روزهای ماتم ملی هفت و هشت ثور امسال همزمان است با انجام غداری عظیم دیگر امریکا پس از بر تخت نشاندن سرسفاکان جهادی سیاف، ربانی، فهیم، ظاهر قدیر، عبدالله، دوستم، اسماعیل، عطامحمد، محقق، قانونی، خلیلی وغیره به دنبال سقوط مزدوران طالبی.
همان طوری که از سوی ما و دیگر نیروهای آزادیخواه پیشبینی میشد، امریکا پس از حذف طالبان از لیست دشمنانش حال تلاش دارد تا زیر نام صلح این قاتلان جانی هزاران جوان افغان و پادوان پلید پاکستان و قطر و عربستان را در کنار برادران جهادی شان در افغانستان نصب نماید تا مانند باند تروریست گلبدین هار نقش پاسدار سرسپرده و همیشگی منافع سیاسی و اقتصادی دولت تجاوزگر را در سرزمین ما به عهده گیرند. بدون تریدی مردم ما در آرزوی صلح میسوزند اما صلحی که بین آدمکشان و دزدان بوده و به قیمت تضرع و امتیاز دادن به مزدوران بیگانه مثل طالبان تمام شود، به معنی باز شدن مجدد دروازه دوزخیست که طالبان طی امارت اسلامی خود مردم ما را در آن عذابکش کرده بودند. این گونه «صلح» از همان ابتدا آبستن جنگهای خانمانسوزتر و برباددهندهتر خواهد بود. امریکا خیانت جدیدش را توسط خلیلزاد و دلالی کرزی، جلادان جهادی و عناصر فرومایهای چون انورالحق احدی، عزیز رفیع، شهنوازتنی، ثریا دلیل، حبیبه سرابی، عمر زاخیلوال، نیلاب مبارز، حفیظ منصور، اورزلا اشرف، غفور لیوال، لطیف پدرام، زلمی رسول، داکتر عالمه، جاوید کوهستانی، شهلا فرید، نورالحق علومی، رنگین سپنتا، سیما سمر و... عمله جامعه مدنی و نظایر آنان چه در مسکو و چه در دوحه یا هر مکان دیگر عملی میسازد. خلاف ادعای بیشرمانه و رذیلانهی فوزیه کوفی طالبان خونآشام ذرهای فرق ماهوی ننموده و به قول این زن زینتالمجلسی«جالب» نشدهاند. پلنگ هیچگاه خالهایش را تغییر نمیدهد. وقتی طالبان به صورت مشترک یا مستقل به حکومت برسند، چنانچه سیاف در سالهای خون و خیانت جهادیها گفت کابلِ کافر باید بسوزد، با تکیه بر امربالمعروف و سایر نهادها و فرامین خود از زنان و مردان پیر و جوان به سختی انتقام خواهند گرفت. برخورد بردهوار عناصر سرکاری و خودفروخته که برای رسیدن به مقام و چوکی از هرگونه ناموس و شرف و حیثیت خود تیر بوده و با بیشرافتی کممانندی به امر ارباب و پدرخوانده خود خلیلزاد مقابل طالبان زانو زده و پس از کمایی افتخار فشردن دست خونپر طالبان، پشت آنان نماز میخوانند، این جلادان را جریتر ساخته و به حمله بر مردم ما و تقدیم کامل افغانستان به مالکان پاکستانی شان ترغیب میکند. در این میان اشرف غنی که مزه سیلی پرتحقیر امریکا به رویش را چشیده و ساخت و پاختهای زبونانهاش با باند عطا و محقق کاری را از پیش نبرده، در حالی که وطنفروشان طالبی روزانه دهها و صدها تن سرباز و افراد غیرنظامی را کشته و ولسوالیهایی را یکی بعد دیگری سوزانده و چاپیده و اهالی بیپناه را آواره و دربدر میکنند، او و مشاوران احمقش با تقلای رقتانگیزی برای نشستن بر سر میز مذاکره با طالبان هر دری را کوبیده و به اندازهای در این تگدی دستپاچه پیش میروند که کار به تعیین گروه ۲۵۰ نفره میانجامد که در نتیجه حتی مورد تمسخر طالبان «آیاسآی» قرار میگیرند. البته هیچکس از دولتی پوشالی فاقد پایه تودهای و حداقل رنگ ملی و آغشته با مکروب بنیادگرایان و تکنوکراتهای شیر «سیا» خورده که فقط بلدند نکتایی هر چه کلانتر زده و حتی شیوه حرف زدن شان را از سخنگویان امریکایی میمونوار تقلید کنند، توقع ندارد که بخواهد یا بتواند ضمن تصفیه قاطع تبهکاران و فاسدان در دولت، مردم را مسلح ساخته و به جنگی فیصلهکن برای پاک کردن دامان افغانستان از لوث طالبان و داعشیان و سایر تروریستها فرا بخواند. این کار تنها با قیام سرتاسری مردم ما تحقق یافتنی است که با طرد و قلع و قمع بیدریغ کلیه سرجانیان چهار دهه از صفوف خود، بیرق استقلال، آزادی و دموکراسی را بر فراز افغانستان اسیر و زخمی دست اراذل مذهبی و غیرمذهبی که پستان «سیا» و «آیاسآی» و رژیمهای مخوف فاشیستی دینی ایران و عربستان و قطر را در حلق دارند برافرازند. این محض شعار دادن نیست. هم اکنون در سودان و الجزایر تودههای مردم و زن و مرد با نترسیدن از نیرویهای سرکوبگر دولتی و پافشاری روی مبارزه میخواهند رژیمهای مستبد و بنیادگرابوی را به زبالهدان تاریخ بیندازند، ملت ما که از سنن خجستهی مقاومت ضد انگلیسی و ضد تجاوز روسی برخوردار است چرا نتواند مشتی آدمکشان طالبی و داعشی و همفکران نکتاییپوش آنان را تار و مار کرده و برای همیشه تا زیر پای ولینعمتان شان بدواند؟