چندی قبل تصادفا برنامه تلویزیونی و پستهای فیسبوکی خانم «سجیه کامرانی» از تلویزیون «آریانا افغانستان» را تماشا کردم که از «بنیاد نبیزاد» به نیکی یاد کرده برایش تبلیغ میکرد. خانم سجیه که موضع قاطع علیه جنایتکاران و فاسدان افغانستان دارد و معمولا به افشای آنان میپردازد احتمالا از ماهیت و رشتههای مافیایی کمال نبیزاده بیخبر است بنا لازم دانستم که در معرفی این خاین و رهزن چیزهایی بنویسم که جهت آگاهی هموطنان در صفحات نشریه رزمنده «پیام زن» انتشار یابد.
کمال نبی زاده فرزند محمد نبی باشنده گذر سه دکان شهر مزار میباشد. پدرش نمک فروش بود و دوکانی در داخل مندوی داشت به همین لحاظ همه او را نبی نمک فروش صدا میزدند. نبی سه پسر و سه دختر داشت. کمال فرزند ارشد اوست و فرید پسر دومش که دست و پای کمال است. کمال از در دوران مکتب با عطای غدار، والی فعلی بلخ دوست و هم صنف بود. او به تمام معنی خصایل لومپنی داشت به همین لحاظ هیچگاهی دستگیر پدر نشد، دوشادوش نبی قدم نگذاشت و اصلا کمر به حل مشکلات زندگی خم نکرد تا معیشت نسبتا آبرومند داشته باشند. بیچاره مادرش (شاه خانم) از فقر و تنگدستی به تنگ آمده بود از مجبوریت و ناچاری به کالا شویی و نانپزی رو آورد و همه روزه در عقب هر دروازهای صدا میزد که همشیره کالاشوی کار ندارید. برخلاف، کمال در دنیای رویایی خویش با عطا و سایر دوستان دلبندش شب و روز در محافل و قمارخانهها خوشی میکرد و میرقصید و سر سوزن از وضع اسفبار خانواده و کلفتی مادر نگران نبود. ضمنا روایاتی حاکی از دستکاری ماما میرزا توتله بر او نیز سر زبانهاست.(*)

بعد از مکتب بیشتر اوقات تا شام روز اقامتگاه او کنار جاده رسته لیلامفروشی شهر مزار بود. چون این نقطه مزدحمترین ساحه شهر است که عمدتا زنان به خرید در آن میآیند، برای رذالت بازیهای او جای مناسب بشمار میرفت.
او در دوران طفولیت آزار جنسی بیشماری دیده و ازین بابت سخت کینهتوز و عقدهمند بار آمده است. لذا گره روانی بارور شده چندین سالهاش را بالای زنان مظلوم ما با دستاندازی و «انگولک» خالی میکرد و آرامش میبخشید و اگر شکاری بدستش نمیآمد کیسههای زنان بیچاره را میدزدید. به لحاظ داشتن ریش و سبیلهای درشت برای نخستین بار زنانی که مورد اذیت او قرار گرفته بودند، لقب «کمال ریش» را بر او گذاشتند که بعدها تا اکنون مردم مزار او را به این نام میشناسند.

از چپ به راست: کمال نبیزاده، عطا، زلمی یونسی و قاری قدرت سکرتر خاص عطا که در تمامی موارد او را همراهی میکند. عکس در میدان سرخ مسکو گرفته شده است.
در جریان سال ١٣٦٠ «خاد» به جذب جواسیس از اقشار مختلف جامعه دست زد که بیشتر روحانیون و لومپنهای حرفوی کارآمد از روسپی تا گدا، قمار باز، دزد، راهگیر و بچهبازان شامل آن بودند.
شخصیت ابتر کمال ریش باب دل خاد بود و سریعا جذبش کرد. نخست به واسطه یکتن از اقارب نزدیکش در کمیساری دولت مزدور نجیب چپراسی شد تا صاحب سابقه کار در دولت گردد. سپس مستقیما داخل خاد به کار جاسوسی پرداخت و با استفاده از امکانات خاد تا توانست چور کرد. این زمانیست که او به اندازه کافی پول اندوخته است و از خبرکشی خانه به خانه خسته گشته، از آزمایشگاه مکرر دستگاه کشتار کامیاب بدر شده؛ پس در اشتیاق به تجارت آنهم در گرو خاد جان کنی دارد.
خاد نیز با درک استعداد و سر سپردگی بیمانندش همانند زمری کامگار رئیس شرکت هوایی «کام ایر» او را به مسوولین مرز ازبکستان معرفی نمود تا بدون ممانعت آزادانه در دو سوی مرز تجارت کند. نخست با وارد کردن کالای اندک و بیارزش، کار «قانونی و مشروع» کرد تا ذهنیت عامه را آماده پذیرش تجارت کلان با سودآوری بیشتر نماید. لیکن مردم و آنانی که تیزبینی سیاسی داشتند از اول میدانستند که قاچاق هیروئین از افغانستان به ازبکستان سپس مسکو در شراکت با اراکین و جواسیس دو دولت اساس و بنیاد کار کمال را میسازد نه وارد نمودن بخاری برقی، اوتو و رادیوی ٥٣٠ روسی. این اجناس فقط پوشش کار سیاه کمال ریش خادی بود.

مرکز رادیو تلویزیون «آرزو» مربوط کمال نبیزاده

نجیب پیکان رئیس شبکه تلویزیون «آرزو» حین خوشگذرانی در استانبول ترکیه
کمال چون نسبت به کامگار مستعدتر بود، مورد توجه بیشتر KGB قرار گرفت و با گذشت اندک زمان به کارکشتهترین جاسوس افغانی KGB مبدل شد. او یکی از مطمئنترین اجنت روس در افغانستان است چنانچه در جریان سگ جنگی تنظیمهای جهادی و هم در دوران طالبان، تمامی مهمات و وسایل جنگی کمک شده روسیه به احمد شاه مسعود از چینل وی صورت میگرفت.
در جریان سالهای ٧٠ اغلب پولی که کمال در اختیار داشت و با آن تجارت میکرد از رسول پهلوان یکتن از قوماندانان خونخوار دوستم بود. بعد از ترور رسول توسط دوستم تمام آن ثروت به کمال تعلق گرفت. بیشترین سرمایه او در بیرون از کشور و در پیوند با سرمایهداران بزرگ روسیه، ایران، عربستان، عراق و ترکمنستان در گردش است مثلا با ایران در زمینه تیل و گاز با شرکت نفتی ایران، با عربها با ماریوان الکترونیک کمپنی و در عراق با کمپنی نفتی عراقی شریک است و قراردادهای میلیون دالری با آنها دارد. چنانچه تنها از کمپنی نفتی ایران در شروع سال جاری در یک Invoice ٣٠٠٠ تن تیل بیکیفیت و به قیمت نازل وارد نمود (فراموش نکنیم تیلهای استفاده شده در نیروگاههای هستوی ایران که کاملا به زباله تبدیل اند جای مصرف شان افغانستان است و سودجویان بیرحم مثل نبیزادهها واردکننده این سموم اند) همچنان با شرکتهای ترکمنستانی از قبیل ترکمن باشی آیل پروسیسنگ کمپلکس (وارد کننده تیل و گاز) و یوپیک یولسن گاز که صرفا واردکننده گاز است، شراکت دارد. در ضمن مالک بزرگترین شرکت نفتی بنام «افغان نشنل پترولیم» نیز میباشد.

زلمی یونسی با عطا در مراسم حج
کمال مالک شبکه تلویزیونی «آرزو» است که از مزار نشرات داشته و بیشتر در خدمت عطا سگدوی میکند. رئیس «آرزو» داکتر نجیبالله پیکان فرزند یکی از پرچمیهای بدنام بنام غلام حضرت پیکان است. غلام حضرت پیکان والی ولایت پروان در زمان نجیب بود. او یکی از مزدوران پروپاقرص دولت پوشالی بشمار میرفت. بعد از روی کار شدن چپاولگران جهادی تا امروز با خانوادهاش سراپا در خدمت دزدان «ائتلاف شمال» خصوصا دوستم جانی و عطای جنایتکار خوش خدمتی میکنند و ازین طریق با هزار و یک حرامزادگی و مزدوری به میلیونها دالر و چندین خانه قیمتی در بهترین ساحات شهر مزار دست یافته است.
دیدن چهره تحلیلگران سیاسی «آرزو» زجرتآور است چون تاریخ زادگان لاشخوار پرچمی مثل رجب حزبی که از بیکاری فعال جامعه مدنی شده است، دزدان جهادی مثل ستار سعیدی وحدتی معاون محقق، سارنوال زلمی یونسی از گنده فکران ستمی عرق بوس عطا و دهها تن دیگر ازین قبیل شامل اند که شنیدن اراجیف شان نهایت تهوعآور است. در بعضی مواقع و یا ایام مذهبی به گفته مدیران «آرزو» بهترینها را میآوریم مثل شیخ محمد طاهر مفید. این بهترین (مفید) از مستضعفین دیروزی با رگههای پرچمی و شریعتیپرست یا به زبان بهتر چتلیپرست امروز است که بیشتر جوانان ناآگاه و بیخرد ما را در چنگال خونین فاشیستهای مذهبی نگهمیدارد.

اصغری مارکیت در شمال روضه مقابل مارکیت لباس فروشی جوزجانی در کنار قریشی مارکیت موقعیت دارد که از جمله جایداد های کمال است.

بلاک های رهایشی آشیانه را که در تصویر مشاهده میکنید از کمال نبی زاده و شرکت برکت است که در ساحه سید آباد مزار موقعیت دارد.

مرکز تجارتی کمال نبیزاده در مقابل مخابرات مزار
از وضع چنین معلوم میشود که کمال «آرزو» را با کدام برنامه تدوین شده به جز رجزخوانی عطا و بنگاه تبلیغات تجارتی خویش راه اندازی نکرده است. قرار اطلاعات بدست آمده حتی کفاف معاش کارمندان خویشرا نمیتواند. از جانب دیگر این تلویزیون لانه مصون پرورش و ارسال دختران زیباروی و تهیدست و شوقیزده به مهمانان روسی، عربی، ایرانی، تاجکی، ازبکی و ترکمنستانی کمال ریش محسوب میشود. بیجا نخواهد بود «آرزو» و سایر شبکههای زهرافگن مبتذل را از زبان و دید سمیع حامد بشناسیم که چون مدتی از گردانندگان «آرزو» بوده از درون با کان و کیف آن آشنایی دارد: «من از دست دختران طلوع، چینل یک و آرزو و... دیوانه خواهم شد. به خدا قسم اکثریت اینها را وقت نمیدهم ورنه از حال خواهم رفت.» او این حرفها را در مجلس خصوصیای ابراز نموده بود.
کمال یکی از شرکای عمده اقتصادی عطا، مخصوصا در شهرک خالد بن ولید، اعمار ساختمان بازار باختر و سایر بخشهای تجارت مثل تیل و گاز، مواد تعمیراتی و خوراکی میباشد. کمال، عطا و برکت شبکه مافیایی نفت و گاز را نیز مشترکا رهبری میکنند که نمایندگیهای شان در سراسر کشور تحت نام «سن پترول» (Sun Petrol) فعال اند.
بلاکهای رهایشی آشیانه در سیدآباد مزار، بلاکهای کاشانه مقابل ولسوالی نهر شاهی واقع در غرب شهر، مرکز تجارتی نبیزاده مقابل مخابرات، اصغری مارکیت مقابل مسجد سه دوکان و بلاکهای رهایشی در سیلوی افشار کابل که توسط شرکت ساختمانی ایسر نبیزاده اعمار میگردد از جمله جایدادهای قابل دید او بشمار میروند.
«بنیاد نبیزاده» همانند بنیاد دوستم، بیات و دهها بنیاد غارتگر دیگر کاسه گدایی و پول اندوزی است و از جانبی چاق ساختن کریهترین، بدنامترین و منفورترین تخمهای گنده و حرام افغانستان به صفت شخصیتهای انساندوست و ملی میباشد. چنانچه دیدیم با آن یکی امریکا بزرگترین دستگاه جاسوسی بنام «افغان بیسیم» و «مرکز رسانهای» ساخت و در سنا نصبش کرد؛ دیده شود که با کمال و دوستم چه بلاهای دیگر بر سر مردم نادار ما نازل میکند.
اخیرا روابط دوستانه عطا با ایران توسط کمال محکمتر شده است و قراردادهای گوناگون اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را عطا با وساطت کمال این نوکر KGB و واواک با جمهوری خون و خیانت بست.

شیخ محمد طاهر مفید تحلیلگر شریعی پرست تلویزیون «آرزو»
عطا در ماه ثور ١٣٩٢ به دعوت ایرانیها به «استان» خراسان رضوی ایران سفر نمود. او از ساحات مختلف دیدن کرد و مستقلانه بدون هیئت یا نماینده از وزارتخانههای مختلف دولت کابل در بخشهای صحت، اقتصاد و تجارت، تحصیلات عالی و شهرسازی با مقامات ایرانی قراردادهایی بست که خودش همانند یک رئیس جمهور در عقب نمایندگان دولتش که عهد قرارداد مینمودند، ایستاده بود. جریان این سفر چند روزه طور مفصل از تلویزیون محلی بلخ به نشر رسید. تبدیل نام جاده «ابومسلم خراسانی» یا همان گذر مشهور محمد بیگ سرهنگ به پاس خدمات جواسیس سپاه پاسداران ایران بنام «جاده شهدای دیپلومات ایرانی» که در روز ورود طالبان به شهر مزار با دسیسه «واواک» کشته شدند، خوشخدمتی بیمانند عطا به عنوان یک مهره سرسپرده و مطیع رژیم ددمنش ایران بود که با نفرت و خشم مردم مزار با پاشیدن رنگ بر روی تابلوی جنایتکاران ایرانی استقبال شد.
زمانی که عطا به کشورهای مختلف مثل امارات متحده عربی، ازبکستان، روسیه، ایران و اروپا به خوشگذرانی میرود؛ کمال تنظیمکننده برنامههای «بچه فلم» است که نقش دلال را برای وی بازی میکند. مسافرانی که از طریق طیاره با کمال به ایران همسفر بودند از مهم بودن کمال نزد ایرانیان صحبت میکنند و حتی مدعی اند که در میدان هوایی مهرآباد تهران موترهای شیشه سیاه سپاه پاسداران به استقبال کمال میآیند و همانند یک دیپلومات سیاسی او را همراهی میکنند.
کمال و عطا سرمایهگذاری قابل ملاحظهای با آخندهای ایرانی در ایران و با پادرمیانی روسیه در بعضی کشورهای آسیایمیانه نیز نمودهاند که طور نمونه به بیان فشرده و مکرر چند قرارداد نفتی میلیون دالری شرکت کمال نبیزاده اکتفا میکنیم:
۱- کمپنی تولیدکننده گازمایع ترکمن گاز از ترکمنستان
۲- کمپنی تولیدکننده تیل ترکمن باشی آیل پروسیسنگ کمپلکس از ترکمنستان
۳- کمپنی نفتی عراقی
۴- کمپنی نفتی ایران
۵- ماریوان الکترونیک کمپنی - عربی
۶- یوپک یولسن گاز از ترکمنستان

داکتر افضل حدید رئیس شورای ولایتی بلخ، از چوچه سگان عطا به پاس خدمات کمال به او تقدیرنامه میدهد

قاضی سید احمد سامع رئیس حقوق بشر مزار که او نیز از سگان نکتاییپوش و حقوق بشری عطاست در دفتر کارش به کمال تقدیر نامه میدهد.
ازین میان بیشترین معاملات تجارتی میلیونی فی مابین شرکت نبیزاده و کمپنی نفتی ایران است. معمولا قراردادها و صورت حساب (Invoice) و مدارک گمرکی جنس خریداری شده بین دو کمپنی بنام کشورهای دیگر ثبت میشود، آنهم به دو دلیل: نخست انتقال پول از بانکهای افغانستان به ایران به دلیل تحریمات بینالمللی علیه ایران غیرممکن است و ثانیا در حین محصول کالای وارد شده در گمرکات کشور به مشکل جدی روبرو نگردد.
حال وظیفه مردم است تا با آگاهی و تشکلیابی که بنیاد مبارزه و رهایی خلقهاست یقه این دست خاینان مزدور و غارتگران هستی شانرا پاره پاره کنند و میلیونها دالر دزدی شده را از هر دو سوراخ شان بزور بیرون نمایند در غیر آن سالها و نسلهای بیشمار، برده و اسیر نبیزادهها و گرگزادههای دیگر خواهد بود.
(*) اطلاع یافتیم که دو ماه قبل ماما میرزا توتله از سبب مریضی مزمن و کهولت سن درگذشت و با کولهباری از رازهای پنهان «فرزندان فرزانه بلخ باستان» برای همیش یارانش را تنها گذاشت. در مورد روابط آنچنانی عطامحمد با ماما میرزا توتله
این گزارش
را بخوانید.
نوت: «فرزندان فرزانه بلخ» لقب اهدایی نوکران عطا و محقق به این دو است. خصوصا جمعیتیها عطا را «فرزند فرزانه بلخ» جار میزنند.
عناوین مرتبط
- شمه ای راجع به عطا محمد و جنایتهایش
- جنایتنامه عبدالرشید دوستم مشهور به گلم جم
-داکتر میرویس ربیع، دلال سرجنایتکار عطا محمد