... نظر به تجربه‌ای كه ما داریم مكاتب پاكستانی خود دچار پراكندگی شدید هستند و فاقد سیستم خاص تعلیمی‌. و به دلیل استفاده از نصاب‌های متعدد، نتوانسته اند سیستم واحد و یكسانی را در بخش تعلیم و تربیه حفظ كنند.

كیفیت درس درین مكاتب رابطه مستقیم با فیس آن‌ها دارد و با شناختی كه ما و شما از جامعه پاكستان داریم، بیش از ٩۵ فیصد مردم آن توانایی پرداختن فیس‌های گزاف مكاتب شخصی را ندارند. پس چه رسد به افغان‌ها كه دچار مشكلات شدید اقتصادی اند.

البته بوده اند اقلیتی كوچك از مهاجرین افغان كه از درس با كیفیت‌تر بهره‌مند شدند. ولی در مقایسه با سه ملیون مهاجر ما در پاكستان چند صد نفر تعداد قابل ملاحظه نیست‌. و مخصوصاً كه این امتیاز عمدتاً به سران تنظیم‌ها و افراد از لحاظ سیاسی و نظامی مقتدر تعلق گرفته‌. اكثریت مردم در مكاتب با كیفیت پایینِ درسی تحصیل كرده اند. و حاصل اساسی شان‌، فراگیری زبان اردو و تاریخ پاكستان است‌. این نه تنها باعث دور شدن شان از زبان‌های ملی و تاریخ كشور شان شده‌، بلكه از لحاظ روانی هم ضربه دیده اند زیرا سیستم درسی پاكستان تحت نظارت مستقیم دولت و سیاست‌هایش قرار دارد و كتاب‌های تاریخ و علوم سیاسی پاكستان‌، با دید نامناسبی نسبت به افغانستان تألیف شده و هم تصویری غیرقابل حل از مسایل افغانستان به دست داده می‌شود.

در بخش نصاب تعلیمی افغانان در مهاجرت سه نوع كتاب به چاپ رسیده:

۱) كتبی كه توسط تنظیم‌ها چاپ شده است.

٢) كتب چاپ شده توسط كمشنری افغان.

٣) كتب چاپ شده توسط ان‌جی‌اوها. ما سه نمونه كتاب داشته ایم‌، اما چرا یك نمونه نبوده و این كه این سه نمونه چه تاثیری بالای سیستم درسی داشته اند و آیا می‌توانیم نام معارف را روی شان بگذاریم‌، سوالی است جدی و مهم.

معارف مظلوم‌ترین و بیچاره‌ترین بخش بوده و بیشترین خیانت درین مدت ٢٠سال به آن صورت گرفته‌. تنظیم‌ها و ان‌جی‌اوها تا جایی كه توانسته اند، از معارف سؤاستفاده كرده اند. طور مثال تنظیم‌ها و كمشنری افغان هر كدام بخشی داشته اند بنام معارف كه بخاطر مصارف تعلیمی از مراجع پول دهنده‌، كمك مالی می‌گرفتند. آنان لیست مصارف چاپ ۵٠٠٠٠ كتاب را می‌دادند، در حالی كه كمتر از ۵٠٠٠ كتاب به چاپ می‌رسید.

یكی از مثال‌های خوب این نوع سؤاستفاده در چترال بود. در آنجا چهار مكتب از چهار تنظیم به نام‌های چهار خلیفه ایجاد شده بودند كه هر كدام بیش از ۱٢ تا ۱۵ شاگرد نداشتند. و در روزهای تفتیش‌، این مكاتب به یكدیگر شاگرد قرض می‌دادند. و بدین ترتیب ۱٠ به ۵٠ و ۵٠ به ۵٠٠ و بالاخره برای ۵٠٠ شاگرد، مصارف پولی به مبلغ پنج ملیون كلدار اخذ می‌شد.

این تنظیم‌ها می‌توانستند از كتب آی‌آرسی استفاده كنند، ولی آنان می‌خواستند تا كتب مطابق خواست‌های سیاسی شان نوشته شود. و از آن مهم‌تر پر كردن جیب شان بود چرا كه خریدن كتب آی‌آرسی عاید نداشت!

كتاب‌های تنظیم‌ها نه تنها قابل استفاده نبودند، بلكه با چاپ این نوع كتب‌، خیانت بزرگی به تمام صنوف و بخصوص صنوف ابتدایی صورت گرفته‌. طور مثال در آنها آمده است‌: اگر یك مسلمان از ۱٠ كافر، ۵ كافر را بكشد، ۵ كافر دیگر باقی می‌ماند و یا ۵ تفنگ + ۵ تفنگ = ۱٠ تفنگ.

در این زمینه كتاب‌های چاپ شده از طرف «شورای ثقافتی اسلامی‌» مخصوصاً مبتذل‌، ضد انسانی و خیانت آمیز می‌باشند.

این كتب همه از شروع با چنان دیدی پر از القای عشق به خشونت و خونریزی و جنگ در ذهن كودكان نوشته شده اند كه حداقل ۵٠ سال بعد هم افغانان نتوانند خارج از قتل و خون و آدمكشی به چیزی دیگر بیاندیشند.

مسئله مهم دیگری كه باید در نوشتن كتاب مدنظر گرفته شود و این كتب بویی هم از آن نمی‌برند، توازن بین كتاب و ذهن كودكان است‌. برای این امر دسترسی به روانشناسی كودكان و رشد شان نظر به سن و سال خیلی ضرور است‌. مثلاً آیات و احادیثی كه در كتاب صنف سوم آورده شده‌، حتی برای شاگردان صنف دهم هم قابل فهم و هضم نیست.

و یا یكی از مسایل مطرح در كتاب علوم دینی صنف سوم‌، واجبات غسل است‌، این مسئله‌ای است كه حتی با شاگردان صنف ۱٢ هم باید با قدری مكث بحث شود.

كتب دری با حمد و نعت آغاز و به خلفای راشدین ختم می‌گردند. و اگر بسیار غیردینی شده باشند، سخن از مجاهد، شهید، غازی و كفر است و بس.

كتاب كیمیای صنف نهم‌، كمیای عضوی است و در یكی از درس‌های الكول را مورد مطالعه قرار می‌دهد. بخاطر شرح ضرر الكول آیت و حدیث آورده شده!

بیولوژی هم‌، خواه تكثر حجرات باشد، یا انتقال خون و یا فعالیت گرده‌ها، در هر بخش با موعظه‌های اسلامی همراست كه از اهمیت علمی بحث‌ها كاسته و كتاب‌ها را فقط به متون كتب مدارس دینی شبیه می‌سازد.

می‌بینیم كه همه‌ی این كتب با دید دورنگه داشتن كودكان از دنیای امروز و پیشرفت‌های آن تهیه شده اند.

كتب چاپ شده توسط ان‌جی‌اوها هم عین كمبودها را دارند. زیرا از یكطرف هیئات اداری آن متشكل از افراد پر نفوذ تنظیمی بوده و یا خود ان‌جی‌اوها به سوی این و آن نتظیم بنیادگرا تمایل داشته اند.

طالبان هم بخاطر عقب نماندن در خیانت به ملت ما، در بخش معارف دست به كار شدند. و با وجود تمام ضدیتی كه با كتاب و مكتب داشتند مطابق نظرات خاص سیاسی شان كتاب چاپ كردند.

كتاب‌های چاپ شده توسط طالبان همه بی‌عكس بودند. مثلاً برای معرفی حرف د، كلمه دهقان مثال داده شده ولی در رسم مردی را نشان داده اند، كه روی زمینش كار می‌كند، اما بی‌سر است‌. با گاو كه زمین را قلبه می‌كند، گاو هم كله ندارد و دختركش كه برایش نان آورده هم بی سر است.

این برخورد به معارف در هیچ نقطه‌ی دنیا نظیر ندارد.

و بالاخره می‌رسیم به كتبی كه در این اواخر توسط USAID و یونیورستی نبراسكا به چاپ رسیده اند. این كتب‌، همان كتاب‌های زمان ظاهرشاه و داوود هستند، اما با اضافات و مقدمه‌های شدیداً دینی كه متون مذكور را كاملاً از محتوای قبلی آنها انداخته و به صورتی درآورده كه گویی مستقیماً توسط باندهای سیاف‌، ربانی یا گلبدین تألیف شده باشند.

طور مثال یك درس از كتاب دری صنف سوم چاپ جدید را می‌بینیم:

افغانستان یك مملكت اسلامی است‌. تقریباً ۱۴٠٠ سال قبل در زمان خلافت حضرت عثمان (رض‌) مردم این سرزمین به دین اسلام مشرف شدند و از بركت دین مقدس اسلام‌، مردمان مسلمان ما تا حال با عزت و آبرو زندگی می‌كنند، پس تا زنده‌ایم در محافظت و پیشرفت دین و وطن عزیز خود با پیروی از قران كریم و هدایات حضرت‌محمد(ص‌) می‌كوشیم و تا آخرین لحظه‌ی حیات از آن پشتیبانی می‌كنیم.

این است تمام معلوماتی كه باید یك شاگرد صنف سوم در مورد كشورش داشته باشد.

و تاریخ جهان باستان هم با كشتی حضرت نوح آغاز و با هابیل و قابیل ختم می‌شود.

قابل یادآوریست كه هیچ كس نمی‌خواهد علیه دین قرار گیرد. اما باید فرق بین مدرسه دینی و مكتب را مدنظر داشت‌. كتاب‌های چاپ نبراسكا اساساً به منظور كمكی در پخش افكار باندهای بنیادگرا كه پیشتر یاد شد فراهم شده اند و بیشتر هدف سیاسی داشته اند تا هدف اشاعه معارف در افغانستان.

عین متن سخنرانی از روی كاست پیاده شده است.