فوزیه کوفی قاچاقبر و برادران فاسدتر از خودش را بشناسید!

فوزیه کوفی فرزند عبدالرحمن کوفی از ولسوالی کوفآب بدخشان است. اسم فوزیه کوفی اصلا «حوری نقاب» بود و از مریم کوفی، «قندی گل»، اما وقتی به کابل آمدند، نام های عصری‌تر برای خود انتخاب کردند. عبدالرحمن کوفی از وکیلان دوران ظاهرشاه بود که بنابر روایت مردم، مرد دهن‌پاره و زن‌باره‌ وقت خود بود که در بسیاری از قریه‌های زادگاهش یک زن داشته و عمرش را با جنگ، دعوا و فحاشی با هم‌نوعان خود سپری کرد.

پدر، برادران و دیگر اعضای خانواده فوزیه کوفی هیچ کدام موضع و جبهه سیاسی مشخص در هیچ یک از حکومت‌های گذشته نداشته و چه در نظام‌های گذشته و چه در زمان حاضر یک مشت افراد ابن‌الوقت و پله‌بین بوده‌اند که با عوض شدن نظام‌ها اینها نیز جامه عوض کرده‌اند. ظاهرشاهی بودند، ستمی شدند، بعداً خلقی شدند و وقتی خلقی‌ها سقوط کردند مجاهد شدند. حالا که حکومت متشکل از همه‌ی اینها بر سر قدرت است ضمن این که طرف سنگین پله ترازو را می‌نگرند، همچنان گاه بسوی تنظیم‌ها می‌غلتند و گاهی «مدافع حقوق زن» و «دموکرات» می‌شوند.


فوزیه کوفی قاچاقبر و برادران فاسدتر از خودش را بشناسید!

فوزیه کوفی نماینده مردم بدخشان نه بلکه نماینده مافیای مواد مخدر و دشمن درجه یک مردم بدخشان است که با استفاده از موقف پارلمانی خویش کشتی مافیایی خود را به گردش می‌آورد. ادعای دفاع از حقوق زن خانم کوفی شبیه ادعای دفاع از اسلام تنظیم‌های جهادی و ادعای دفاع از حقوق بشر تجاوزکاران غربیست که چیزی جز خیانت، جنایت، پامالی حقوق دیگران، قاچاق مواد مخدر، همدستی با دزدان و رهزنان منطقه‌ای و بین‌المللی معنی و مفهوم دیگری ندارد. بناءً با این اوصاف او هیچ تفاوتی با خاینان حزبی، جمعیتی، خلقی و پرچمی و جنایتکاران دین‌دار و بی‌دین، پرپشم‌ و بی‌پشم و مونث و مذکر سرزمین بخت‌برگشته‌ی ما ندارد.

فوزیه کوفی
فوزیه کوفی

بیشترین اعضای خانواده فوزیه کوفی قاچاقبر مواد مخدر، ستمگر و ناقض حقوق بشر اند. آنان با زور پول و اسلحه و به پشتیبانی خواهران شان فوزیه کوفی و مریم کوفی در پارلمان افغانستان، دست به هر پستی و پلیدی می‌زنند. به استثنای دو مورد گرفتاری و به زندان افتیدن برادرانش در جریان انتقال مواد مخدر که کوشش‌های فراوان تلفنی فوزیه کوفی بخاطر رهایی آنان موثر واقع نشد، بقیه اوقات فوزیه کوفی و مریم کوفی با وسایط ترانسپورتی و ارتباطات دولتی خود همیشه در کنار آنان بوده و راه را برای قاچاقبری‌ها و جنایات‌شان هموار نموده‌اند. اینان با وجودی که در حضور دیگران از یک دیگر اظهار تنفر می‌نمایند ولی تجربه و شواهد نشان می‌دهد که هر یک بسان حلقه‌ای از زنجیر مکمل همدیگر اند. یکی در نقش بازوی نظامی و تروریستی، دیگری در نقش وکیل پارلمان ولی با عین هدف: تحکیم و تقویه بزنس و قدرت خانوادگی کوفی.

امروز فوزیه و برادران دزد و قاچاقبرش به بخشی از معضلات مردم بدخشان مبدل شده‌اند. انواع بی‌‌عدالتی‌ها، ظلم و ستم، قاچاقبری‌ها، قتل و اختطافات‌ها، مردم آزاری‌ها، سلب حق کار از جوانان مستعد و ‌بی‌واسطه و جابجا نمودن کمپاینران خود به عوض آنان و... توسط خانواده کوفی سازمان داده می‌شود که البته قاچاقبران و متخلفان سایر ولایات نیز در کنارشان قرار دارند. با نیرنگ و حیله پروژه می‌گیرند؛ به نالایقان واسطه می‌شوند؛ مجرمین جنایی و قاچاقبران مواد مخدر را از زندان‌ها می‌رهانند؛ با تقلب و رشوه و خریدن افراد رای بدست ‌آورده و مخالفان را ترور می‌نمایند؛ در بدل نصب افراد در پست‌های مهم دولتی پول می‌ستانند (پول‌ستانی فوزیه کوفی از اراکین نظامی امنیتی و سرحدی ولسوالی‌های درواز بدخشان اخیراً افشاء گردید و نام‌های افراد و مبالغ پول در سایت‌های مختلف و صفحات فیسبوک به نشر رسید.)(١)؛ وغیره. فوزیه کوفی در تمام تقرری‌های ولایت بدخشان از ملازم مکتب گرفته تا والی بشکل مستقیم و غیرمستقیم دست‌درازی و مداخله دارد.

مریم کوفی خواهر فوزیه کوفی
مریم کوفی

فوزیه کوفی این زن هزارچهره وقتی پشت تربیون رسانه‌ّها حضور می‌یابد بنابر اقتضای زمان و خواست بادارانش دموکرات می‌شود و از خاطرات مبارزات به‌اصطلاح فیمینستی خود دروغ‌هایی را سرهم‌بندی کرده کتاب می‌نویسد تا مردم غرب را که از اوضاع و احوال افغانستان و خیانت های این زن بی‌خبر اند فریب دهد، اما وقتی فیض‌آباد می‌آید، با تحسین از برهان‌الدین ربانی زن‌ستیز و بنیادگرا می‌پردازد و در کنار جنرال نذیر محمد که دستش به غصب هزاران جریب زمین و عزت صدها دختر بدخشی آلوده است می‌نشیند و عیاشی می‌کند.

مریم کوفی خواهر فوزیه کوفی و وکیل در ولسی جرگه نیز شریک جرم وی بوده به فعالیت‌های غیرقانونی و مافیایی متهم است. نور احمد مشهور به مولوی عبدالرب ئیس سابق شورای ولایتی بدخشان (شوهر خواهر فوزیه کوفی) به تاریخ ٢٩ اسد ١٣٩٣ با ٢٩٤ کیلوگرام تریاک در ولسوالی کشم ولایت بدخشان دستگیر شد.

چنانچه قبلا ذکر شد دو برادر کوفی در جریان قاچاق مواد مخدر دست بسته دستگیر و تا هنوز در زندان بسر می‌برند. سایر برادرانش مثل عنایت‌الله کوفی، مجیب‌الرحمن کوفی و نادرشاه کوفی از مشهورترین سران مافیا در درواز بدخشان بشمار می‌روند.

همانند سران جنایتکارش، رای فوزیه کوفی که بر اساس آن به پارلمان راه یافته، پاک و شفاف نه بلکه نتیجه نیرنگ‌ها، رشوه‌ها و حمایت قاچاقچیان مواد مخدر می‌باشد. او در واقع یک جنگسالار و هیرویین‌سالار زن در پارلمان گندیده افغانستان است.

حاجی جمعه یکی از قاچاقبران حرفوی و آدمکشان مشهور ولسوالی درایم ولایت بدخشان بود. نام‌برده مسولیت کمپاین دور اول انتخاباتی فوزیه کوفی را به عهده داشت که با تقلب‌هایش حدود ١٦٠٠-١٨٠٠ رای به صندوق فوزیه کوفی ریخت. چندی بعد حاجی جمعه با ٢٠ پاکت هیروئین در پوسته تلاشی کندز دستگیر و به کابل منتقل گردید ولی به اثر سعی و کوشش فوزیه کوفی به زودترین فرصت رها شد.

حاجی جمعه از زلمی مجددی یکی دیگر از وکیلان بدخشان که سابقه طولانی دشمنی با قوماندان ملک (قوماندان محلی ولسوالی کران و منجان که معدن لاجورد را زیر کنترول دارد) دستور گرفت تا ملک را نابود نماید. نامبرده در ماه جوزای سال ١٣٩٤ حینی که دست بر ماشه قوماندان ملک را هدف گرفته بود، از طرف محافظین وی دستگیر و جابجا به قتل می‌رسد.

منطقه درواز ‌های بدخشان که شامل پنج ولسوالی می‌شود در امتداد دریای آمو هم‌سرحد با تاجکستان موقعیت دارند. انتقال و عبور و مرور به مرکز بدخشان از سه ولسوالی این منطقه و کوف‌آب که نادرشاه برادر فوزیه کوفی در آن حاکم است صورت می‌گیرد. این پنج ولسوالی که خواهان و کوف‌آب مهمترین آنها بشمار می‌روند، دهلیز خلوت خاندان کوفی و شبکه مافیایی آنان است. سود عظیم قاچاق مواد مخدر، اسلحه، مشروبات الکلی و غیره که در مرز‌های این ولسوالی‌ها صورت ‌می‌گیرد، اکثراً به دامن اینان می‌ریزد.

پنج ولسوالی نامبرده که به لحاظ صادرات و واردات با روسیه و اروپا از اهمیت فوق‌العاده برخوردار است، تحت کنترول تام کوفی‌ها می‌باشد که روابط تنگاتنگ با قاچاقبران تاجک و روس دارند. این امر موقف فوزیه و برادرانش را نزد افرادی نظیر قسیم فهیم، گل آغا شیرزوی، ظاهر قدیر و سرداران مافیا بشدت تقویت بخشیده و دست باز در تقرری‌ها،‌ استفاده از هلیکوپترهای دولتی، تاسیسات به نام انجیو و شرکت ساختمانی، بدست آوردن پروژه‌ها و غیره می‌دهد.

نادر شاه برادر فوزیه کوفی
نادر شاه برادر فوزیه کوفی

حتی از لابلای صحبت‌ها و چشم‌دید اهالی این ولسوالی‌ها به قضایای بی‌شمار قاچاقبری‌ها، بزورگیری‌ها، تهدید کردن‌ها، بی‌‌ بندوباری‌ها، اختطاف‌ها، کشتن‌ها و... تک تک خاندان کوفی پی می‌برید.

ولسوالی‌های نام‌برده با بزرگ‌ترین چراگاه‌ها، علفچرها و ایلاق‌های بی‌طول و عرض، سالانه میزبان هزاران رمه مواشی مردم می‌باشد.

نادرشاه برادر فوزیه کوفی از هر رمه که به چرا‌گاه‌هایش می‌آید سالانه ٣٥-٥٠ هزار افغانی می‌ستاند. رمه‌داران از ترس مانند یک اصل پذیرفته‌شده هر ساله به نادرشاه ولسوال کوف‌آب، که به امر فوزیه کوفی مقرر گردیده است پول می‌پردازند. نادرشاه علاوه بر اخذ این مبالغ، هنگام ورود هر رمه به ساحه علفچرهایش در آغاز سال نقداً ٥ هزار افغانی و دو راس گوسفند نیز اخذ می‌کند که با آمدن صدها رمه درآمد آن به مبلغ هنگفتی می‌رسد.

فوزیه کوفی و خانواده‌اش در طول چندین دهه اخیر برای غصب هر چه بیشتر ساحات علفچرها و حاکم شدن بر امور زندگی مردم این ولسوالی‌ها با قوماندانان و قدرت‌های کوچک مناطق مختلف این ولسوالی‌ها همیشه درگیر بوده‌اند و خون‌های فراوانی در این درگیری‌ها به زمین ریخته شده است.

اعتراضات مردم دروازهای بدخشان علیه خانواده فوزیه کوفی

دروازهای بدخشان همه ساله شاهد یک یا دو مظاهر علیه برادران فوزیه کوفی می‌باشد، چون این خانواده در همه امور به حق مردم دست‌درازی و تجاوز می‌کنند. آنها غیر از اینکه عواید این مناطق را به جیب می‌زنند، همچنان به عزت مردم تجاوز می‌کنند و اکثراً غرور آنها را با نیرنگ‌های مختلف زیرپا می‌گذارند، مثلاً مجیب‌الرحمن کوفی (برادر فوزیه) خانمی را اختطاف نموده به منطقه خود برد اما با وجود شکایتی که صورت گرفت نه ارگان‌های امنیتی و نه هم اداره ولسوالی به حرف شکایت‌کنندگان گوش فرا دادند.

ماجرای اختطاف زن متذکره از این قرار بود که فردی بنام نادرشاه خواهانی که قوماندان و سلاح‌بدست منطقه می‌باشد یکی از دشمنانش را به قتل ‌رسانده بعدا تصمیم می‌گیرد تا خانم مقتول را با خود ببرد. ولی قبل اینکه به این عمل شنیع اقدام نماید مجیب‌الرحمن داخل خانه مقتول گردیده و خانم را که شوهرش را نادرشاه خواهانی به قتل رساند با خود می‌برد.

در دور اول کمپاین انتخاباتی نادرشاه کوفی، شاه درواز را تهدید می‌نماید تا دست از کاندیداتوری بکشد. شاه درواز از ترس نادرشاه سلاح‌بدست، دست از کاندیداتوری کشید.

نادرشاه دو پل کانکریتی را که بالای دریای کوف آب اعمار می‌گردید تا مسیر موتر را به ولسوالی های شکی، نسی، ماه می باز نماید برای مدت سه سال به تعویق انداخت، چون در صورت تکمیل پل بازار ولسوالی کوف‌آب از رونق می‌افتاد و سودهای کلانی از چنگش بیرون می‌شد.

برادران نادرشاه مخفیانه به دفتر یا خانه حریفانی که عصیان می‌کنند و مردم را به مبارزه علیه جنایات اینها دعوت می‌نماید مواد مخدر تعبیه می‌نمایند و بعداً پولیس را برای دستگیری آنها می فرستند و به این طریق حریفان خود را از سر راه خود دور می سازند که مردم شاهد این چنین رویداد بوده اند.

بدون شک مردم در مقابل جنایات کوفی‌ها خاموش ننشسته و گاه‌گاهی دست به اعتراضات گسترده‌ای زده‌اند.

اما به علت دوری و انزوا و مسدود بودن راه‌های مواصلاتی و از همه مهمتر حکمفرما بودن این خانواده در اکثریت پست‌های مهم دولتی، معترضان با سانسور شدید و یا حذف کامل اخبار این چنینی مواجه می‌شوند.

در سال ۲۰۰۹ مردم ولسوالی خواهان علیه ولسوال که برادر دیگر فوزیه کوفی بود اعتراض کردند و وجود نجس او را از سرنوشت خود دور ساختند. دلیل موفقیت مردم این بود که آنها صدای خویش را از طریق رسانه‌ها بلند کردند ولی بعدها از طرف فوزیه کوفی کوشش صورت گرفت تا از پژواک خروش مردم در رسانه‌ّها جلوگیری نماید و اعتراضات آنها را به شکلی از اشکال به هیچ بدل نماید.

نادرشاه اخیراً بخاطر فرونشاندن و سرکوب صدای حق‌طلبانه اکثریت مردم این ولسوالی‌ها، با برچسب زدن و رابطه دادن معترضان به تروریست‌های طالبی و دریافت کمک از نیروهای امنیتی دولتی آنان را سرکوب نمود.

از سگ جنگی های برادران فوزیه کوفی

مولوی غلام‌الله یکی از مخالفان نادرشاه بود که با هیچ اقدام نظامی و تهدید آرام نمی‌گرفت. وی با استفاده از تضادهای فوزیه کوفی با زلمی مجددی (وکیل دیگر بدخشان)، به کمک‌ زلمی مجددی دست به اعتراضات گسترده مسلحانه علیه نادرشاه زد. تاجایی که نزدیک بود گلیم ظلم و استبداد خاندان عبدالرحمن کوفی را برچیند، ولی از اثر توطئه‌ها و دسیسه‌چینی‌های شیادانه فوزیه و برادرانش و ارتباطی که اینان در دولت فاسد کابل دارند، تاب نیاورد و فراری شد. یکی از توطئه‌های نادرشاه کوفی علیه او قرار ذیل است:

نادرشاه کوفی سه باب مکتب در ولسوالی کوف‌آب را آتش زد و شایعه ‌انداخت که مولوی غلام‌الله که طالبی و ضد مکتب می‌باشد این کار را انجام داده است. نادرشاه با این کار خود می‌خواست تا دولت قضیه حریفان و دشمنان او را جدی گرفته دست به اقدام قانونی و عملی علیه حریفان سیاسی او بزنند. دولت هم به کمک نادرشاه کوفی شتافت و به اثر فشارهای سنگین نظامی که به مولوی غلام‌الله وارد نمود او را وادار به تسلیم نمود.

مولوی غلام‌الله به فیض‌آباد آمد تا به زندگی نورمال خود ادامه دهد، ولی فیض‌آباد جای امن برایش نگردید. او بارها مورد آزار و اذیت لومپن‌های نادرشاه و خواهرش فوزیه کوفی قرار گرفت.

جان آغا یکتن از لومپن‌های فوزیه کوفی در فیض‌آباد یکی از شب‌ها به خانه مولوی غلام‌الله حمله برده او را اختطاف نموده به شکل غیر انسانی مورد شکنجه قرار می‌دهد که در اثر آن ماه‌ها را در بستر مریضی سپری نمود. غلام‌الله از دست جان‌آغا به ارگانهای امنیتی و قضایی شکایت می‌کند که در نتیجه این اختطافگر دستگیر گردید اما بعد از مدت کوتاهی به همکاری فوزیه کوفی از بند رها گردید.

نمونه‌هایی از دزدی‌های کوفی

قریه پای مزار کوف آب
قریه پای مزار کوف آب

فوزیه کمک‌های عاجلی را که از سفارت‌ها و موسسات خارجی بنام زلزله‌زده‌ها، سیلاب‌زده‌ها، برف‌کوچ‌زده‌ها و... بدست می‌آورد به آن مناطقی می‌فرستد که بیشترین رای را گرفته است. او با استفاده از فرصت‌هایی چون حوادث طبیعی در بدخشان، هیلکوپترهای دولتی را در خدمت ‌گرفته و با رشوه دادن مثلا کارتن شراب به پیلوت‌ها از پروژه‌های شخصی خود در منطقه درواز دیدن می‌نماید.

اکثر پروژه‌های ساختمانی پنج ولسوالی درواز بدخشان که توسط انجیو‌ها و شرکت‌های ساختمانی برادران فوزیه کوفی فند بدست می‌آورند، بشکل ناقص و نیمه‌تمام اجرا می‌شوند تا بعداً با استفاده از افرادی که خود در مقامات گماشته‌اند آنها را تکمیل و تبلیغ نماید. نمونه‌هایی ‌از آنها:

مکتب پای‌مزار کوف‌آب بدخشان یکی از صدها مکتبی است که شاگردان آن در فضای باز زیر خیمه و آفتاب سوزان و باد و باران درس می‌خوانند. گفته می‌شود که روزی فوزیه کوفی با یک زن خارجی سوار بر هلیکوپتر به ساحه این مکتب فرود می‌آیند. با مشاهده وضعیت اسفبار شاگردان این خارجی وعده اعمار یک باب مکتب را به شاگردان و اهالی قریه می‌دهد.

در حدود چهار سال قبل زن خارجی‌ای که احتمالا کارمند سفارت ایتالیا است مبلغی را جهت اعمار یک باب مکتب که حاوی تعمیر هشت صنف پخته، تشناب‌ها، دیوار احاطه، میز و چوکی، سهولت‌های آب آشامیدنی و... به فوزیه کوفی می‌دهد تا از طریق یکی از شرکت‌های ساختمانی کار آنرا عملا ً آغاز نماید. فوزیه کوفی در قدم نخست موارد مهم مانند دیوار احاطه، تشناب و چاه آب را از پروژه حذف و پول آنرا به جیب می‌زند ولی به این مقدار هم اکتفا نکرده و با وارد ساختن یک سلسله تغییرات بجای سیخ گول و سمنت و کانکریت از مواد ساختمانی محلی سنگ و ریگ استفاده کرد.

فوزیه کوفی از مجموع پول اخذ کرده از سفارت ایتالیا، حدود یک‌صد و ده هزار دالر امریکایی را جدا می‌نماید و با یک نقشه تعمیر سنگی هشت صنفی، بدون در جریان گذاشتن ادارات ذیربط و رعایت اصول تدارکاتی بدست خواهر زاده‌اش حیات‌الله می‌دهد تا کار اعمار پروژه را با استاد کار محلی‌ای به شکل تیکه قرارداد بدهد. پس از چندی کار توقف می‌یابد. مردم وقتی دلیل آن را از استادکار محلی جویا می‌شوند وی استدلال می‌کند که فوزیه کوفی ٢٠ هزار دالر قسط اخیر را نپرداخته و من از کار دست کشیده‌ام. بیشتر از سه سال است که کار اعمار پروژه مکتب پای مزار کوف‌آب ولایت بدخشان در مرحله‌ای که در تصویر مشاهده می‌کنید نیمه‌تمام باقیست.


مکتب پای مزار کوف آب
تعمیر نا تکمیل مکتب پای مزار کوف آب که در بیرون آن شاگردان در فضای باز زیر خیمه و آفتاب سوزان و باد و باران درس می‌خوانند.

مکتب پای مزار کوف آب
یکی از صنوف مکتب که تمام کارهای بعد از پوشش آن تکمیل نشده ولی برای کتمان وضعیت واقعی آن میزوچوکی هایی را فقط بخاطر نمایش در آن جابجا کرده اند. شاگردان مکتب به دلیل عدم تکمیلی مکتب هنوز مثل سابق داخل خیمه ها درس میخوانند.

مکتب پای مزار کوف آب
تصاویری از داخل و نمای بیرونی مکتب:‌ در و دیوار آن به پایه اکمال نرسیده و چون ویرانه‌ای غیر قابل استفاده باقی مانده است.

حرامزادگی‌های فوزیه کوفی با این زدوبندها خاتمه نمی‌یابد. فوزیه با استفاده از موقف خود در صدد تکمیلی پروژه از منابع دیگر می‌برآید.

اسناد فوق درخواستی‌ای است که شرکت اعمارکننده مکتب پای‌مزار به هدایت فوزیه کوفی تهیه نموده و امضا‌های مردم محل را در زیر آن گنجانیده تا به ادرات ذیربط نشان دهد که مسئله تکمیل پروژه نه از طرف شرکت قراردادی بلکه از طرف مردم پیشنهاد شده است. اوراق به کمک ارتباطات فوزیه کوفی در وزارت معارف طی مراحل شده تا مسئله رسیدگی به عریضه مردم وانمود شده و به بشکل «قانونی» بودجه دیگری برای کارهای متباقی پروژه اختصاص یابد. این زن کوشید با جعل‌کاری و ورق‌بازی‌های فراوان بالای اصل قضیه خاک پاشیده و آنرا توسط دونر دیگر انجام دهد و در آخر با نمایش تصاویر به دونر اصلی چنین بنمایاند که پروژه موفقانه به اتمام رسیده و به این شکل اخذ فندهای دیگر را زمینه‌سازی نماید.


اسناد پروژه فوزیه کوفی


اسناد پروژه فوزیه کوفی

وزیر معارف وقت فاروق وردک هم بی‌‌‌اعتنا به حقیقت قضیه و اسناد موجود و یا حتی طی مراحل، پیشنهاد فوزیه را پذیرفته و به ادارات ذی‌صلاح امر داد تا کارهای باقیمانده مکتب را از بودجه پروژهای نیمه‌کاره بانک جهانی که در سال ١٣٩٢ پروژه‌سازی می‌شد تکمیل گردد.

فوزیه کوفی در اثر این قضیه و سایر حرف ناشنوی‌های رییس معارف عقده‌مند شده و این زمینه‌ساز بروز تشنجات بعدی میان هر دو گردید. دقیقاً از آن به بعد فوزیه کوفی مسایل بی‌‌‌ربط را بهانه قرار داده می‌کوشید تا رییس معارف را از وظیفه برکنار نماید که البته بحران انتخاباتی باعث شد تا توت به مراد دل فوزیه خانم نپزد.

غصب پول‌های شهرک «خَرُش» توسط فوزیه و نادرشاه کوفی:

بدخشان ولایت کوهستانی‌ای است که مردمانش هرازگاهی مورد قهر طبیعت قرار گرفته و زندگی ساده و ابتدایی روستایی شان را از دست می‌دهند. لغزش قریه‌ها، بارندگی‌های مداوم برف و باران و یا زلزله آسیب‌های جبران‌ناپذیری به زندگی اهالی وارد می‌کند. اگر از یک طرف آفات طبیعی مدام بستر ماتم را در زندگی آنان پهن می‌سازد، از طرف دیگر برای مافیای حاکم در بدخشان که خاندان کوفی بخش مهمی از آن بحساب می‌آید پول و شادی می‌آورد. حادثه قریه آب باریک بدخشان نمونه خوبی برای صحت این مدعا بشمار می‌رود ولی در ذیل نمونه دیگری ذکر می‌شود که خیلی تاسف بار است.

«خرش» یکی از دهکده‌های ولسوالی کوف‌آب بدخشان است. قرار بود در آنجا شهرکی برای بیجاشدگان زلزله اعمار گردد. اتاق‌های بی‌‌‌در و پلندری را که در تصویر می‌بینید نمای «شهرک»ی است که پول کامل آن به دسترس فوزیه و برادرش نادرشاه ولسوال کوف‌آب قرار گرفته است.


شهرک که برای زلزله زده های قریه خرش اعمار گردیده است
شهرک که برای زلزله زده های قریه خرش اعمار گردیده است.

دهکده خرش در اوایل حکومت کرزی به اثر زلزله تخریب و هزاران نفر بی‌خانمان شدند. ریاست ضد حوادث بدخشان بعد از بازدید از این دهکده و اخذ عرایض پی‌درپی اهالی آن موضوع را به سایر ارگان‌ها گزارش می‌دهند تا بالاخره پول گزافی از سفارت‌های خارجی برای اعمار آن اختصاص یافته و مستقیما بدست فوزیه و نادرشاه قرار می‌گیرد. آنان مقداری سنگ‌ را توسط خود مردم روی هم قرار دادند و چندین اتاق آغل مانند اعمار نمودند تا به خارجی‌ها و «دونر» نشان داده باشند که کار اعمار شهرک در آینده نزدیک تکمیل می‌شود. اما به مجرد اخذ مکمل پول کارهای اعمار شهرک را نا تکمیل رها کردند. با وجودی که این خاینان بالغ بر سه صد هزار دالر امریکایی پول شهرک را به جیب زدند، ولی بخاطر توجیه دزدی‌های خویش افواهاتی براه انداختند که گویا هنوز تمام پول بدست نیامده تا متباقی کار شهرک به پایان رسد.

مردم محل از مبلغ واقعی پول و نیز مساحت و کیفیت ساختمان‌هایی که برای این شهرک در نظر گرفته شده بود بی‌‌‌خبر اند.

چندین سال از این حادثه می‌گذرد ولی کار اعمار شهرک هنوز که هنوز است در همین وضعیت قرار دارد. مردم که شناخت کامل از فامیل مافیایی کوفی دارند، حکم می‌کنند که اینان پول‌های تعمیر خانه‌های شان را دزدیدند. اگر چه بیجاشدگان بارها خواستار رسیدگی قانونی به شکایات خویش شدند ولی از آنجایی که تمامی قوماندانان امنیه، ولسوالان و سایر مامورین ولسوالی ماه‌می، ولسوالی شکی، ولسوالی کوف، ولسوالی خواهان، ولسوالی نسی و غیره بواسطه خود فوزیه کوفی تعیین می‌شوند و روسای ارگا‌ن‌ها قضایی در مرکز ولایت نیز به اشاره او حرکت می‌کنند، هرگز اعتراضات شان به جایی نرسیده و صداهای شان زیر زده می‌شود.

به جیب زدن پول مکتب فرغامبول:

اعمار مکتب فرغامبول که در قریه‌ای به همین نام در ولسوالی یفتل‌پایان ولایت بدخشان موقعیت دارد، توسط شرکت ساختمانی انعام‌الله لطیفی آغاز و بعد از مدت طولانی مورد بهره‌برداری قرار گرفت.

فوزیه کوفی فند این پروژه (١٢٩٠٠٠ یورو) را از طریق انجیوی «نهاد حفاظت و مصونیت اجتماعی» از سفارت ایتالیا اخذ و با یک سلسله تغییرات در کیفیت پروژه و کم‌کاری در اصل قرارداد (استفاده از بلوک سمنتی با کیفیت پایین بجای خشت پخته،‌ کم کردن مساحت مکتب به اندازه سه اتاق، کاهش دیوار احاطه ٤٠٠ متره به ۲۰۰ متره، پایین آوردن کیفیت کار در تشناب‌ها و میز و چوکی و...)، به تاریخ ١٥ سپتامبر ٢٠١٤ مبلغ ٩٧٠٠٠ هزار دالر امریکایی را به شرکت انعام‌الله لطیفی سپرد. سنگ تهداب پروژه توسط خود فوزیه کوفی با حضور سایر «مقامات» ولایت بدخشان گذاشته شد.

پس از چندی مکتب عملاً با دیوار احاطه نیمه‌کاره رها شد. با تغییرات قابل ملاحظه برخلاف نقشه به نفع شرکت قراردادی به وجود آمده است.

فوزیه کوفی با اینگونه خاک به چشم مردم زدن‌های خود میخواهد هم «لعل» پول و هم دل مردم را بدست آورد. وی پول ناشی از تغییرات در این پروژه را که بیشتر از ٥٠ هزار دالر امریکایی می‌شود به جیب می‌زند و با فریبکاری به اهالی مظلوم می‌نمایاند که در پی خدمت مخلصانه برایشان بوده است.

داستان های خیانت‌ها و پلیدی های فوزیه کوفی و خانواده مافیایی او طولانی‌تر از آنست که در یک گزارش بتوان به شرح تمامی آنها پرداخت. امیدوارم مردم و بخصوص خارجی‌ها او را در از روی مصاحبه‌های فریبنده و حرفهای عوامفریبانه‌اش نه، بلکه از روی اعمال ننگین‌اش محک زنند و بدانند که او هیچ فرق ماهوی با جنگسالاران جانی نداشته مسبب تباهی مردم بدخشان است و بس.




یادداشت ها:

(١) اسنادی که در صفحات فیسبوک به نشر رسید گواه آنست که فوزیه کوفی در طول دوازده سال در بدل گماردن افراد به پست‌هایی در ولسوالی خواهان و کوف‌آب ولایت بدخشان پول های کلانی به چنگ آورده است. او در بدل نصب افراد به پست های قومندانی امنیه، آمر جنایی و غیره مبالغ هنگفتی پول از این افراد بصورت سالانه به دست می‌آورد و اگر این پول قطع گردید، برای آنان بهانه‌ای تراشید آنان را از وظیفه منفک می‌کند. پ