پیـامزن چرا تیری در شقیقهی جنایتپیشگان جهادی و طالبی است؟
پیـامزن چرا مورد تنفر و حمله هیستریك «فرهنگیان» سازشكار و تسلیمطلب است؟
زیرا:
پیـام زن با آنكه هرگز خود را حامل انحصاری حقیقت نمیداند ولی تنها نشریهایست كه از ابتداء تا حال خواستار سرنگونی تام و تمام بنیادگرایان از هر قماش و منادی و مبارزهای آشتیناپذیر، قاطع و تا به آخر با آن دشمنان قسم خوردهی مردم ما بوده؛
پیـام زن یگانهنشریهایست كهبرضدتمامی جریانها و افراد مماشات طلب و سازشكار بابنیادگرایان، به مبارزهای بیامان برخاسته است؛
پیـام زن ماهیت كلیه گروهها، نشریات و عناصری كه «درد» شان را عدم وحدت و سگ جنگی بین باندهای جنایتپیشهی بنیادگرا میسازد بمثابه گروهها، نشریات و عناصر در تحلیل نهایی خدمتگار كم مزد جنایتپیشگان مذكور برملا ساخته است؛
پیـام زن ازچهرهآن بهاصطلاح فرهنگیانی پردهبرگرفتهاست كه اول خودرابه پوشالیان فروخته بودند و پس از سقوط رژیم نجیب میهنفروش، با زبونی بینظیری خود را به بنیادگرایان عرضه میكنند؛
پیـام زن ماسك آن سیاستمداران و دیپلماتهای خاینی را پاره كرده است كه زیرنام «منافع علیای ملی»، بصورت سگان زنجیری خاینان جهادی و طالبی در مجامع بینالمللی و كشورهای خارجی برای صاحبان شان میدوند؛
پیـام زن تنها نشریه ایست كه مستمراً و با قاطعیت از جدایی دین و دولت درافغانستانِآینده طرفداری میكند تا دیگر هیچ فرد و تشكلی نتواند بنام مذهب و شریعت به هر جنایت و رذالتی كه دلش خواست دست زند؛
پیـام زن مبارز پیگیر و راستین آزادی، دموكراسی و حقوق زنان بوده است و این خواستهای بزرگ را هیچگاه از خاینان بنیادگرا مطالبه نكرده بلكه اعتقاد راسخ دارد كه نیل به آنها و هر خواست دیگری فقط با برافتادن بنیادگرایان میسر است و نه با چادر انداختن در پیش پای دژخیمان و التماس و گریستن در برابر آنان؛
پیـام زن نشریهایست كه حداكثر گزارشها از خیانتها، جنایتها وبیشرافتیهای بنیادگرایان را در شش سال اخیر، روشن، رك و بدون ملاحظهكاری به نشر سپرده است؛
پیـام زن بدون تردید یگانه نشریهایست كه غیر از مردان، آرایش غلیظ زنانی را هم زدوده تا از پس آن چهره پلید خادی و جهادی دستیاران مؤنث جلادان بنیادگرا نمایان گردد؛
پیـام زن علیالرغم انواع اتهامات سخیف، یگانه نشریهایست كه زیر بار محافظهكاریهای «دموكراتیك»مأبانه یا سایر بهانه جوییها نرفته و در كنار افشای شاعران پوشالی و مجیزگویان خوار بنیادگرایان، به معرفی و تجلیل شاعران انقلابی پرداخته است؛
پیـام زن با وجود دشواریها، فشارها و تهدیدهای بیشمار روزمره، هیچگاه از مواضع اصولیش در مقابل دولت پاكستان و سایر صاحبان خاینان بنیادگرا عقب نهنشسته است؛
پیـام زن تنها نشریهای افغانی است كه ضمن رد و محكوم ساختن فاشیزم مذهبی حاكم در ایران، مدافع سرسخت پیكار آزادیخواهانهی مردم قهرمان این كشور بوده است و دفاع از گروهها و شخصیتهای معین مخالف رژیم تئوكراتیك را وظیفه تخطیناپذیر خود دانسته و این در حالی است كه اغلب نشریات یا در برابر رژیم ایران سكوت مرگباری اختیار میكنند (۱) و یا پارهای هم نظیر مبتذل نامهای موسوم به «افغانستانتایمز» از معصوماخلاص، فرومایگی را تا حد ثناخوانی و دعاگویی برای حاكمان ایران میرسانند؛
بنابرین كاملاً طبیعی است كه تبهكاران بنیادگرا و روشنفكران تسلیمطلب در گرو آنان، از انتشار «پیـام زن» همچون مار به خود بپیچند، دیوانه شوند و اخیراً هم به زبان بیناموسانهی یكی از نمایندگان «منور» شان نظیر ا.نگارگر علیه آن رذیلانه قوله سر دهند. «پیامزن» دُم بنیادگرایان و قلمبدستان زرخرید آنان را زیر پا كرده و این مهمترین وارزشمندتریندستاوردوخطتمایزآن بانشریات دیگراست؛
پیـام زن بهخود میبالد كه تیری است در قلب دشمنان و نه «معراج مؤمن»نامهای كه جلادان بنیادگرا و شركای رنگارنگ شان آن را با اشتیاق مزمزه كنند. اما نشریاتی كه چنانچه قبلاً نیز متذكر شده ایم، اگر كار شان نزدیك به سطح «پیامزن» نشود، ضرورت وجودی خود را یك به یك از دست خواهند داد، البته به استثنای نشریاتی كه با پول منابع معین جاسوسی غرب و برای اشاعه طرز فكر آنها انتشار مییابند.
_________________________
(۱) بطور نمونه، داكتر صاعد طی مقالهای در «فریاد» شماره ۱۳ و ۱۴ ثور و جوزای ۱۳۷۳ نشریهی به اصطلاح «شورای دموكراسی برای افغانستان»، از برخورد به رژیم ایران بطور بیشرمانه و نفرتانگیزی طفره میرود.