امریکا از گلبدین محتضر و بو گرفته دوباره سگ شکاری می‌سازد!

امریکا بالاخره تصمیم گرفت تا مولود پلشت‌اش گلبدین، قاتل هزاران هموطن و صد‌ها روشنفکر آزادیخواه و انقلابی کشور ما را که هنگام جنگ مقاومت ضدروسی زیر بال خود گرفته بود و سهم بزرگی از کمک‌های مالی و تسلیحاتی را به کامش می‌ریخت، به جمع خاینان ملی در دولت کابل افزوده و بدینترتیب کلکسیون سرجنایتکاران را در دولت جهادی ـ مافیایی غنی ـ عبدالله تکمیل کند.

ما مکررا گفته‌ایم که برای امریکا اشک و خون مردم افغانستان ذره‌ای اهمیت ندارد. امریکای بنیادگرا‌پرور جهت پیشبرد سیاست‌ّهای شوم و تجاوزگرانه خود در ۱۵ سال گذشته سرنوشت مردم و وطن ما را به دلالان تبهکار خود سیاف، محقق، قانونی، فهیم، خلیلی، دوستم، اسماعیل، ملاتره‌خیل، عبدالله، ربانی و وحوش طالبی سپرد. با آنکه دولت فاسد و پرجاسوس کرزی و غنی مملو از آدمکشان معروف گلبدینی‌ ـ‌ فاروق وردک، کریم خرم،‌ هادی ارغندیوال، عمر داوودزی،‌ محمد خان، جمعه خان همدرد، وحیدالله سباوون، حلیم فدایی و...ـ بوده است، لیکن حالا قصاب کابل با گرفتن امتیازات از جمله مصونیت قضایی، نصب بیشتر سگ‌های دیوانه‌اش در دولت، مشوره دادن در اکثر مسایل و حذف نام خود و تروریست‌هایش از لیست سیاه سازمان ملل، به کابل شهر سوگوار و نمناک از خون قربانیان باندش قدم خواهد گذاشت.

هفت و هشت ثوری‌های جانی عوامل سیهروزی مردم ما!

داغ های ننگین هشت و هفت ثور را با مبارزه قاطع ضد بنیادگرایی از دامان تاریخ خویش بزداییم!




۲۳ سال قبل در هشتم ثور دار و دسته‌‌های جنایتکار جهادی که چهارده سال تمام توسط کشورهای غربی در راس شان امریکا و ارتجاع منطقه مانند پاکستان، ایران و عربستان سعودی تجهیز و تسلیح شده بودند، در کابل به قدرت رسیدند و با ددمنشی‌های بی‌‌نظیر حمام خون را در کشور برپا کردند. خوکان بنیادگرا به رهبری سیاف، گلبدین، مسعود، مزاری، ربانی، دوستم، فهیم، قانونی، اسماعیل، محسنی، محقق، خلیلی، ملاعزت، بسم‌الله، عبدالله، عطا، زلمی‌توفان و ده‌ها جانی دیگر انبارهای پر از اسلحه، خزاین دولتی و دارایی‌های ملی را از سران خلق و پرچم تسلیم شدند. در ازای این کار، اکثر رهبران وطنفروش و جنایتکار حزب‌ دموکراتیک خلق که آغازگران بربادی و ویرانی کشور ما بودند، از سوی دولت مجاهدین مورد «عفو عمومی» قرار گرفتند و با اخذ ویزا به کشورهای اروپایی پناهنده شدند. در حالی که هزاران هموطن بی‌دفاع ما در سگ‌جنگی و تاراج جهادی‌ها گیر ماندند.

فرخنده در آتش جانیان سوخت، بنیادگرایان باید در آتش خشم مردم ما بسوزند!

تا زمانی که این دم و دستگاه خون و خیانت با سیل عصیانگر مردمی سرنگون نشود مردم افغانستان شاهد جنایات تکاندهنده‌تر و هولناکتر از این خواهد بود

کابلیان در هفته قبل یکبار دیگر وحشت، بربریت و زن‌ستیزی نوع جهادی‌ و هتلری را شاهد بودند، فرخنده دختر جوان در روز روشن و در حضور پولیس توسط جمعی ناانسان، بی‌غیرت و بی‌ناموس لت و پار گردید و بعد جسدش سوزانیده شد. با تمام زن‌ستیزی که طی چند دهه گذشته‌ توسط خاینان بنیادگرای جهادی و طالبی بر زنان کشور ما روا رفته است، حداقل در صد سال اخیر چنین حادثه‌‌ی وحشتناکی را ناظر نبوده‌ایم. سوالی که ذهن هر فرد آگاه و باوجدان این سرزمین را به خود مشغول می‌کند این است که چرا باوجود تبلیغات کرکننده زیر نام «حقوق زن» و سرازیر شدن میلیاردها دالربه این منظور، شاهد این گونه بربریت بی‌مانند در برابر زنان افغان هستیم. جواب واضح است؛ زیرا طی چهارده سال امریکا ضدزن‌ترین و جنایتکارترین افراد را در دولت‌ دست‌نشانده‌‌‌اش جابجا کرده آنان را از محاکمه و پاسخگویی معافیت بخشید. حادثه فرخنده هرگز نمی‌توانست اتفاق افتد مگر این که عاملان آن حمایت همه‌جانبه در دورن حکومت فاسد و مافیایی‌ـ‌جهادی کابل را نمی‌داشتند. سگ‌چوچه‌هایی مانند شرف بغلانی، ثاقب عابدی، حبیب ده‌افغانان و دیگر قاتلان هرگز قادر به انجام همچون ددمنشی نبودند مگر اینکه حمایت عبدالله، سیاف، اسماعیل، قانونی، خلیلی، دوستم، امرالله صالح، عطا، ضیا مسعود، محقق، صلاح‌الدین ربانی، احمدخان و دیگر سرجنایتکاران را در دولت ساخت امریکا نمی‌داشتند.

«انتخابات» جنایتکاران: سگ زرد برادر شغال

عده‌ای از عمال «سی.آی.ای» و سگهای دست‌آموز جنایتکاران به تقلید عق‌آور از رژیم ایران، انتخابات را «حماسه» خواندند و از شرکت میلیونها تن در آن سخن گفتند. اما دیری نگذشت که بوی «حماسه» بالا شد و معلوم گردید که مثل انتخابات قبلی پر از تقلب و دست بردن جنایت‌سالاران بوده است. ما همیشه تأکید کرده‌ایم که انتخابات در شرایط اشغال و تسلط پلیدترین دژخیمان جهادی و نوکران امریکا جز بازی و عوامفریبی و تحکیم دولت پوشالی نمی‌تواند باشد. شرکت بخش‌هایی از مردم در آن هم به علت امید بستن به تغییری در عالم یأس و بی‌پناهی و در عینحال فقدان جنبش وسیع انقلابی می‌باشد. و زمانی تا که حرکتی سرتاسری و توده‌ای با رهبری‌ای انقلابی پدید نیامده است، وضع بر همین منوال خواهد بود و جنایت‌سالاران با نمایش «انتخابات» ریاست جمهوری و پارلمان وغیره مردم را فریب داده و بر گرده‌ی آنان سوار خواهند ماند. لیکن با وصف ضعف نیروهای انقلابی، مردم به تجربه خود هم به ماهیت انتخابات و بی‌اثر بودن آن در درمان هزار و یک رنج و مصیبت شان پی خواهند برد.

عاملان فجایع هشت و هفت ثور تا کنون حاکم اند

داغ های ننگین هفتم و هشتم ثور را با نابودی عاملان آن‌ها از تقویم خواهیم زدود!






«سیاه‌تر از هفت ثور، هشت ثور» شعاری بود که «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) با دیدن وحشت و بربریت باندهای جهادی در ۱۳۷۲ سر داد. این شعار بیانگر تنفر آن هموطنان ما بود که در نخستین روزهای حاکمیت شوم گرگان جهادی در کابل گفتند «هفت خر تانرا بگیرید، گاو ما را پس دهید». باندهای آدمکش بنیادگرای گلبدین، سیاف، ربانی، مسعود، مزاری وغیره به حکم اربابان پلید شان کابل زیبا را به ویرانکده‌ و کشتارگاهی مبدل کردند که کابوسش با گذشت بیست سال از ذهن مردم ما پاک نشده است.