قیام قهرمانانه مردم نیپاله علیه خاینان   back title of Payam-e-Zan
پشت جلد این شماره «پیام زن»

نیپال بین چین و هند واقع و مثل افغانستان كوهستانی و محاط به خشكه است. مساحت آن كوچكتر ولی مثل افغانستان جمعیتی حدود ۲۵ ملیون و مثل افغانستان بیش از %۷۰ بیسواد و مثل افغانستان دارای كمترین درآمد سرانه در جهان می باشد. مردم این كشور كه همانند افغانستان قرنهاست زیر سلطه ی رژیم های سلطنتی فاسد و ضد مردمی رنج می كشند و نتوانستند با اتكا به سال ها مبارزه پارلمانی تغییری در حیات پر درد خود ببینند، در ۱۹۹۶ تحت رهبری حزب كمونیست مائویستی نیپال به مبارزه مسلحانه روی آوردند. در دهسال اخیر مناطق متعددی تحت كنترول این حزب درآمده است. ستمكاری و وابستگی و عیش مشتی اعضای سلطنت و كارمندان عالیرتبه دولتی و در مقابل فقر و به جان آمدن توده ها هفت حزب مترقی به شمول حزب مائویستی را برانگیخت تا با هم متحد شده و در راس خیزش ملیون ها تن از مردم نیپال در شهرها و دهات قرار گیرند كه بی اعتنا به اعلان حكومت نظامی در میدان ها و خیابان ها برآمده فریاد نابودی رژیم را سر دهند. مردم كه علت اصلی تمام عقب ماندگی ها و تیره بختی های خود را در وجود نظام سلطنتی می بینند، سرنگونی آن و ایجاد جمهوری دموكراتیك را در راس شعارهای شان دارند. شاهِ هراسان كه مثل هر حاكم جبار و خاین نمی خواهد به میل خود از مقامش بگذرد، گویی صدای انقلاب را نشنیده باشد، گفت كه حاضر است هر فردی را كه هفت حزب برگزینند به عنوان صدراعظم قبول كند! ‌اما توده ها او را تمسخر كرده و گفته اند كه جز به رفتن او و سلطنتش به هیچ چیزی راضی نیستند. او اخیراً باز هم عقب نشسته و اعلام داشت كه پارلمان را (پارلمانی را كه خود منحل نموده بود) احیا می كند. این موضوع موجب شده است تا برخی از احزاب و گروه هایی از مردم به پیروزی تا همین حد اكتفا كنند. اما حزب كمونیست مائویست طالب سرنگونی بدون چون و چرای شاه و نظام فئودالی، پوسیده و غدارش بوده و از خطر سازشكاری هشدار می دهد.

از جوشش بیسابقه ی انقلاب در نیپال، حكومت هندوستان نیز به شدت بیمناك ‌شده و می داند كه پیروزی مردم در نیپال موجب تقویت معنوی هر چه بیشتر نیروهای درگیر نبرد مسلحانه در هندوستان خواهد شد. در واقع غرش توفان مردم در نیپال در حالی كه همه ی قدرت های جهانی زورگو و مرتجع و ضد مردمی را به شدت سراسیمه ساخته است، چشم و دل مردم ستمكشیده در پنج قاره را روشنایی و گرما و امید می بخشد.

واژگونی قریب الوقوع رژیم نیپال، بند از بند خاینان بنیادگرا و همدستان شان در افغانستان را نیز جدا می كند. اما جنایتكاران حاكم خوشحال اند از اینكه در كشور ما هنوز حزبی نیرومند و پر نفوذ توده ای موجود نیست تا گلوی آنان را هم در طنابی بپیچند كه گلوی شاه نیپال را خواهد فشرد.

خوبست نیپال از نجاست ملاعمر و اسامه و گلبدین به دور بود وگرنه سخنگویان محترم دولت افغانستان و رسانه های محترم تر خادی – جهادی و دنباله رو بلافاصله «دست بیگانه» ‌و «طالبان» ‌را در انقلاب جاری آن مشاهده می فرمودند!

فروزان باد ستاره ی دموكراسی و عدالت اجتماعی در نیپال!