سرطان ١٣٧٨-جون ١٩٩٩ |
شماره مسلسل ۵۱ | ![]() |
متن اعلامیه "راوا" به مناسبت ۸ ثور روز ورود بنیادگرایان به افغانستان فقط پایان سلطهی بنیادگرایی، پایان فاجعه حقوق بشر در افغانستان خواهد بودبه موازات نیرومند شدن باندهای بنیادگرا در افغانستان با كمكهای بیدریغ خارجی، ما پیشبینی نمودیم كه اینان به مثابه خنجری به مراتب كاریتر و دردناكتر از وطنفروشان پرچمی و خلقی پیكر زخمی ملت ما را شقه شقه خواهند نمود. و از سیاهروز ثور ۱۳۷۱بدینسو شاهد بودیم كه خاینان بنیادگرا به مثابه نوكران حلقه بگوش قدرت های بیگانه، مرتكب چه جنایاتی در برابر مردم ماتمدار ما كه نشدند. سلب حیاتیترین حقوق انسانی از همه و مخصوصاً زنان، بستن درب مكاتب برای زنان و دروازه مكتب را دروازه دوزخ نامیدن، تاراج و نابودی تمامی مظاهر فرهنگ و هنر، تجاوز ددمنشانه به عصمت مادران، دختران و پسران نو جوان، دامن زدن اختلافات ملیتی و قومی و لسانی، قتل و شكنجه وحشیانه هزاران انسان بیگناه، سوءاستفاده رذیلانه از مقدسات مردم و در یك كلام كشاندن ملتی به سوی بربادی و ماتم جانكاه، ارمغان نحس حضور بنیادگرایان جهادی و طالبی است كه همچون مهرههای شطرنج یكی پی دیگری بر صحنه سیاسی افغانستان پیش كشیده شدند. اما در قبال تمامی فجایع كه در افغانستان رخ داده و میدهد، جهان ناظر باقی مانده و هیچ كشور و مرجعی اقدام مؤثری علیه بنیادگرایان برای حل فاجعه حقوق بشر در افغانستان انجام نداده است. به قول سازمان عفوبین الملل هنوز هم «افغانستان بزرگترین فاجعه فراموششده جهان» است. در حالیكه مسئله كوسوو از جانب مطبوعات بصورت گوشخراشی تبلیغ و بزرگ جلوه داده میشود، كشتار فجیعانه دهها هزار تن تنها در كابل بوسیله بنیادگرایان حتی در مطبوعات راه نیافته و با خاموشی برگزار میشود. مگر خون اروپاییان از خون مردم ما سرختر است؟ مگر در سرشت مردم ما تنیده شده كه همیشه در سیلی از اشك و خون بسر برند و قربانی قدرتهای جهانی و نوكران وطنی شان باشند؟ تلاشهای مللمتحد و سایر مجامع نیز فقط اینست كه هر چند بعد بنیادگرایان را بر سر میز مذاكره نشانده و آنان را به اتحاد با هم وادارند. اما اینان به آنچه ذرهای نمیاندیشند این است كه یكدست شدن مشتی جنایت پیشهی ضددموكراسی و ضدزن در واقع قرار دادن مردم ما زیر شمشیری خواهد بود كه اینبار «متحدانه» و سهمگینتر از هر زمان دیگر برجسم و روح شان فرود خواهد آمد. ما میپرسیم چرا ملل متحد و مجامع دیگر میكوشند هرطوری شده سرنوشت مردم را به دست جلادان بنیادگرا بسپارند و چرا نباید نیروهای طرفدار دموكراسی كشورماومنجمله «راوا» به مبارزه علیهایننوع طرحها برخیزند؟ امضای آخرین پیمان بهاصطلاح صلح میان طالبان و برادران مخالف شان را نیز شاهد بودیم كه فقط چند روزی از عقد آن نمیگذشت كه خبر درگیری های خونین میان این جاهلان در مطبوعات راه یافت ویكبار دیگر صحت پیشبینیهای ما را در مورد ماهیت عمیقاً ضدانسانی و جنگ پرستانهی آنان ثابت نمود. ما مكرراً ابراز نمودهایم كه راه حل مسئله افغانستان ابداً با وحدت بخشیدن باندهای بنیادگرا میسر نیست. به فرض این خاینان به صلح با هم راضی شوند این هرگز به معنی پایان فاجعه نبوده بلكه پیام آور تنگتر و خونینتر شدن زنجیره خفقان و فشار بر مردم و نیروهای آزادیخواه افغانستان خواهد بود. فقط و فقط زدوده شدن یكبار و برای همیشه بنیادگرایان از قدرت توسط نیروهای طرفدار دموكراسی و ضدبنیادگرایی وطن ما كلید قضیه افغانستان بشمار میرود. «راوا» از تمامی نهادهای سیاسی و دفاع از حقوق بشر در خارج كشور میطلبد كه با كنار گذاشتن سیاست سازش و مماشات در برابر دكتاتورهای جهادی و طالبی، درد و ماتم روانفرسای مردم و بخصوص زنان تیرهبخت افغانستان را بر دوش خود احساس نموده، جهت افشاء و واژگونی ستم پیشگان بنیادگرا در هر سطح ممكن به پیكار برخاسته و به نوبه خود به جهانیان نشان دهند كه مردم ما روز ۸ ثور را سیاهتر از ۷ ثور میدانند. «راوا» با آنكه از هر سو مورد حمله و اتهامات سخیف بنیادگرایان و مزدبگیران شان قرار دارد، درفشی را كه به خون رهبر شهیدش سرخ است تا آخر استوارانه بر دوش خواهد كشید. ما ایمان كامل داریم كه سلطه قاتلان و دست نشاندگان و دشمنان دموكراسی و حقوق زن نمیتواند دیری دوام یابد.
جمعیت انقلابی زنان افغانستان
|