کند ولی حقیقت را باید گفت!

داکتر ذاکرنایک داکتر ذاکرنایک نکتایی‌پوش مدافع طالبان

اما یک کودک هم می‌تواند بفهمد که آقای ذاکر نایک، که از لحاظ ایدئولوژیک هیچ اختلافی با وحوش طالبی ندارد، با «ساختگی» خواندن این کلپ ماسکش را دریده و خودش را به عنوان مدافع برادران دینی جنایتکار طالبی‌اش ثابت می‌سازد؛ و در عین حال همه به ریش یک چنین دفاع می‌خندند که هیچ اعتباری به یاغیان مذهبی قرون وسطایی نمی‌تواند به بار آرد.

فرض کنیم این کلپ «راوا» ساختگی است. آیا آقای خطیب از خود سوال کرده که «راوا» با جعل آن چه چیز را می‌خواسته به دست آرد جز افشای شقاوت ضد انسانی و زن ستیزانه طالبان؟

در این صورت باید داکتر ذاکر نایک اگر تعقل اندکی به خرج می‌داد می‌فهمید که همین «راوا» کلپ‌هایی از صحنه‌های اعدام زرمینه و قصاص‌هایی را هم تهیه کرد که دنیا را تکان دادند، صرفنظر از صدها کلپ و عکس حاکی از وحشت طالبان که حاصل کار دیگران اند. پس چه نیازی «راوا» را وا می‌داشت که با وجود آن همه مستندات و جنایتکاری‌های طالبان، زحمت ساختن کلپی شلاق زدن به زنان را به خود دهد؟

بوی شلاق زدن‌های طالبان به زنان به بهانه‌های مختلف و شلاق زدن مردان برای راندن آنان به طرف مساجد و از این قبیل آن چنان بالا گرفته بود و آن قدر مطلب و عکس در مورد وجود داشت که جعل کلپی چند ثانیه‌ای موضوعیت‌اش برای «راوا» یا هر سازمان و فردی در کره زمین را از دست می‌داد.

مگر اعدام زرمینه‌ها، قطع انگشتان دست رنگ ناخن خورده، قصاص و اعدام در ملأعام،‌ «مجرمان» را با سر و صورت سیاه کرده در سرک‌ها گرداندن، تجاوز به دخترکان و پسران صغیر، «اعدام» رادیو و تلویزیون و کاست، منع عکس و فلم،‌ بستن دروازه‌های موسسات تعلیمی و صدها تبهکاری و بیشرافتی‌های دیگر، کمتر از شلاق زدن زنان اهمیت داشتند و نمی‌توانستند چهره کثیف طالبان را به دنیا معرفی نمایند که «راوا» باید به جعل کلپی درباره آن می‌پرداخت؟

مسخره‌تر از همه «دلیل» ذاکر نایک و دوستان مالیزیایی‌اش در «اثبات» جعلی بودن کلپ است: شخصی که شلاق می‌زند به شیوه طالبان لنگی به سر ندارد؟

باز هم ذاکر نایک اگر در حد یک طالب ضد علم و فرهنگ و با تفکری قرون وسطایی تنزل نمی‌کرد باید از خود می‌پرسید که وقتی کسی به جعل یک چنان کلپی بپردازد به اولین و پیش‌پا افتاده‌ترین نکته‌ای که توجه می‌کند به‌ شـکل و شمـایـل در آوردن یک طالب شلاقکار است و مخصوصاً لنگی زدن او؟ کدام احمق ممکن است فلمی از شلاق زدن طالبان جعل کند و از یاد ببرد که این جنایتکاران مذهبی چگونه لنگی می‌بندند؟

داکترذاکر نایک با این اتهام کودکانه‌اش به «راوا» نمی‌تواند ذره‌ای آبرو برای طالبان کمایی کند. او اگر بخواهد تاریخ و سیمای پرخون و خیانت و بی‌ناموسی و ستمکاری برای برادران فاشیست مذهبی‌اش سفیده مالی نماید، باید همه‌ی کلپ‌ها، تصاویر و نوشته‌های «راوا» و رسانه‌های دنیا درباره جنایت‌های طالبان را ساختگی و دروغی بخواند.

و فرضاً هیچ سندی از تبهکاری و استبداد طالبی وجود نمی‌داشت، آقای ذاکر نایک با این روسیاهی ابدی انکارناپذیر چه می‌کند که برادران طالبی‌اش از آسمان به زمین نازل نشدند بلکه همانند مافیای جهادی «اتحاد شمال»، مخلوق «آی اس آی» و «سی آی ای» و قاچاقبران هیروئین اند؟

داکتر ذاکر نایک به دفاع از چنان پدیده‌ای سیاه و پرخون و خیانت کمر بسته که پتلون و کرتی و نکتایی‌اش را پاره پاره کرده و او را لچ و لق و نافش را بسته به ناف طالبان فاشیست به نمایش می‌گذارد. داکتر ذاکرنایک نمی‌داند که گیریم حتی یک کلپ، تصویر و سندی دیگر از جنایت‌های طالبان در دنیا موجود نمی‌بود، تنها خون مجسمه‌ بودای بامیان، اجمل نقشبندی و زرمینه کافیست که مردم افغانستان و مردم آزادیخواه پاکستان و جهان آنان را هرگز نبخشیده و آنان و کلیه مدافعان ریاکار شان را همانند برادران دینی جهادی و اربابان منطقه‌ای و جهانی شان به مثابه ننگ بشریت عدالت پسند و ترقیخواه یکبار و برای همیشه از سر راه بردارند.