R خواهرانم، شرر خیز بادا خشم تان بر سكوت ترس
E مادرانم، خاموش كنید این صداهای ناامیدی را
V رستن از وضعیتی چنین ستیزیست مردافگن
O در جامعهیی خود شیفته، كه پروردگاه زندگی
L ـ خاكِ بذر زایشـ زهدانهای زنان خود را برباد میدهند
U با خشونتِ بی جای پدران، برادران، پسران
T اشكِ زنان پشتِ پا خورده اقیانوسهای خونند
I كه امواج آن ترس مان را، اطاعت جبری مان را
O ـ به نظامی كه قدرتش در خود بینی كور مردانه آنست
N و ظلم مردان را ایزد جهانبان داندـ فرو خواهند برد
A برخیزید خواهرانم، مادرانم، دخترانم!
R بر نابود سازی زنان بشورید
Y فریاد برآرید، همه یكجا، همه تنها، سرود آزادی را
A برخیزید ای زنان سراسر جهان
S بخاطر دادخواهی بپا شوید
S بخاطر صلح بپا شوید
O قلبهای تان را بگشایید و بگذارید چشمان تان ببینند
C كه پیوند و همسویی نیروی همهی مان زنجیر گسل است
I تندیسههای صلح همواره بوده ایم
A هر یك مادری مهر ده، دختری مهر خواه، خواهری مهر ورز
T اكنون زیرِ پا ـآه زین خشم شرر بار
I ـ زین شرار خشمـ كه بینیم نوباوه دختران
O محمل بدوش مرگ زودرس بخانۀ گور میروند
N در تغزل بی سرانجام مرگ و زندگی
O كه بینیم قربانی در معبدِ مرد، این ایزد جهانبان
F دختران مان را ذبیحِ محرابِ هوسِ پدر
T پیچیده در ژنده پارهها آن چهر گلگون
H پنهان از نظر تا نبینند جهانیان
E كینۀ برهنه و سوزندۀ مردان حكمران
W بر زنان ـاین سرچشمۀ حیاتـ
O آه خواهرانم، مادرانم، دوستانم!
M سوگوار نشستن نه راه نجات دختران ماست از پلشت دیو
E ـ آن كه كاخ افراشته در قلب ویرانی ـ
N سوگوار نشستن نه راه نجات ملتیست كه میآموزد كه زن شمن است!
O مادران ما ذبیح قربانی
F در محراب بادِ سرِ پسر
A برخیزید ای زنان از سراسر جهان
F نیك بنگرید بر حقیقتِ دروغِ ذاتِ مردانگی
G مدعیان عرش خدایی، قاتلین زن زیر نام نامی جهاد
H ابلیسیان دوزح خاسته با مرام دوزخی
A آماج نگرفته اند جز زنان ـ آن كه پرورد در آغوش مهر
N با شیرۀ جان
I دلبندِ جگر گوشه
S پسران، كه بالغ شوند روزی و
T بدرنند این گهوارۀ زهدان خود، آن گلوی خواهر را!
A برخیزید ای زنان از سراسر جهان و پاره كنید
N این حلقۀ طناب از گِرد قلب خویش، آزادگر شوید!