هستند عدهای كه از سر انفعال و جبن مرگبار، به مبارزهی شجاعانهی «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» به دیده شك نگریسته و خاینانه این برچسپ را میزنند كه «زیر كاسهی شعارهای تند و تیز "راوا" باید نیم كاسهای باشد!» اما صرفنظر از دشواریهای متعدد امنیتی كه روزمره تجربه میكنیم، رویداد پایان تظاهرات ۸ ثور امسال، مخصوصاً لگدیست بردهان مفتریان ترسو و ضد انقلابی مذكور.
«جمعیت انقلابی زنان افغانستان» پس از حمله مأموران استخباراتی پاكستان، فوری سازمان عفو بینالملل، برخی سازمانهای آزدیخواه و مطبوعات پاكستان، ایران، افغانستان و چند كشور دیگر را در جریان گذاشت. ما ضمن دریافت پیامهای همبستگی از سازمانها و افراد مختلف آگاه شدیم كه تاكنون نامههای بیشمار همبستگی با «راوا» هم از سوی آن دوستان، عنوانی وزراتهای خارجه و داخله پاكستان مواصلت كرده است.
چون متن نامه قبلاً وسیعاً انتشار یافته است، درینجا فقط به آوردن بخشهایی از آن اكتفا میكنیم.
روز ۲۸ اپریل ۱۹۹۷ «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) به مناسبت سالگرد سیاهروز های ۷ و ۸ ثور تظاهراتی را در اسلامآباد جهت افشاء و محكوم ساختن باندهای خاین جهادی و طالبان به راه انداخت. اما در ختم تظاهرات عدهای سوار بر موتر، به یاری پلیس پاكستان چند تن از افرادی را كه در زمینههای تكنیكی در تظاهرات به ما كمك نموده بودند، با خشونت و دشنامهای پست و غلیظ مورد بازخواست قرار داده و سرانجام یكی از آنان را در موتر انداخته و به محلی در اسلامآباد برده و در حالیكه دستها و پاهایش را بسته بودند به سختی لت و كوب كرده از او میخواستند درباره سخنگویان «راوا» و آدرسهای شان حرف بزند و اینكه «راوا» چرا علیه طالبان كه «قهرمانان اسلام» اند به مخالفت میپردازد و...
پس از آنكه همكار ما با وصف ضرب و شتم شدید اظهار بیاطلاعی میكند، او را ذریعه موتری در جنگلهای نزدیك حومه اسلامآباد رها میسازند.
از نظر ما این عمل آدمربایانه، ادامه تهدید مولوی رفیعاله مؤذن علیه «راوا» نقض صریح حقوق بشر و نقض قانون اساسی پاكستان میباشد كه عاملان آن باید بمثابه مزدوران طالبان و توطئهگران ضد «راوا» این یگانه سازمان سازشناپذیر راه دموكراسی و تأمین حقوق زنان، شناسایی شده و مورد بازخواست قرار گیرند.
«راوا» از ابتدا تا حال مقابل حاكمیت چنان باندهایی رزمیده كه امروز بوی جنایات و رذالتها و بیناموسیهای شان دنیا را فرا گرفته و مشخصاً طالبان چنان بربریتی بخصوص علیه زنان، از خود به نمایش گذاشتهاند كه حتی روی دولتهای ایران و عربستان را هم از شرم سرخ كردهاند.
در گذشته نیروهای مطرود در پاكستان از ما میخواستند تا علیه گلبدین و سایر سركردههای خاین جهادی فعالیت نداشته باشیم یا اینكه لااقل لحن ما علیه آنان شدید نباشد، لیكن حالا كه تمام آن بنیادگرایان جانی تفی شده و به روی نیروهای مذكور افتاد، اینك فكر میكنند با تكیه روی طالبان، بر خر مراد شان سوار شدهاند. اما اینها از یاد میبرند كه دل ملت افغانستان مثل دیگر ملل روی زمین برای آزادی، دموكراسی، رفاه و ترقی میتپد و این ملت هرگز مقدراتش را به دست كسانی نخواهد سپرد كه مكتب را «دروازه دوزخ» رادیو را «صندوقچه شیطان»، تلویزیون را «آیینه شیطان» میخوانند؛ خبر از منفجر ساختن پرارجترین آثار تاریخی ما میدهند؛ زنان را به طرز وحشیانه و بیسابقهای از حق كار و تحصیل محروم گردانیده و حتی روی حمام را هم بر آنان میبندند؛ و بالاخره ملت افغانستان با آنكه درد كارد جهادیهای جنایتكار را تا مغز استخوان حس میكند، هزگز آنقدر تنزل نخواهد كرد كه مقدراتش را به دست كسانی بسپرد كه نمیدانند رهبر امریكا شاه است یا رئیس جمهور!
هیچ نیرو و فردی در پاكستان یا هر كشور دیگر كه دوستدار مردم افغانستان باشد، به خود اجازه نمیدهد لحظهای هم از نیروهای ضد آزادی، ضد علم، ضد فرهنگ و ضد زن چون طالبان به حمایت برخیزد.
در شرایط حاضر یگانه معیار همدردی و حسن نیت با مردم ما نه تهدید «راوا» یا سازمانهای نظیر آن، بلكه مخالفت پیگیر در عمل و نظر علیه نیروهایی است كه كشور ما را به گورستانی بدل كرده و در تلاشاند تا در آنجا چرخ تاریخ را به عقب برگردانند.
ماتاخون در بدن داریم وتا وجدان ما نخفتهاست ازمبارزه علیه طالبان و برادران جهادی شان و باند دوستم از پا نمیایستیم. رهبر و همرزمانی از ما جان خود را در راه پیكار ضد فاشیزم مذهبی فدا كردند. ما هم بیرق آنان را بیهراس و تاآخر تا سرحد نثارخون مابه زمین نخواهیم گذاشت.
ما مجدداً ازكلیه تشكلها و شخصیتهای آزادیخواه، دموكراسی طلب و طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان میخواهیم به حمایت از «راوا» برخاسته و به توطئهگران ضد «راوا» بفهمانند كه با دفاع از نیرویی ماورای ارتجاعی طالبان كه دین اسلام را به بازی گرفته و بشدت مورد سوء استفاده قرار میدهند، جز اینكه برای مردم و كشور پاكستان سرافكندگی و ننگی نازدودنی به بار آرند، كار دیگری از پیش نخواهند برد.