ظلمت‌ ۸ ثور كماكان‌ بر كشور حاكم‌ است‌

بیانیه‌ «راوا» در روز ۸ ثور

زمانیكه‌ در ۱۳۷۱ بعد از غرق‌ شدن‌ كابل‌ و كابلیان‌ در خون‌ و آتش‌ به‌ دست‌ احزاب‌ جنایتكار وابسته‌ به‌ پاكستان‌، ایران‌ و عربستان‌، «راوا» خلاف‌ عافیت‌جویی‌ها و سازشكاری‌های‌ رایج‌، شعار «۸ ثور سیاهتر از ۷ ثور» را سر داد، صرفنظر از تبهكارانی‌ كه‌ خود را «جهادی‌» می‌خواندند و می‌خوانند و نوكران‌ روشنفكر آنان‌، بودند كسانی‌ كه‌ این‌ شعار را «افراطی‌» و «توهین‌ به‌ جهادی‌ها» نامیده‌، و در لجن‌پاشی‌ به‌ «راوا»، ۸ ثوری‌ها را همراهی‌ كردند. ولی‌ تاریخی‌ را كه‌ با شیارهای‌ خون‌ و خیانت‌ نوشته‌ شده‌ باشد، نمی‌توان‌ با چرخش‌ قلم‌ و ایجاد هیاهو قلب‌ كرد. «ائتلاف‌ شمال‌» نیز قادر نشد با تمام‌ چنگ‌ و دندان‌ نشان‌دادن‌ و ادامه‌ تهدید و ترور و توطئه‌ و تبلیغ‌، داغ‌های‌ جنایت‌ و خیانت‌ به‌ مردم‌ و میهن‌ ما را از پیشانیش‌ بزداید. در سال‌ گذشته‌ دیدیم‌ كه‌ حتی‌ برخی‌ مطبوعات‌ درونمرزی‌ از زبان‌ اكثریت‌ افرادی‌ كه‌ با آنان‌ مصاحبه‌ انجام‌ داده‌ بودند، ۸ ثور را به‌ عنوان‌ روز خیانت‌ و خون‌ و بی‌ناموسی‌ و... مشخص‌ ساختند. طبعاً اگر احساس‌ ناامنی‌ و ترس‌ در كار نباشد محكوم‌كردن‌ روز تجاوز بنیادگرایان‌ به‌ كابل‌ پس‌ از سقوط‌ پوشالیان‌، در زبان‌ %۹۵ مردم‌ ما خواهد بود. زیرا آنان‌ هم‌ اكنون‌ هم‌ شاهدند كه‌ چگونه‌ عاملان‌ فاجعه‌ ۸ ثور نمی‌گذارند این‌ وطن‌ داغدیده‌ و ویران‌ به‌ سوی‌ آرامی‌ و آبادی‌ پیش‌ برود. برای‌ عده‌ای‌ از مردم‌ اگر سركردگان‌ «ائتلاف‌ شمال‌» در ۸ ثور خاین‌ شمرده‌ نمی‌شدند، امروز دیگر به‌ عنوان‌ پلیدترین‌ خاینان‌ به‌ افغانستان‌ ثابت‌ شده‌ اند.

حوادث‌ اخیر هرات‌ و میمنه‌ و ارزگان‌ برای‌ همگان‌ روشن‌ ساخت‌ كه‌ باندهای‌ «ائتلاف‌ شمال‌» مناطق‌ معین‌ كشور را قلمرو در قباله‌ی‌ خود و خاندان‌ خود دانسته‌ و حاضر نیستند به‌ تابعیت‌ از دولتی‌ مركزی‌ تن‌ در دهند. اینان‌ آگاهند كه‌ با گرفته‌ شدن‌ تفنگ‌ از شانه‌های‌ شان‌، همچون‌ پوقانه‌های‌ باد رفته‌ چملك‌ خواهند شد و بر اكثریت‌ قوم‌ و قبیله‌ خود مطرح‌ نخواهند بود چه‌ رسد برای‌ كل‌ مردم‌ افغانستان‌. در جریان‌ دید و وادیدهای‌ عده‌ای‌ از سران‌ مافیای‌ جهادی‌ مثل‌ اسماعیل‌، دوستم‌، محقق‌ و ربانی‌، نام‌ لطیف‌ پدرام‌ نیز گرفته‌ می‌شد كه‌ لكه‌ای‌ بر شخصیت‌ آلوده‌ی‌ این‌ جاسوس‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ نمی‌افزاید اما شاید روی‌ اسماعیل‌خویی‌، رهنوردزریاب‌، اكرم‌عثمان‌ وغیره‌ دوستان‌ «شاعر» خادی‌ جهادی‌ را سرختر سازد.

«راوا» به‌ سهم‌ خود مكرراً گفته‌ است‌ كه‌ معامله‌گری‌ و سازش‌ با «ائتلاف‌ شمال‌» برای‌ هیچكس‌ و منجمله‌ آقای‌ حامدكرزی‌ عاقبت‌ خوشی‌ نخواهد داشت‌. دسیسه‌ مشترك‌ خاینان‌ نامبرده‌ تازه‌ شروع‌ كار است‌. ظاهراً آقای‌ كرزی‌ یكی‌ از راههای‌ مقابله‌ با آن‌ حریفان‌ را به‌ پیروی‌ از «قرصك‌» پنجشیر می‌بیند كه‌ شورای‌ نظار و جمعیت‌ اسلامی‌ دهلش‌ را میزند: شركت‌ در هستیری‌ قهرمان‌سازی‌ مسعود، «مارشال‌» و وزیر ساختن‌ میراث‌خواران‌ مسعود و مسخره‌تر از همه‌ ولایت‌ اعلام‌كردن‌ پنجشیر با دلیل‌ بچگانه‌ی‌ خدمات‌ ارزنده‌ی‌ مسعود در جهاد! این‌ اقدامات‌ مضحك‌ در هیچ‌ كشور حتی‌ در دهه‌های‌ ارتجاعی‌ گذشته‌ در افغانستان‌ نیز دیده‌ نشده‌ است‌. می‌شد نام‌ پنجشیر را «مسعود شیر» یا افغانستان‌ را « مسعودستان‌» بماند تا نمایش‌ بادكردن‌ وی‌ ادامه‌ یافته‌ باشد. اما با تغییر نام‌ واحد اداری‌ یك‌ كشور به‌ بهانه‌ ارجگزاری‌ به‌ یك‌ فرد، نه‌ آن‌ واحد اداری‌ توسعه‌ مییابد و نه‌ از یك‌ جنگسالار با دست‌های‌ آغشته‌ به‌ خون‌ مردم‌، «قهرمان‌ قهرمانان‌» درست‌ شده‌ می‌تواند. ولایت‌ اعلام‌كردن‌ پنجشیر می‌رساند كه‌ آقای‌ كرزی‌ برای‌ از خود كردن‌ باند فهیم‌ حاضر به‌ هر كاری‌ هست‌. در این‌ حال‌ مخصوصاً از او نمی‌توان‌ انتظار داشت‌ كه‌ جلو پول‌ زدنهای‌ اینان‌ از بلیونها دالر كمك‌ خارجی‌ و زورگویی‌ها و اعمال‌ بی‌ناموسانه‌ی‌ شان‌ را بگیرد. به‌ همین‌ گونه‌ است‌ ولایت‌ اعلام‌نمودن‌ دایكندی‌ كه‌ جز جلب‌ باندهایی‌ از جنگسالاران‌ هزاره‌ و كار برای‌ جلب‌ آرای‌ بخش‌هایی‌ از مردم‌ هزاره‌ معنی‌ دیگری‌ ندارد. مردم‌ دنیا به‌ این‌ گدی‌بازی‌های‌ دولت‌ كرزی‌ می‌خندند.

و باز بر اساس‌ همین‌ سیاست‌ تحبیب‌ جنایت‌كاران‌ جهادیست‌ كه‌ سر و كله‌ی‌ آدمكش‌ گلبدینی‌ معلوم‌الحال‌ مثل‌ بشیربغلانی‌ ناگهان‌ در ولایت‌ فراه‌ به‌ حیث‌ والی‌ سبز می‌شود و همینطور است‌ تعیین‌ عده‌ای‌ وزیران‌، والیان‌، سفیران‌ و اعضای‌ سفارتخانه‌ها و قنسلگری‌های‌ افغانستان‌ كه‌ داغ‌ سیاه‌ گلبدینی‌بودن‌ را با خود دارند.

از یكسو كشورهای‌ مختلف‌ ۸بلیون‌ دالر وعده‌ كمك‌ می‌دهند اما از سوی‌ دیگر آقای‌ كرزی‌ ابقا یا نصب‌ كثیفترین‌ جانیان‌ و خانیان‌ جهادی‌ در مقام‌های‌ مهم‌ را به‌ مثابه‌ وظیفه‌ مقدس‌اش‌ پیش‌ می‌برد تا همه‌ی‌ آنان‌ جیب‌های‌ شان‌ را برای‌ بالارفتن‌ از بلیونها دالر كلانتر بدوزند. در شرایطی‌ كه‌ جنگسالاران‌ خون‌آشام‌ و مافیایی‌ خلع‌ قدرت‌ می‌بودند، این‌ كمك‌ می‌توانست‌ نویدی‌ برای‌ مردم‌ ما در آبادانی‌ و روزبهی‌ ویرانكده‌ی‌ شان‌ محسوب‌ شود. اما با موجودیت‌ اژدهای‌ «ائتلاف‌ شمال‌» در مقام‌های‌ كلیدی‌، اكثریت‌ مردم‌ باید نظاره‌گر منازعه‌ها و حتی‌ شكم‌ هم‌دریدن‌ دزدان‌ مذكور برای‌ غصب‌ هر چه‌ بیشتر آن‌ كمك‌ باشند. به‌ همین‌ علت‌ ما اصولاً مخالف‌ سرازیر شدن‌ این‌ كمك‌ در خرك‌ و درك‌ كنونی‌ بوده‌ایم‌ چرا كه‌ به‌ مردم‌ هیچ‌ نمی‌رسد ولی‌ جانیان‌ «ائتلاف‌ شمال‌» تا می‌توانند از آن‌ برای‌ پركردن‌ جیب‌ها و تقویت‌ نظامی‌ و سیاسی‌ شان‌ استفاده‌ می‌كنند. بی‌جهت‌ نیست‌ كه‌ وزیر مالیه‌ و رئیس‌ د افغانستان‌ بانك‌ از دادن‌ حساب‌ بلیونها دالر قبلی‌ به‌ مردم‌ اظهار عجز می‌كنند. مگر رسم‌ رفاقت‌ و افغانیت‌ است‌ كه‌ طشت‌ جنایت‌ها و دزدی‌های‌ همكاران‌ را به‌ میدان‌ نهند با همدستان‌ هم‌ متقابلاً خورد و برخورد هر دو را برملا سازند؟ ثابت‌ ماندن‌ افغانی‌ كه‌ دولت‌ آنقدر به‌ آن‌ می‌بالد موقتی‌ است‌. رشد اقتصادی‌ بدون‌ پی‌ریزی‌ بنیاد اقتصادی‌ استوار و دایمی‌ و بدون‌ ثبات‌ سیاسی‌ یعنی‌ امحای‌ مافیای‌ جهادی‌، ممكن‌ نیست‌.

فساد در دستگاه‌ دولت‌ بیداد می‌كند انور جگدلك‌ ها با جمبوره‌ی‌ دلقك‌ مزاجش‌ موسوم‌ به‌ اصغری‌، پس‌ از رسوای‌های‌ بی‌حد ناگهان‌ به‌ نالایقی‌ شان‌ اعتراف‌ نموده‌ كنار می‌روند. در حالیكه‌ مسئله‌ اساسی‌ كنار رفتن‌ نیست‌. مسئله‌ اساسی‌ اینست‌ كه‌ غیر از حق‌تلفی‌ها و ستمگری‌ها و خویش‌خوری‌ ها، معلوم‌ شود چه‌ مقدار از دارایی‌های‌ شاروالی‌ را بالا كشیده‌ اند.

آقای‌ كرزی‌ از ضرورت‌ وجود قوای‌ خارجی‌ در كشور برای‌ دهسال‌ آینده‌ سخن‌ می‌گوید تا اردوی‌ ملی‌ موثری‌ ایجاد گردد. اما وی‌ از یاد می‌برد كه‌ تا زمانی‌ كه‌ علت‌العلل‌ مصایب‌ - مكروب‌ بنیادگرایان‌- در این‌ سرزمین‌ نابود نشده‌ است‌، تا ۲۰ سال‌ دیگر هم‌ اردوی‌ واقعاً عاری‌ از نفوذ جنایت‌كاران‌ جهادی‌ پدید نخواهد آمد و این‌ كشور روی‌ بازسازی‌ و كاهش‌ فساد را نخواهد دید. ایجاد اردوی‌ ملی‌ ۸۰ هزار نفره‌ توسط‌ صاحبمنصبان‌ شریف‌ غیر پوشالی‌ و غیربنیادگرای‌ ما در حداكثر ۲ سال‌ میسر است‌ مشروط‌ بر اینكه‌ دست‌ پست‌ و ناپاك‌ خاینان‌ «ائتلاف‌ شمال‌» در كار نباشد.

مردم‌ دنیا باید بدانند كه‌ افغانستان‌ كماكان‌ دستخوش‌ ناامنی‌ تروریزم‌ طالبان‌، گلبدین‌، القاعده‌ و برادران‌ دینی‌ «ائتلاف‌ شمال‌» آنان‌ است‌. حتی‌ طالبان‌ بربر صفت‌ دختران‌ و زنان‌ را از سركها به‌ شفاخانه‌ برای‌ معاینه‌ نمی‌بردند اما اسماعیل‌ این‌ مزدور خانه‌زاد رژیم‌ ایران‌، از یكچنین‌ توهین‌ و بی‌ناموسی‌ كه‌ در هیچ‌ كجای‌ دنیا نظیر ندارد، نسبت‌ به‌ دختران‌ ما در هرات‌ ابا نمی‌ورزد. و برادران‌ این‌ جنایت‌پیشه‌ جهادی‌ در ننگرهار (دین‌ محمد و شركاء) بر لت‌ و كوب‌ شدید هنرمندان‌ زن‌ و مرد در پوهنتون‌ آن‌ ولایت‌ می‌پردازند كه‌ هرگز مسئله‌ای‌ عادی‌ نیست‌ و نشان‌ هماهنگی‌ و همدستی‌ این‌ سرتروریست‌های‌ مافیای‌ جهادی‌ با طالبان‌، القاعده‌ و گلبدین‌ می‌باشد كه‌ اخیراً اعمال‌ تروریستی‌ شان‌ افزایش‌ یافته‌ است‌. «ائتلاف‌ شمال‌» را با القاعده‌، طالبان‌ و گلبدین‌ تاریخ‌ مشترك‌ خون‌ و خیانت‌ و ایدئولوژی‌ با هم‌ پیوند ناگسستنی‌ می‌بخشد. یگانگی‌ و همكاری‌ اینان‌ قاعده‌ است‌ و اختلاف‌ها و سگ‌جنگی‌های‌ شان‌ استثنا.

سایه‌ی‌ شوم‌ و هولناك‌ ۸ ثور كماكان‌ بر فراز كشور مستولی‌ است‌. باید كلیه‌ نیروهای‌ ضد بنیادگرا و طرفدار دموكراسی‌ با شعار «۸ ثور سیاهتر از ۷ ثور» دست‌ به‌ دست‌ هم‌ داده‌ و بر حاكمیت‌ این‌ دزدان‌ شرف‌ و سربلندی‌ و عمران‌ میهن‌ برای‌ همیشه‌ پایان‌ بخشند.

«جمعیت‌ انقلابی‌ زنان‌ افغانستان‌»
اسلام‌آباد