اعلامیه «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) به مناسبت روز جهانی زن
افغانستان طی ۲۷ سال اخیر اول توسط تجاوزكاران روسی و سگهای زنجیری پرچمی و خلقی آنان لگدمال شد و سپس با سقوط دولت پوشالی در ۱۳۷۱ امارت خون و خیانت تنظیمی داغهای ناسوری بر جسم و جان مردم ما وارد آورد. و بعد از چهار سال وقتی تبهكاران بنیادگرا نتوانستند استبداد هولناك شان را یكدست سازند، اربابان خارجی آنان نیروی ذخیره شان طالبان را روی صحنه آوردند كه با توحش جنونآسا نسبت به زن و مرد این دیار نه تنها لكه ننگ بر تاریخ افغانستان بلكه جهان حساب شدند. وحوش طالبی هرچند سكوتی گورستانی را بر افغانستان حكمفرما ساختند ولی هنگامی كه با حمایت از تروریستهای القاعده در مقابل آفرینندگان امریكایی شان از خود یاغیگری نشان دادند، بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر امارت قرون وسطایی آنان همچون پر كاه برافتاد، اما نیروی نظامی آنان ضربه مهمی ندید و در عوض خون بیش از ۳۰۰۰ هموطن بیگناه ما بود كه بر زمین ریخت. با هوا شدن طالبان، قدرت سیاسی توسط امریكا و متحدان به تبهكاران «ائتلاف شمال» كه به مراتب ضد زن، ضد حقوق بشر، خونریزتر و فرومایه تر هستند سپرده شد و زیر سایه بی ۵۲ فاتحان این سرزمین قلمداد شدند.
«ائتلاف شمال» امتحانش را در سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵ داده بود. كافیست گفته شود قساوت و رذالت آن در آن سیاهترین مقطع تاریخ افغانستان به حدی شدت گرفت كه مردم ما بمبارانها و اعدامهای دستجمعی و اختناق خونین تجاوزكاران روسی و نوكران بومی آنان را فراموش كردند. پس تعجبی ندارد كه با ایجاد دولت موقت انتقالی و انجام انتخابات ریاست جمهوری هنوز هم از ثبات، امنیت و احیای اقتصاد در كشور خبری نیست چرا كه سگ بر جای كلهپز نشسته است، چرا كه باندهای «ائتلاف شمال» بدون ارتكاب جنایت و تجارت هیروئین نمیتوانند زنده بمانند.
ادامه وضع نابسامان جاری و حمایت غرب از تروریستهای «ائتلاف شمال» در افغانستان ثابت میكند كه امریكا و متحدان كوچكترین اهمیتی به ارزشهای حقوق بشر و حقوق زنان قایل نبوده و صرفاً منافع سیاسی و اقتصادی خود را در نظر دارند.
مردم و بخصوص زنان ما در جریان انتخابات ریاست جمهوری علیرغم تهدید و ترور بنیادگرایی با شركت گسترده و دلاورانه به طرزی شگفتانگیز نفرت بیپایان خویش علیه جنایتسالاران و عشق به آزادی و دموكراسی را به نمایش گذاشتند.
زنان و مردان ما فرصتی یافتند تا با رای دادن به كرزی در واقع به قاتلان فرزندان خود، به تجاوزكاران به مادران هفتاد ساله و دختران هفت ساله شان، به عاملان بربادی كشور، به تاراجگران سرمایههای ملی و آثار تاریخی و به مافیای مذهبی هیروئین تف بیندازند.
اما متاسفانه آقای كرزی به اعتماد مردم پشت پا زد و رای آنان را پاس نداشت. با تكیه بر سیاف، ربانی، خلیلی، اسماعیل، داكتر عبداله، دوستم، ضیامسعود و دیگر جنگسالاران و نصب چند زن معلومالحال بنیادگرا در كابینه، امید مردم را به ریشخند گرفت و خلاف وعدههای خود در جریان انتخابات، دولت ائتلافی و مصلحتی تشكیل داد. در اثر لطف آقای كرزی به جنایتپیشگان «ائتلاف شمال» قاتلان داكتر عبدالرحمن و محصلان، جیحون لچك قاتل حیدری، بیناموسان پلیدی كه به عفت رحیمه نوجوان دست بردند و صدها تن دیگر از این قماش بدذاتانِ تحت حمایت باندهای «ائتلاف شمال»، با آسوده خیالی و تبختر و دبدبه در جادههای كابل و سایر ولایات در خرام اند.
حتی این روزها خبر ساخت و پاخت رسمی و علنی حكومت با خاینان گلبدینی و طالبان بالاست. اگر آقای كرزی تصور میكند اینگونه معاملهگریها با كثیفترین دشمنان مردم ما را میتواند با جامه به اصطلاح وحدت ملی و امثال آن بپوشاند سخت در اشتباه است. تامین وحدت ملی فقط و فقط با پاك نگهداشتن آن از این فاشیستهای بنیادگرا میسر است. وحدتی كه دربرگیرندهی عناصری با دستهای آلوده به خون مردم ما باشد، وحدت ملی نه بلكه دقیقاً وحدت ضد ملی و خاینانه خواهد بود.
اگر بنیادگرایان بخاطر خیانتها و جنایتهای بیشماری كه مرتكب شدهاند به پای میز محاكمه كشانده نشوند، توپ و تفنگ آنان جمعآوری نشود و مخصوصاً بلیونها دالری كه زده اند از آنان حصول نشود در واقع هیچ كاری صورت نگرفته و تبهكاران مذكور قادر خواهند بود با پولهای بیحساب خود به هر رذالت و ترور و توطئه و تقلب در انتخابات پارلمانی دست زنند. انتخابات پارلمانی در كشوری اسیر مافیای «ائتلاف شمال» سراب و بازی مضحكی خواهد بود، كوچكترین تاثیری بر زندگی مردم و التیام جراحات دیرینهی آنان نخواهد داشت و جنایتسالاران كه خود را بیشرمانه «رهبران و قومندانهای جهادی» میخوانند كماكان بر خر مراد سوار خواهند بود.
اخیراً «كمیسیون مستقل حقوق بشر» سندی را حاوی جرایم جنگی و نقض حقوق بشر از كودتای هفت ثور تا تار و مار شدن طالبان منتشر كرده است كه اگر بی غرض و مرض و با تمركز بر فریاد جگرخراش حقطلبانه مردم استوار میبود باید همهی جنایتكاران از زبان قربانیان شان معرفی میشدند ولی در سند مصلحتی و دمبریده نام هیچ یك از فسادسالاران جانی ذكر نشده است. ما قاطعانه برآنیم كه اگر خاینان جنایتكار بیدرنگ مورد تعقیب و مجازات قرار نگیرند و نامهای همگی آنان به عنوان ممنوعالخروجها از میدانهای هوایی و بنادر كشور اعلام نشود، انتشار این سند جز فریبكاری و خاك پاشیدن بر چشم مردم مفهومی نخواهد داشت. قاطبه مردم ما كه طی ۲۵ سال اخیر استخوانسوزترین عذابها را كشیدهاند غیر از محاكمه و اشد مجازات سران و مسئولان باندهای خلق و پرچم، باندهای بنیادگرای جهادی و طالبان به چیز دیگری قانع نخواهند بود.
«جمعیت انقلابی زنان افغانستان» مكرراً اعلام داشته كه رهبران خلق و پرچم، «ائتلاف شمال» و طالبان بنابر ارتكاب جنایتها، تاراج سرمایههای ملی فقط سزاوار نشستن كنار جنایتكاران جنگی در محكمههای بینالمللی اند و نه هرگز لم دادن بر چوكیهای وزارت و سفارت و ریاست در افغانستان.
ما ضمن این كه روز جهانی زن را به تمامی زنان ستمدیده و آزادیخواه افغانستان و سایر كشورها تبریك میگوییم، معتقدیم كه فرخندهترین روز زنان و مردان میهن بلادیدهی ما روز برقراری دموكراسی بر پایهی سكیولاریزم یعنی كوتاه شدن كامل دست بنیادگرایان از سوءاستفاده از دین خواهد بود. و فقط در آن هنگام است كه برگزاری روز جهانی زن معنایی واقعی و باشكوه كسب خواهد كرد. ما دست تمام تشكلها و افرادی را میفشاریم كه بخاطر نیل به آن روز و ساختن وطن نازنین «با خون و استخوان خویش»، در پیكاری قاطع بر ضد باندهای بنیادگرا از هر جنس و ولینعمتان شان ترس و تردید و محافظهكاری به خود راه ندهند.
۲۰ حوت ۱۳۸۳ (۱۰ مارچ ۲۰۰۵)
کابل