خوانندهای در «فرنتيرپست» (۳۰ می ۱۹۹۷) مینويسد:
«طالبان در تمام افغانستان سلطه خود را مستقر ساختهاند. سوال اينست: قهرمان واقعی اين درامه كيانند؟ كدام نيروها پشتسر آنان بودند؟ كی جنگ را رهبری میكرد؟ سوال دوم اينكه: كی خطوط ارتباطی آنان را تأمين كرد؟ سربازان خود را چگونه اعاشه، تجهيز و مسلح ساختند؟ آنان چگونه پيشرفتهترين اسلحه مثل راكت، تانك، توپخانه و نيروی هوايی را بكار انداختند؟ چگونه مواد جنگی شان را تهيه میكردند. هزينه دفاع در هنگام عمليات ده برابر بيشتر از زمان صلح میباشد. طالبان چگونه و از كجا آن مقادير هنگفت پول را بدست آوردند در حاليكه دارای هيچ منبع درآمد مالياتی آشكاری نيستند؟
برنامه ريزی، انسجام و پياده كردن در عمل كار تخصصی است و تنها يك فرمانده بسيار ماهر و مجرب میتواند از عهده آنها برآيد. اين فرماندهان كيها بودند؟» ميجرمتقاعد سلطانشاه ـ پشاور،
سوالهای ميجر صاحب به آسانی حل میشد اگر به ياد میآورد امريكا را كه باندهای مزدور و خاين جهادی را پروراند و مسلح ساخت و بعد كه در رذالت و جنايتكاری روی پوشاليان را هم سفيد كردند، آنها را از نظر انداخت، متكای مادی و معنوی طالبان میباشد. امريكا از آن رو به طالب بچههای بيسواد و پر عقده و چركين فكر رو آورد تا ميهن ما را در كشمكشهايش با رقيبانش (اروپا و روسيه) در اين منطقه از جهان، زير نفوذ خود داشته باشد.
طالبان ميراث خوار گلبدين
گلبدين خاين در سالهای مستی و يكهتازی در پاكستان، هر نشريه پاكستانیای را كه اشارهای ولو دور به منفور بودن و جنايتها يا خيانتهای او و باندش میداشت، بلافاصله مورد تهديد قرار میداد. اكنون طالبان گويا برخورد به سبك آن جنايتكار تروريست را كارا تشخيص كرده اند كه روزنامهها در ۳۱ مارچ ۱۹۹۷ در ارتباط با استرداد تروريست معروف عربستانی اسامهبنلادن و انكار طالبان از موضوع نوشتند:
«سفارت (افغانستان) از روزنامه معين پاكستان خواست تا از چاپ يكچنان اخبار غلط و از كين جويی با طالبان بپرهيزند زيرا اين برای آنها خطرناك تمام خواهد شد.»